گربههای اشرافی- سوپراسکوپ شماره ۱۰
Description
یکی بود یکی نبود، در زمانهای گذشته در شهر پاریس خانم خوب و مهربانی، در خانه بسیار قشنگی زندگی میکرد. این خانم اسمش آدِلا بود. خانم آدِلا چهار گربه ملوس و شیطون داشت که آنها را بیشتر از هر کس و هر چیزی دوست داشت، آخه خانم آدِلا غیرازاین گربهها هیچکس را نداشت، نه شوهری نه بچهای و نه کس دیگری … اسم این گربهها به ترتیب، دوشس، ماری تولوز و برلیو بود که دوشس مادر سه گر به دیگه بود. موش کوچولویی بنام راکفورد همیشه با بچهگربهها بازی میکرد و مادیانی که اسمش فرو فرو بود با آنها همبازی میشد. پیشخدمتی هم در آن خانه زندگی میکرد که اسمش ادگار بود و از حیوانات خوشش نمیآمد و همیشه دور از چشم خانم آدِلا گربهها را اذیت میکرد. ولی گربهها و دوستانشون به او اعتنائی نمیکردند و اکثر اوقات دورهم جمع میشدند و با خواندن شعر و آواز، اوقات خوشی را میگذراندند.
کاری از سازمان انتشار مجموعه داستانهای ناطق
شرکت ۴۸ داستان، سوپراسکوپ
برداشتی از اثر معروف والت دیزنی
مؤلف و شاعر: علیرضا اکبریان
با صدای گروهی از هنرمندان برجسته ایران
چقدررررررررر خاطره دارم از این نوارها! ❤️ فقط آهنگهاش کمی تند شده.