قلم سرنوشت؛ اعجازِ انسان، ۲۴ از ۲۵
Update: 2022-06-30158
Description
خلاصهی اپیزود بیستوچهارم از قلم سرنوشت؛
نویسنده پس از گذر از مشکلات بسیار و مواجهشدن با غمِ از دستدادن مادر، کسبوکار را به حالت رشد و رواج رساندهاست، اما همچنان با همسر دوم خود بر سرِ مشکل است و ناسازگاری میکند. البته اوضاع نابسامان جدید سیاسیِ کشور باعث شده تا مشاغل جدیدش نیز غرق ضرر شوند و ناامیدش سازند. به همین جهت عزم سفری زیارتی میکند…!
نویسنده؛ جعفر شهریباف
راوی؛ فرهاد مهرآبادی
برای حمایت از صدای قجرتایم؛ لینک پادکستهای ما را با دوستان و خانوادهی محترم خود به اشتراک بگذارید. سپاسگزاریم.
برای دیدن مطالب و دیگر پادکستهای ما به وبسایت و اینستاگرام و تلگرام «قجرتایم» بپیوندید.
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
In Channel
سلام خدمت همه عزیزان چند روزه پادکست شما کار نمیکنه تا نصف میره و صداش قطع میشه
تره به تخمش میره جعفر به باباش🤦🏻♀️🤦🏻♀️
فیلم هندی شد که
سلام آقای مهرآبادی بسیار صدای عالی دارید و بسیار عالی روایت کردید انتخاب موسیقی ها و طنازی شما و گروه در روایت بسیار لذت بخش بود برام. بازنشسته هستم که برای پر کردن بیکاری خودم قالی میبافم . شنیدن این سه گانه با صدای گرم شما لحظات عالی را برای من رقم زد . آرزوی سلامتی و تداوم پادکست ها برای شما و همه همکاران شما دارم . موفق و تندرست باشید
فقط مرحوم فرشتهی نگهبان داشتن؟ بقیهی راننده هایی که زنده زنده سوختن خار داشتن؟
🤣😍😍راوی جان چقدر دوست داشتنی هستی. امامان عزیز هم مراتب اداری داشتن. رفتن حرم حضرت علی گفته نه اون غذاهایی که مدنظرته اجابتش حیطهی کاری من نیس. به پسرم مراجعه کن.
نامحسوس گفتین مجردین 😁😏😏😏 قصد ازدواج ندارین
نه من وابسته شدم به داستانهاتون صداتون .......😞
خدا کنه باز هم ما رو مستفیض کنی . کاش ما رو ترک نکنی . کاش باز هم بخونی برامون ، کاش بمونی برامون ، بهت عادت کردیم . میدونی تو تاریخ خوندی و خودت شدی قسمتی از تاریخ ایران . فرهاد جان شما بسیار دوست داشتنی هستی
من فکر میکنم شهری باف این قسمت از کتاب رو بعد از انقلاب و برای قبول شدن و چاپ کتابهایش از طرف وزارت ارشاد اضافه کرده،مثل محمود دولت آبادی در کلیدر، در واقع شهری باف تقیه کرده که کتاب هایش اجازه نشر پیدا کنه
آقای مهرآبادی از شخصی مثل شما بعیده این همه تمسخر در کلام و بی ادبی به اعتقادات جماعتی که میدونید که شنونده این داستان هستند ! شما اعتقاد ندارین لزومی نداره این همه قاطی داستان اظهار نظر کنید و به شنونده های داستانتون بی احترامی کنید .
لذت بردم چه لذتی دمت گرم اقا فرهاد خوشا به حالت این داستانو قبل متاهلی گوش دادیو شنیدی 😂
سلام آقای مهرآبادی عزیز مثل همیشه عالی بود ، دست مریزاد👏🌷🙏💮 ولی حیف ک داره تمام میشه میشه بگین بعد از این داستان ، چی میخواین روایت کنین
فرهاد جان بعد از نزدیک یک ماه دوری از شما، اپیزودای نشنیده رو شنیدم و روحم تازه شد، مصیبت و غم جانسوزی به من وارد شده بود که چیزی یارای تسکینشو نداشت، دیروز که اپیزودای نشنیده رو شنیدم واقعن دلم آروم گرفت و دوباره انگار به پیلهٔ قشنگ و امن خودم برگشتم، زنده باشی و سلامت🌷
خسته نباشید آقای مهرآبادی عزیز مثل همیشه عالی❤
چقدر تفکرات راوی شبیه تفکرات منه 😅😅 منم به هیچکدوم اعتقاد نداشتم😬😅
سلام و خدا قوت بزرگوار، لطفا کتاب ( در کوچه و خیابان از دکتر عباس منظر پور ) را زحمت بکشید اجرا کنید.
بالاخخخخخخره رسیدم 🤣🤣 همسرم میگفت من صدای اینو(راوی محترم ) دیگه تو خواب هم میشنوم🤣🤣 مرسی از راوی هر سه کتاب رو عالی و گیرا تعریف کردین. فقط به نظر شخص من راوی فقط راوی باشه بهتره ! اینکه سر هر شعر توضیح دارین و ... خییییلی از کلمه هان استفاده میکنین.. گاااها خسته کننده میشه. شایدم چون من یک تیک گوش دادم برام اینطور بود و زیاد به نظرم اومد. ولی بازم لازم دونستم ذکر کنم شاید توی روایت های بعدی و کتاب های بعدی رعایت بشه. خسته نباشید جانانه میگم . کلی سرگرم شدیم و لذت بردیم.بی صبرانه منتظر قسمت پایانی هستیم 😍
مرحوم جملات چاپلوسانه جهت تسهیل چاپ کتاب زیاد استفاده کرده. گاهی گزاف هم کرده. خاطراتش بعضی بو داره. امکانش هست کار ناشره. چون خیلی لحنشون شبیه قلمش نیست
کربلا رو باید رفت تا متوجه شد بقیه چی میگن ، من سال ۹۰ رفتم موقع برگشت ، برام مثل خواب بود اون زمان ما امامزاده محمد نرفتیم و اصلا نمیدونستیم کجاست ، نمیدونم چرا زمان جعفر خان انقدر هزینه میکردن برآب رفتن و زیارت این امامزاده