part3_بیکران تنهایی_پایان
Update: 2024-06-02
65
Description
لینک کانال تلگرام برای شرکت در نظرسنجی و دسترسی کامل به کتابها🌵☟☟☟
https://t.me/biblioteca_podcast
صفحه اینستاگراممون☟☟☟
https://instagram.com/biblioteca_podcast
برای حمایت از ما و این کتاب صوتی میتونید از طریق لینک زیر اقدام کنید🌹
https://hamibash.com/podcast_biblioteca
حمایت های شما تماما صرف امور خیریه خواهد شد🌱
https://t.me/biblioteca_podcast
صفحه اینستاگراممون☟☟☟
https://instagram.com/biblioteca_podcast
برای حمایت از ما و این کتاب صوتی میتونید از طریق لینک زیر اقدام کنید🌹
https://hamibash.com/podcast_biblioteca
حمایت های شما تماما صرف امور خیریه خواهد شد🌱
In Channel
من سینوهه رو کامل گوش کردم و همینطور بیکران تنهایی باید بگم خوانش بیکران تنهایی با سینوهه تفاوت خیلی زیادی داشت چه از لحاظ خوانش کلمات که در سینوهه بارها کلمات به اشتباه خوانده شد و چون نمیخواستم کامنت بزارم بخاطر نسپردم و چه از لحاظ آهنگ صدا در بیان جملات. در بیکران تنهایی شاهد یک خوانش حرفه و جذاب که غلط ها به حد زیادی کاهش یافته بود و لحن خواننده باعث میشد فضای داستان بیشتر حس بشه. امیدوارم در ادامه موفق باشید.
کاش میرفت لیلا رو میگرفت دختر بهمن خان رو این دختره هم میترکید از حسودی.اینده هم حمله میکرد خان اینور هم میشد و دختری که بخاطر مقام خیانت کرده حالش گرفته میشد🤪
پایانی تراژیک و اعصاب خورد کن عشق با آدم چه کار ها که نمیکنه🤦🏻♂️ باید مراقب امثال حبیب و رعناهای زندگیمون باشیم مثل همیشه عالی خانم علیپور 👏🏻 تشکر.
درود به دوستان و تشکر از راوی این داستان خیلی جالب است که ما از قضایای اون زمان آگاهی پیدا میکنیم تاریخ درس عبرتی برای آیندگان هست نکات خوب و بدی هست که قابل تامل زیادی هست ، امیدوارم با روایات جدید به سراغمان بیایید. تشکر دست مریزاد.
داستان جالب و خواندنی بود . با ظرافت خاصی همراه بود. خیلی از توصیفات اغراق آمیز بود ولی برای بیان حقیقت لازم بنظر میرسید. ممنون از بیبلیوتکا
خیلی غم انگیز تموم شد 🥲🥲🥲
خدایی این چه داستانی بود آخه تو مغزم نمیگنجه که رعنا عاشق قاسم بود بعد بره با حبیب باشه اصلا نویسنده داستان رو به جایی دیگه میکشونه😤 ممنون از راوی عزیز
سپاس از شما وقتی واقعیتها رو عریان میبینیم حس بدی ایجاد میکنه ولی اسمش روشه واقعیت پایدار باشید خوانشتون عالی و پرانرژی بود
خدای من😟
قاسم😢 جیگرم کباب شد براش
این کتاب منو باد سمفونی مردگان انداخت
تمام شخصیت های داستان محکوم به فنا بودن
رعنا و حبیب متوجه نشدن که زنگی همون زنگیه؟
ممنون از خوانش خوبتون . به نظرم اون قسمتی از داستان که از تنهایی قاسم و خود درگیری هاش روایت میشه طولانی و بخاطر تکرار شدن بعضی اتفاق ها برای قاسم حوصله سر بره. و جذابیتی نداره. و اینکه داستان که شروع شد به تدریج توی ذهنم از قاسم پسری باهوش و منطقی تداعی شد وقتی قاسم فرار کرد و غار نشین شد خورد تو ذوقم
چه حماقتی داشت قاسم...تو سواد داشتی پول داشتی میتونستی بری پیشرفت کنی بازم عاشق بشی و...اگه از سوز مرگ خانواده میزد به کوه برام قابل قبول تر بود ولی حیف تمام مدت کوه نشینیش یه اسم ازشون نیاورد که بگم از غم اونا زد به سرش...عشقی که خودش رفته رو باید خاک کرد نه که به خاطرش ادم خودشو نابود کنه
آدم بی عرضه و کسی که جا بزنه محکوم به تنهاییه 😑 زندگی انسانی وجود نداره ماهم خوی حیوانی داریم و باید بجنگیم
خیلی خیلی لذت بردم،هم ازخوانش زیبا ودلنشین وهم ازداستان .سپاسگزارم بابت زحماتتون.
چند صفحه است؟از چه نشری؟
این چی بود آخه.... ممنون از پرستو عزیز بابت خوانش فوق العاده همیشگی، اما آخه چرا اینقدر کتابش بی محتوا بود
واقعا حیف اون بخش اول که با این پایان افتضاح همراه شد😑با تموم وجودم ناراحتم که تا اخر گوش دادم