9- اصلا مشکلش چیه معتاد به بازی بودن؟ (فصل بازی کامپیوتری: بخش ۳ قسمت ۱)
Update: 2023-06-127
Description
آیا واقعا باید از بازی زیاد ترسید؟
کمی در مورد اثرات زیاد بازی کردن صحبت میکنیم و بعد در مورد علائم بازی زیاد یا اعتیاد
دروغ گفتن، لذت یا احساس گناه از بازی
احساس تهی بودن، عصبانیت، افسردگی، اضطراب، بدخلقی و بیقراری، کسلآور شدن دوستان، خانواده، همسر به نحوی که ارتباط با زندگی کاری، اجتماعی و خانوادگی رو مختل کنه
در فانتزی بازی کردن
مشکل در جمع کردن حواس و تمرکز، سخت شدن انجام کارهای پیچیده
کاهش انگیزه و ماندن در انجام یک کار، به تاخیر انداختن کارها
حالت تهوع
بخش ۳ ادامه داره و بخش بعدی هم توضیحات بیشتری داره
#بازی
#دوپامین
#اعتیاد
#لذت
#ترک_اعتیاد
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
In Channel
در مورد این موضوع که والدین باید حواسشون باشه که آیا کتب درسی، پیچیدگی کافی رو برای فرزندشون داره یا نه و اگر نیاز شد، از فعالیتهای چالشی دیگه استفاده کنن، یاد یه خاطره کوچیک و یک تجربه افتادم: من به ریاضیات خیلی علاقه داشتم (و دارم)، زمانی که دبیرستان بودیم، با سری کتابهای "کتاب کوچک ریاضی" از انتشارات مدرسه آشنا شدم. البته این کتابها خیلی هم کوچیک نبودن! موضوعی بودن و برای هر مبحث، ابتدا درس بود و بعدش یه عالمه مساله از آسون به سخت. تعداد زیادی از این کتابها رو خریده بودم و مینشستم مسائلشون رو حل میکردم. بعضی وقتا حالت غرقگی رو باهاشون تجربه میکردم. چالشی که این کتابها برای من ایجاد میکرد، خیلی جذاب بود برام. سال سوم دبیرستان به واسطه قبولی در مرحله اول المپیاد فیزیک، نشستم و کل کتاب ریاضی عمومی توماس رو خوردم، بله درست نوشتم، خوردم، یعنی واقعا تا یک مطلب رو هضم نمیکردم ازش عبور نمیکردم. با مسایل اون کتاب هم، من غرقگی رو تجربه کردم. یک چیز دیگهای که باهاش غرقگی رو به واسطه چالشهاش تجربه کردم، برنامه نویسی بوده. وقتی شما یک مساله داری، و باید اون رو با کمک برنامهنویسی حل
اونجایی که در مورد نرم افزارهای کنترل مدت زمان استفاده از گوشی تلفن همراه صحبت شد، تجربه من، استفاده از نرم افزار App Usage برای اندروید هست. نسخه رایگان این نرمافزار، اطلاعات استفاده از موبایل رو تا ۳ ماه گذشتهش نشون میده. یعنی از امروز تا ۳ ماه قبل، من چه کارهایی انجام دادم. چارتهای مختلف برای تحلیل نوع استفاده داره: بارچارت، هیت مپ، تایم لاین، اور ویو (ببخشید انگلیسی نوشتم) دقیقا مشخص میکنه که هر نرمافزاری رو شما در سه ماه اخیر (نسخه رایگان) چقدر استفاده کردی، کی استفاده کردی، چند بار باز کردیش، هر بار چقدر داخلش بودی، میانگین روزانهت چقدره و یه عالمه دیتاهای آماری دیگه. برای من خیلی مفیده این نرمافزار. اینم بگم که قابلیت محدود کردن رو هم داره که اگر مثلا از فلان مقدار بیشتر استفاده کردید، آلارم بده یا اجازه استفاده رو نده.
سلام و خدا قوت (این کامنت رو زیر این پست مینویسم، نمیدونم به محتوای این اپیزود دقیقا ربطی داره یا نه، صرفا خواستم به جای اینکه توی پیوی براتون بفرستم اینجا بذارم که بقیه هم نظر بتونند بدند، کَما اینکه با وجود حساسیت این موضوع شاید بعدا پشیمون بشم که چرا پابلیک نوشتم یک همچین متنی رو!) ------- جالب میشه حالا که در مورد روزهی دوپامین صحبت شد، در مورد Semen Retention هم صحبت بشه، من (و فکر میکنم شاید چندین نفر شبیه به من) خیلی کنجکاو هستم نظر شما رو توی این حوزه بدونم. رسم هایی شبیه no nut November وجود داره... مثل روزه داری برای غذا ! کتاب های کهنی مثل The Coiled Serpent: A Philosophy of Conservation and Transmutation of Reproductive Energy نوشته شده در موردش. و no fap و seamen retention به لحاظ مارکتینگ و تبلیغات هم بسیار برای مدرسین پر سود شده. یعنی یکی از پر سود ترین نیچ های فروش پکیج های ترک خودارضایی (که خیلی درآمد زاست!) همین کلید واژه هاست. به طوری که من توی لایو Rollo Tomassi دیدم که میگفت هر کس توی یوتیوب ویدیو بسازه با این مضامین، ویدیو اش سریع بالا میاد و ویو میگیره. (یکی م
سلام عالی بود، در مورد موضوع این اپیزود من هم یک خاطره ای از دوران نوجوانی خودم دارم که در ادامه میگم. اسم این خاطره رو میذارم: کره گیری از آزمون ورودی مدارس نمونه دولتی! خیلی خوب به خاطر دارم که در پایه سوم راهنمایی، در شرف آزمون ورودی دبیرستان های نمونه دولتی بودیم. و من ۳ ماه بعد از عید رو شروع کردم به خیلی جدی درس خوندن برای آزمون. برای آزمون آماده شدم، و قبول هم شدم. نکته جالب ماجرا رو در ادامه میگم. من قبل از اون بازهی سه ماه فشرده درس خوندن، همون موقع هم already نمرات ام توی مدرسه راهنماییام بیست بود و عالی و فلان، ولی وقتی وارد چالش تست زنی برای آزمون ورودی نمونه دولتی شدم، دیدم که نههههه، مثل اینکه سطح و توان علمی من اونقدری که فکر میکردم هم خوب نیست و توی در و دیوارم مثل اینکه! (ولی خب توی مدرسه راهنماییِ خودمون که سطح بچه ها عادی بود من پادشاهی میکردم!) (هنوز دارم مقدمه چینی میکنم اون نکته اصلی رو بگم، هنوز به نکته اصلیِ ماجرا نرسیدیم!) خلاصه، من به هدف قبولی توی دبیرستان امام صادق (که اون موقع میگفتن خیلی عالیه و اینها) کتاب های مبتکران و سه جلدی معروف نشر آهنگ (یا پیش