۱۲. موسیقی الکترونیک، تجربی، و مینیمالیست
Description
در برنامهی قبل با چند مکتب مدرن آشنا شدیم. در این برنامه با چند سبک و ژانر دیگر در قرن بیستم آشنا میشویم و به آثاری از آهنگسازان معاصر گوش میدهیم.
* * *
در برنامهی قبل گفتیم که در قرن بیستم، برای خیلی از آهنگسازها دیگر صداهای موسیقایی تنها محدود به چند نت موسیقی نبود. خیلی از آهنگسازها در آثارشان از صداهای محیط مثل صدای پرندهها، ارّه، آب، بوق ماشین، باد و مثل آن استفاده میکردند. این تحول دست آهنگسازها را در انتخاب منابع صدایی بازتر کرد. موسیقی الکترونیکی از این تحول بیشترین بهره را برد. آهنگسازهای موسیقی الکترونیک گاهی صداهای محیط را عیناً و گاهی هم با کمی دستکاری در کارهایشان استفاده میکردند. مثلاً «ترافیک شب» اثر پال لنسکی با ضبط صدای رفت و آمد ماشینها در شب و دستکاری آنها درست شده. با هم به قسمتی از این اثر گوش میدهیم.
موسیقی الکترونیکی میتونه ترکیبی از سازها با صداهای دور و بر ما باشد. «زندگی شهری» اثر استیو رایش یکی از این کارهاست که برای مجموعهای از سازها و صداهایی که رایش از محیط اطرافش در نیویورک ضبط کرده نوشته شده. صداهای زیادی را در این اثر میشنویم مثل همهمۀ مردم، بوق ماشین، ضربان قلب، به هم خوردن در، آژیر پلیس و ماشین آتشنشانی، صدای جرثقیل و خیلی چیزهای دیگر. رایش این صداها را روی سه ساز کیبورد ذخیره میکند تا گروه سازها را هنگام اجرای زنده همراهی کنند.
با هم به قسمتی از «زندگی شهری» اثر استیو رایش گوش میدهیم.
* * *
پیشرفت تکنولوژی و آمدن نرمافزارهای جدید دستکاری و تغییر صداها را خیلی آسانتر کرده. آهنگسازها به جای صرف ساعتها وقت برای چیدن و چسباندن حلقههای نوار کاست، از نرم افزارها استفاده میکنند.
* * *
اصطلاح موسیقی تجربی عموماً به دستهای از آهنگسازهای آمریکایی بین سالهای ۱۹۰۰ تا ۱۹۵۰ گفته میشود که میخواستند روشهای کاملاً متفاوتی را در نوشتن آثار موسیقایی تجربه کنند. استفاده از صداهایی متفاوت با صداهای موسیقی سنتی دستمایهی اصلی بسیاری از این تجربهها بود. در بعضی از این تجربهها، آهنگسازها از سیمهای داخل پیانو استفاده میکردند، مثل جان کیج. او در دورهای از زندگیاش برای گروه رقصی موسیقی مینوشت. در یکی از پروژهها قرار بود کیج برای رقصندهها اثری برای سازهای کوبهای بنویسد. اما سنی که قرار بود در آن گروه رقص برنامه اش را اجرا کند فقط جای یک پیانو را داشت. جان کیج به این فکر میافتد که با استفاده از اشیائی مثل پیچ و مهره و کاغذ و چوب و غیره که داخل پیانو و لابلای سیمها جا داده میشد، از پیانو صداهایی تولید کند مشابه صدای سازهای کوبهای. با هم به قسمتی از این اثر جان کیج گوش میدهیم.
* * *
یکی دیگر از مکتبهای قرن بیستم مینیمالیسم بود. مواد موسیقیای که در آثار مینیمالیست به کار میرود خیلی محدود است. برای مثال تمام قطعه شامل تم یا الگوی ریتمی کوتاهی است که به دفعات تکرار میشود. بنابراین اثر موسیقی مینیمالیستی از تکرار زیاد یک الگوی صدایی و تغییراتی تدریجی در آن به وجود میآید.
یکی از اولین آثار مینیمالیستی را استیو رایش برای دو پیانو نوشته. این اثر که «پیانو فیز» نام داره، با ملودی کوتاهی که دو پیانیست همزمان مینوازند شروع میشود. بعد از چند بار تکرار همزمان ملودی، یکی از نوازندههای پیانو کمی از نوازندهی دیگر پیشی میگیرد. این ملودی کوتاه در دست دو نوازنده مسیری طولانی را طی میکند و دچار تغییرات مختلفی میشود و در نهایت دوباره به حالت اولش شنیده میشود. با هم قسمتی از این اثر را میشنویم.
* * *
این برنامه را با شنیدن اثر مینیمالیستی دیگری از آورو پارت آهنگساز معاصر، به نام «تابلو رازا» به پایان میبریم.
* * *
در این برنامه به چند نمونه از آثار مدرن گوش دادیم. در برنامهی آینده، داستان موسیقی را با شنیدن چند اثر دیگر از آهنگسازان معاصر به پایان میبریم.
❤❤
درود