قلم سرنوشت؛ نوازشِ زفاف، ۱۷ از ۲۵
Update: 2022-05-12151
Description
خلاصهی اپیزود هفدهم از قلم سرنوشت؛
نویسنده بابت رفتارهای مادرِ فاطمه بسیار ناراحت و سرخوردهست و تصمیم به بازگرداندن جهاز میگیرد، اما با اصرار آشنایان فراموش میکند و به جشن عروسی میپردازد. پس از اتمام مراسم و ورود به خلوت عروس، باید رسم پایانی را به انجام برساند، منتها عدم رغبت و خستگیاش او را از خود بیخود کردهاست و همهی افراد هم منتظر هستند…!
نویسنده؛ جعفر شهریباف
راوی؛ فرهاد مهرآبادی
برای حمایت از صدای قجرتایم؛ لینک پادکستهای ما را با دوستان و خانوادهی محترم خود به اشتراک بگذارید. سپاسگزاریم.
برای دیدن مطالب و دیگر پادکستهای ما به وبسایت و اینستاگرام و تلگرام «قجرتایم» بپیوندید.
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
In Channel
مرحوم ازوناست که میگفت دختره جلوم لخت شد بهش دست نزدم
منتظرم برسه به نزدیکی کردنش بگه البته مال من تو کل ایران تک بود. بیست سانت و سربالا
اووووف این اقای جعفریجوری رفتار میکنه انگار به زور نشوندنش کنار فاطمه اون فاطمه رو نخواسته🤦🏻♀️🤦🏻♀️
چه خود شیفته بودن استاد
گمانم دلیل اینهمه تعریف کردن جناب شهری باف از دوران کودکی نشات میگیره و اعتماد بنفسی که به واسطه ی فقر از دوران کودکی ازش گرفته شد... که در طول کتاب فقط داره از کمالات و محسنات ظاهر و باطن خودشون میگن و لاغیر
خدابیامرز یجوری تعریف میکنه انگار به زور زنش دادن ، زن نمیگرفتی خوووو ...
فقط اونجاش که دریچه رو باز کرد دمش گرم 🤣🤣🤣🤣
دقیقا مصرع آخر شعر رو فکر میکنم اشتباه خواندید خُوری شکست و بری آبروی هر داماد درسته ونه خَوَری آقای مهرآبادی جوری به پادکست شما علاقت دارم که برام یه جور مرجع هستن لطفا همونطور که در تحقیقات دقت میکنید در تلفظ درست هم دقت کنید چون چند جا در تلفظ ایراد داشتید ممنونم از زحماتتون
آقای مهرآبادی شما فقط بگووو لیلی لییییلی😂😂😂
جناب مهرآبادی شما بی نظیرررررری👌👏 خدا قوت، دمتون گرم💛
شکل درست ضربالمثل اینه که با خرس به جوال رفتن یا در جوال رفتن.
کلا نویسنده کارهای خودش و توجیه و کارهای دیگران و تقبیه می کنه اشتباهات اون ها رو از بدی ذات و بی عفتی می دونه بدون تاثیر فرهنگ و فشار و گذشته اشون ولی کارهای خودش رو ( ولو اینکه بد باشه و بسیار متعصبانه و مردسالارانه و خودپسندانه،)خوب و از اصالت ذات و درستی می دونه .نمی دونم فاطمه چی میشه و چه گناه و اشتباهی در حق جعفر می کنه و به کجا میرسه اما جعفر بعد از اون دختر اراکی که به کشتن داد دیگه به دل من نمیشینه هیچ مدام هم در حال سقوط هست
به نظرتون زنده یاد زیادی از خودش تعریف نمیکرده؟ از عرقشم تعریف کرده😐😐😐
آقای فرهاد مهرآبادی واقعاً عالی روایت میکنید .این ماجرای مستند مارو به آن تاریخ میبرد و بهتر با ریشه آداب و رسوم میشود آشنا شد.
سلام تو این فکرم که وقتی نوادگان مرحوم شهری باف به سرگذشت جدشون گوش میکنند (اگر از این پادکست خبر داشته باشند) مخصوصا با صدای گرم و دلنشین راوی، چه حسی بهشون دست میده. و یا وقتی خودشون کتاب را بخوانند، چه احساسی دارند. این همه پستی و بلندی و ظلم و بی عدالتی و با وجود اینها این همه تلاش برای بالا رفتن و صعود روحش شاد🙂
درود . آقا فرهاد عزیز لطفن باقی اپیزودها رو بگذارید . میخوام قبل از وفات ، شاهد گور به گور شدن آمیزباقر باشم
سلام فرهاد جان ! بالاخره خودمو رسوندم، نزدیک به ۳ ماهه که هر روز ،روزی یک ساعت به این پادکست گوش دادم تا خلاصه رسیدم. البته بعد از اتمام رادیو قجرتایم. داستان فوق العاده گیراست و زنده یاد جعفر شهری چقدر با جزئیات به بیان روایت میپردازه و آدمو میبره به همون دوران و حال و هواش، و بسیار موقعیتهاش که آدمو تحت تاثیر قرار میده و منتظر میشی تا یه فرصتی گیر بیاد تا ادامشو بشنوی( یاد سریال game of thrones افتادم 😁 ) در کل کارت خیلی درسته، بیانت عالیه ❤ و طرز فکر (رادیو قجرتایم) و انتخاب داستان و نویسندت رو خیلی دوست دارم. ممنونم فرهاد جان💐💐💐💐😍 اینکه به اسم کوچیک صدات میکنم ببخشید، آخه تو این چند مدت خیلی باهات حال کردم😉 ( برام مثل یک دوست ، که کلی علایق مشترک دارن، میمونی )
عررض ادب و احترام .یه سوالی تو ذهنم به وجود اومده .اینه که خوب زندگی نامه نویسنده رو داریم گوش میدیم.درسته گویای یه سری اداب و سنن از اون زمان رو برا ما بازگو میکنه .اما.اخه مرحوم از شب زفاف و عشق بازیو .....ریز به ریز تعریف کردی .بزرگوار معلوم بوده خیلی علاقه خاصی هم دااشته .🤦🤣🤣اقای مهرابادی دم شما گرم .خدایی با صدات حال میکنیم .
سلام جناب مهرآبادی..عزیز ...همچنان مشتاق ادامه ی داستان هستم ....واقعا ی چیزی گم کرده دارم که با خوانش و صدای خوب شما روزهای سختم سپری میشد و درس عبرتی از تجربیات دیگران برای تحمل سختیهای زندگیم هست .....زنده باشید عمر باعزت کسب با برکت و دلی شاد براتون ارزومندم
خسته نباشید جناب مهرآبادی.در روایت تکید👍..یعنی اگر جایی از کتاب برامون جا نیافته شما جا میندازید😂