61 - پوست انداختن - آتنا بیباک - بخش دوم
Update: 2025-10-20
190
Description
پوست انداختن - آتنا بیباک - بخش دوم
خوش اومدید به بخش اول از قصه زندگی آتنا بیباک
تو این اپیزود از برگشتن آتنا به خوابگاه دانشجویی، ورودش به رشته پزشکی، تغییر رشته، استقلال مالی، بلاگر شدن، مدال های بندسازی، افسردگی و اینکه چی شد خواست از اکراین فرار کنه میشنوید.
-----------------------------------------
حمایت مالی از راوی
حمایت از داخل ایران
reymit.ir/ravipodcast
حمایت از خارج ایران
patreon.com/c/RaviPodcast
-------------------------------------------------------------------------------------------
اسپانسر این اپیزود
میسویک
شرکت میسویک تولید کننده انواع خمیر دندان، مسواک، دهانشویه، نخ دندان و…
https://luxirana.com/product/blue-seed-bleaching-toothpaste-with-sensitive-mint/
----------------------------------------------
راه های ارتباطی برای اسپانسرینگ
اینستاگرام
ایمیل
podcastravi@gmail.com
-------------
پادکست های دیگر ما
راوی شو
پادکست چهارراه کامپیوتر
لالالند
-------------
پادکستر: آرش کاویانی
طراح گرافیک و مدیر شبکه های اجتماعی: لیلی سیارسریع
-------------
کانال یوتوب پادکست راوی
کانال یوتوب چهارراه کامپیوتر
-------------
اینستاگرام مارو دنبال کنید😊
instagram.com/ravi.podcast
Ravipodcast.ir
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
In Channel
























واقعا بعد از داستان فوق العاده مهرداد شهلایی با اون تلاش و جنگجویی گفتن ماجرای این خانم که خودش قبلا هم توی اینستا تعریف کرده بخشیش رو خیلی عجیب و غیر منطقی بود یه حسی می داد به آدم که کل این داستان تبلیغه و آتنا اسپانسر شده
اگر پدر حمایتگری نداشتن مجبور میشدن مثل خیلی از ما با همون فرهنگ عجیبی که برای ایشون غیرقابل تحمل بود کنار بیان، همون فرهنگی که برای پوششمون به عنوان زن حق تصمیم گیری نداریم و اگر سهوا رو خط عابر بریم قطعا زیر گرفته میشیم. ایشون فرصت اینو داشتن که تصمیم بگیرن جای رشته های شاخه پزشکی رشته دیگهای رو انتخاب کنن. بخاطر حمایتی که داشتن مجبور نشدن یکسال دیگه پشت کنکور بمونن و با استرس رقابت در کنکور زندگی کنند.اونموقع شاید داستانشون شنیدنیتر میشد.
دوست داشتم این اپیزود رو
چه قدر اغراق شده داستان تعریف شده ، انگار که از سر اجبار و بی پناهی رفته خارج کشور درس بخونه ، خوب نبود نمیرفتی خب ، اکراین این همه بدی داشت چرا موندش ، این همه دانشگاه تو ایران توقع داشت تو رشته پزشکی نقاشی کنن که نمیدونست جنازه تشریح میکنن 😂😂😂😂😂😂 بی ارزش نکنین ترخدا پادکست راوی و ادمهای قهرمان واقعی که تو راوی شناختیم
مرسی ♥️
من اون چیزایی که لازم بود از این داستان بگیرم رو گرفتم.تلاشم رو برای رسیدن خواسته هام بیشتر میکنم و اینو میدونم مسیرم فوق العاده سخت تر از اون چیزیه که توو ذهنم دارم .پس براش اماده میشم. مرسی که هستی
چرا انقدر کامنت منفی؟؟ من سالهاست آتنا رو میشناسم و در واقع برای من الگوی استقامت و تلاش هست این دختر...وقتی تا لحظه حال زندگی این عزیز و نشنیدین چرا انقد قضاوت میکنین؟؟ چرا همه باهم مسابقه کی بیشتر سختی کشیده راه انداختین؟
چیز جدیدی نداشت متاسفانه. بر عکس اپیزود های خوب قبلی. داستان زندگی یکدختر لوس ونازپرورده. برای اینکه زود قضاوت نکنم صفحه ایشون رو همدیدم و نظذم تغییر نکرد. امیدوارم برگردین به اپیزودهای خوب قبل
با اختلاف اپیزود ضعیفی بود
کامنت ها مقداری نا امیدم کردن و اصلا انتظار این همه هیت منفی رو نداشتم البته مردم ما دوست دارن که بقیه رو قضاوت کنن و درد بقیه ادمها رو کوچیک بشمارن هرکسی ظرفیتش متفاوته و من با اینکه تو ناز و نعمت بزرگ نشدم و اونطور ساپورت نشدم خوب درکش کردم که چقدر اذیت شده
با بغض آتنا منم گریه کردم
اسپویل❌ آتنا👍
من متاسفم برای اقای برجسته نژاد که این پادکست رو به ما معرفی کرد🤮
منتمامکامنتهایدوستانروخوندم۹۹درصدازدوستانگفتنداستانضعیفیبودمنمحرفمهمینهجنابآرشخانبهخدابهپیربهپیغمبرمانسبتبهشماپرتوقعشدیمچونشیوهداستانهایراویخیلیعالیپررنگوگویابودبیاییدقبولکنیدکارهاتونافتشدیدیکردهایننیستاونراویکهمامیشناختیماینداستانواقعاچیزیبراگفتننداشت
چقد لوس بود واقعا 😒
من نتونستم تا آخر گوش کنم اصلا ! کاش اون قسمت گریه های اولش رو نمیذاشتید!
آقای آرش سلام شما به جای مهر ۰۴ گفتید ۰۳
آتنای عزیز و دوست داشتنی پرتلاش راهت سبز و هموار عزیزم❤️❤️❤️❤️
والا بیشتر در ستایش بلاگر شدن این قصه…. خیلی معمولیه داستانش
یه بار سرما خورده اوف شده یه بار طی کشیده به پر قباش بر خورده آخی ناز بشی تو نمیری از سختی این آدم ۱ درصد هم از زندگی و سختی هاش چیزی نمیددنه انقد تو ناز و نعمت بوده. دختره مسخره