قلم سرنوشت؛ تقدیرِ مکرّر، ۲۲ از ۲۵
Update: 2022-06-16125
Description
خلاصهی اپیزود بیستودوم از قلم سرنوشت؛
نویسنده وضع فعلی را نابسامان مینگرد و سپس با شکایت دیگر همسایهها مواجه میشود و همین موضوع بیش از پیش ذهنش را مشغول میکند. پس از ورود به خانه، متوجه عدم حضور همسر و فرزندش میشود و هرچه میجوید، اثری از آنها پیدا نمیکند. سپس به همخانهشان که جهت رفع تنهاییِ همسرش در آنجا زندگی میکنند رجوع میکند…!
نویسنده؛ جعفر شهریباف
راوی؛ فرهاد مهرآبادی
برای حمایت از صدای قجرتایم؛ لینک پادکستهای ما را با دوستان و خانوادهی محترم خود به اشتراک بگذارید. سپاسگزاریم.
برای دیدن مطالب و دیگر پادکستهای ما به وبسایت و اینستاگرام و تلگرام «قجرتایم» بپیوندید.
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
In Channel
بخت جعفر هم عین مادرش بوده از همسر شانس نداشته😥
سلام خسته نباشید.تشکربابت معرفی همچین نویسنده ی وتشکربابت گویش عالی وجذابتون آدم شیفته میشه گوش کنه آخرش چی میشه .بازهم اپیزودهای بیشتراعلام کنین.ممنون
زبون بفهم تر ها که مردا باشن آره؟🤨🤨🤨
عالی 👌💕💕💕💕
میخورن بعد میبینن 🤭🤭🤭🤭🤭👌
خدایا دیگه واقعاً حرصم گرفته :-D چه کاریه آخه کبری طفلک چقدر باکمالات و تنها و مظلومه آخه
چقدر مرحوم شهری باف تک بعدی بودن و همیشه در تمام موارد حقو به خودشون میدادن ! درسته تربیت فاطمه و محیط زندگیش بد بوده ولی بیخیالی ها و اهمیت ندادن های خودش هم باعث اشتباهات فاطمه شد اونکه به قول خودش همش تو داستان از نماز و باخدا بودنش حرف میزد چطور اجازه داد که فاطمه چادر از سرش برداره یا وقتی به راحتی از مردای دیگه و ظاهرشون حرف میزد چرا هیچ فکری نمیکرد به حال افکار اشتباه زنش ؟ وقتی هم فاطمه غیبش میزنه و بعد پیداش میکنه میگه عا ببین به خاطر اون مادرخودنده و ذات خراب خودشه ! آخه اینا رو تو این چند سال نفهمیده بود و نمیدوست چیه کلا نویسنده تو داستان فقط جانب خودشو گرفته و از هر زاویه ای که اتفاقاتو تعریف میکنه حقو به خودش میده
چقدر خدابیامرزی گرفت کبری خانومبزرگوار واقعا نماد بسیاری از زنان سرزمین که مظلومانه زندگی کردند و هیچ چیزی برای خودشون نخواستن و همیشه برای دیگران زندگی کردند و غصه خوردن ، بسیار شخصیت بزرگی داشت روحش شاد ممنونم از فرهاد خان عزیز فکر کنم کتاب انسیه خانم هم شنیدنی باشه خدا کنه فقط زیاد وقفه نیافته بین دو تا کتابتون ما اعتیاد داریم
حقیقتا راوی هم پسندید 😂
سلام زحمت کشیدی آقای مهرآبادی شیرین مثل همیشه پایدار باشی
مثل همیشه عالی🙏❤
درود بر آقای مهرآبادی عزیز باصدای دلنشین تون وسوالی ازمحضرشما داشتم که آقای شهری باف کتاب روایی غیراز این سه تا که شما روایت کردید ندارند که در ادامه از آن استفاده کنید؟درپایان بازهم ازشما تشکر می کنم🌹🌹🌷
مثل همیشه عالی بود خسته نباشید آقای مهرآبادی عزیز
بازم مثل همیشه هم صدای دلنشین و هم متن عالی دست شما درد نکنه منتظر قسمتهای بعدی هستیم
عجب سرنوشتی داشتن واقعاً
یه جا اشتباهی گفتین حافظ در گلستان گفته
ممنون از شما عالی مثل همیشه🌷
با سپاس از روایت شیرین و دلنشین شما بزرگوار در این دوره که رسم و رسومات تغییرکرده و قبل از ازدواج آشنایی کامل بین طرفین صورت گرفته و جندین جلسه مشاوره قبل از ازدواج هم انجام میشود واین پروسه شاید تا یکسال هم به طول می انجامد عمر بعضی از این وصلت ها به چند ماهی نمی انجامد که با شرایط ازدواج استاد شهری باف باید آمار طلاقها بیشتر میبود ولی اینچنین نبوده واکثر ازدواجها با توجه به همه محدودیتها تداوم داشته و سرانجام میافت به نظر من در آن زمان جوانان در امر ازدواج با هدفی مصمم و جهت تشکیل خانواده ازداج میکردند ولی متاسفانه الان کارکرد ازداج و تشکیل خانواده اثر خود را تا حد زیادی از دست داده است 🌹🙏
باباطاهر تنش تو گور لرزید این شب جمعه ای😯 مو از قالوا بلی تشویش دیرم گنه از برگ و باران بیش دیرم اشتباه نویسنده علیه الرحمه هیچ. جناب #فرهاد_مهرآبادی شما چرا؟ چه خوندنی بود... اخرش بود خسته بودین حتما. عالی بود مثل همیشه ممنون
عالی بود ایول مخصوصا اصطلاحاتی که خودتون به داستان اضافه میکنید واقعا جالب و باحاله دمتون گرم آقای مهرآبادی😂😂👌👌👌👌❤❤