352 روزگاری شد که در میخانه خدمت میکنم
Update: 2022-07-10
Description
روزگاری شد که در میخانه خدمت میکنم
در لباس فقر کار اهل دولت میکنم
تا کی اندر دام وصل آرم تذروی خوشخرام
در کمینم و انتظار وقت فرصت میکنم
واعظ ما بوی حق نشنید بشنو کاین سخن
در حضورش نیز میگویم نه غیبت میکنم
با صبا افتان و خیزان میروم تا کوی دوست
و از رفیقان ره استمداد همت میکنم
خاک کویت زحمت ما برنتابد بیش از این
لطفها کردی بتا تخفیف زحمت میکنم
زلف دلبر دام راه و غمزهاش تیر بلاست
یاد دار ای دل که چندینت نصیحت میکنم
دیدهٔ بدبین بپوشان ای کریم عیبپوش
زین دلیریها که من در کنج خلوت میکنم
حافظم در مجلسی دردیکشم در محفلی
بنگر این شوخی که چون با خلق صنعت میکنم
Comments
In Channel











