EP403 Masty o Rasty (مستی و راستی) - Hedie Show
Description
This episode is sponsored by https://WE-PN.com Become your own VPN provider.
To get 50% off enter promo code: kingraam50
-------------------------
This episode is sponsored by BetterHelp. Give online therapy a try at https://betterhelp.com/MASTYORASTY and get on your way to being your best self.
-------------------------
In this episode Raam talks to Hedie Show, a wonderful story teller who shares folk stories and books on her page while breaking down the mythology behind every story. In this episode they talk about the importance of story telling.
https://www.instagram.com/hedieshow/
-------------------------
To learn more about psychedelic therapy go to my brother Mehran's page at: https://www.mindbodyintegration.ca/ or to https://www.legacyjourneys.ca/ for his next retreat.
***Masty o Rasty is not responsible for, or condone, the views and opinions expressed by our guests ***
***مستی و راستی هیچگونه مسولیتی در برابر نظرها و عقاید مهمانهای برنامه ندارد.***
--------
Support the show
Venmo + Revolut: @KingRaam
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
من پادکست احسان عبدیپور رو پیشنهاد میکنم. هم زاویه دیدشون هم نوع روایتشون عالیه. اگر به قصه و قصههای آدما علاقه دارید. Ehsanoo Daastaan ehsaanoo
یک نکته ای که در مورد بحث قصه و روایت باید خیلی دقیق و با سخت گیری بهش توجه کرد بحث نیت و قصد روایت گر ها از بیان و بازگو کردن اون روایت هاست. توجه کنید به نقش روایت در پذیرش ادیان و مذاهب که چطور افراد زیادی چه ساده از طریق روایت ها باورمند میشوندو از نتایج و تبعات اون روایت یا قصه در چه جهت هایی استفاده میشود. در نتیجه بنظرم مقوله حساس و مهمی میتونه باشه از این جهت.
در کل اپیزود خوبی بود اما بنظر اون قسمتی که گفتند پشت قصه های بومی و فولکلور حتما یک داستان وجود داره و نمیشه که هیچی واقعه ای نباشه و در ادامه گفتند که ممکنه بعدها از وجود اون واقعه مطلع شوبم .بنظرم یک ایرادی منطقی و استدلالی اینجا میتونه بوجود بیاد چون میدونیم یک سری قصه ها قطعا صرفا زائده تخیل راوی هستند....
چقددد به ی اپیزود جدید نیاز داشتم
کتاب پیشنهادی من: الینور آلیفنت کاملا خوب است
رام اون کتابی که اسمش یادت نمی اومد این بود: کتابخانه نیمه شب
جونم بت کینگ
11:45 من نمیدونم این چه کاری بود از این داستان ها تعریف میکردند. هر شب دهنمون سرویس میشد تا به دستشویی ته حیاط برسیم و برگردیم