Discoverخوانش‌های گنجوراوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷۶ با خوانش فاطمه زندی
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷۶ با خوانش فاطمه زندی

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷۶ با خوانش فاطمه زندی

Update: 2025-11-17
Share

Description

غزل شمارهٔ ۸۷۶ از (اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات) را با خوانش فاطمه زندی بشنوید.


فایل صوتی متناظر را می‌توانید در قالب mp3 از این نشانی (اندازه 2.22 مگابایت) دریافت کنید.


متن خوانش:


گر چه در کوی وفا جا نگرفتی و سرایی



ما نبردیم ز کوی طلبت رخت به جایی




بس خطا بود نگه باز نکردن که گذشتی



مکن اینها، که نکردیم نگاهت به خطایی




بر تن این سر شب و روز از هوس پای تو دارم



ورنه من کیستم آخر؟ که سرم باشد و پایی




گر قبا شد ز غمت پیرهنی حیف نباشد؟



کم از آن کز کف عشق تو بپوشیم قبایی




قیمت قامت و بالای ترا کس بنداند



تا نیفتند چو من شیفته در دام بلایی




درد عشق تو به نزدیک طبیبان ولایت



بس بگفتیم و ندانست کسش هیچ دوایی




هم نشینان تو بر سفرهٔ خاصند، چه معنی؟



که به درویش سر کوچه نگفتند صلایی




بوسه‌ای ده به من خسته، که بسیار نباشد



به فقیران بدهد محتشم شهر عطایی




اوحدی را مکن از خیل محبان تو بیرون



که توسلطانی و خیلت نشکیبد ز گدایی

Comments 
In Channel
loading
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷۶ با خوانش فاطمه زندی

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷۶ با خوانش فاطمه زندی

ganjoor+ava@ganjoor.net (فاطمه زندی)