قصه صوتی آواز بی موقع از سری قصه های شب بخیر کوچولو با صدای مریم نشیبا
Update: 2020-08-06
55
Description
خلاصه داستان
آقا خروسه هیمنجور با صدای بلند قوقولی قوقو می کرد. خورشید خانوم با صدای خروسه از جا پرید. دیگه حتی خواب هم از سرش پرید. اخم کرد و با خودش گفت: چه خروس وقت نشناسی. بعد هم پشت کوه ها رفت و شب شد. اما آقا خروسه که انگاری تازه صداش گرم شده بود برای همین دوباره با صدای بلندتری گفت: قوقولی قوقو
این بار با صدای آقا خروسه بچه کوچیک خانوم گنجشکه ترسید و زد زیر گریه. قورباغه که روی برگ های برکه نشسته بود هول شد و سر خورد و افتاد تو آب. عنکبوت که داشت از این شاخه درخت به اون شاخه تار می بافت حواسش پرت شد و اشتباهی بافت.
<figure class="wp-block-table">
نام قصه | آواز بی موقع |
راوی | مریم نشیبا |
نوغ فایل | mp3 |
حجم | 2mb |
زمان | 9:53 |
بخش | قصه صوتی کودکان |
نوشته قصه صوتی آواز بی موقع از سری قصه های شب بخیر کوچولو با صدای مریم نشیبا اولین بار در ایستگاه کودک پدیدار شد.
In Channel
رفتم به سالها پیش .راس ساعت نه، تو رختخواب رادیو بالای سرم، قصه گوش میدادم و میخوابیدم حالا برای دخترم میذارم و خودمم چشمم رو میبندم و میرم به اونوقتا
صدای گرم و موسیقی دلنشین🤩
🌹🌹🙏😶😔😄🙃😂
شمایید و یک دنیا خاطره ...
سلام خانم نشیبا،من واقلا با صدای شما هزاران خاطره داریم،واقعا صدای گرم و دلنشینی دارید،سپاسگذارم