اپیزود سیزدهم: کودکی ناتمام فرزند سالزبورگ(ولفگانگ آمادئوس موتسارت ـ قسمت اول)
Update: 2020-11-18
93
Description
در این اپیزود به دوران کودکی موتسارت آهنگساز دوران کلاسیک پرداختم. و البته کمی هم در مورد تغییرات موسیقی در اون زمان و ویژگیهای دوران کلاسیک صحبت کردم
لینک شبکه های اجتماعی پادکست ای میوزیک: توییتر اینستاگرام تلگرام
In Channel
كاش فقط زندگينامشو ميگفتين.وقتي نمايش راديويي ميشه افتضاحه.كاش اين كارو براي اپيزوداي بعد ادامه ندين
خیلی لذت بردم؛ ممنون🌺
این قسمت را خیلی دوست داشتم. چند بار گوش کردم. از آگاهی که در طول گوش دادن کسب کردم خیییلی حس خوبی دارم البته واقعا بعضی وقتها نیاز بود چند بار گوش بدم تا درست متوجه بشم. ولی عالی بود، خسته نباشید
اين اپيزود عالي بود...فقط مدت زمان اهنگ ها كه پخش ميشد خيليي بود.
کاملا قابل فهم و لذت بخش 👌🏻👌🏻خصوصا قسمت هایي که اصطلاحات پیچیده موسیقي رو سعي میکنید با بیاني ساده، بیانش کنید، عالیه ،خیلیي ممنون
واقعا که چقدررر برای من لذت بخشه شنیدن پادکستت آرش جان. بیصبرانه منتظر شماره های بعدی هستم... دستمریزاد🙏🏻🌱💪🏼
۲ بار کل پادکست رو از اول تا آخر گوش دادم و به حال موسیقی ایران گریه کردم
نمیدونم نظر مخالفم رو چطوری بیان کنم ولی من سبک پیشین این پادکست رو دوست دارم. تاتررادیویی رو توی ذهنم مجبور شدم حذف کنم.
به نظرم در انتخاب موسیقی در جاهای مختلف روایت دقت نشده بود. مثلا در زمان متولد شدن موتزارت انتخاب رکوییم زیاد جالب نیست و میبایست از قطعاتی شاد استفاده میشد. ولی در کل خسته نباشین.
سلام خسته نباشید،خیلی این پادکستو دوست دارم امیدوارم همینطور پر قدرت ادامه بدید💜🌻
سلام من آمدم از این قسمت یک ذره انتقاد کنم کامنتها را که خوندم احساس کردم احتمالا فهم من نمیرسه 😄
کار بسیار ارزشمندی شده است.همچنان ادامه دهید.دوست دارم در مورد همه آهنگسازان تاکید میکنم همه آهنگسازان این قدر دقیق و درست و هنرمندانه کار انجام دهید.بدون اغراق یه سر و گردن از بسیاری از پادکست های دیگر بالاتر است.
"در آغوش وُلفى*" در ميانه ى بالكنِ سالن اُپراى شهر نشسته ام و موتسارتِ جادوگر دستش را روى قلبم نهاده فشار مى دهد. آمده ام كه " آمادئوس لايو"* را ببينم. فيلم آمادئوس را بر پرده ى بزرگ سالن نشان مى دهند و همزمان اركستر بزرگ و گروه كُر ، موسيقى فيلم را زنده اجرا مى كنند. غليان احساسات نه چنان است كه به وصف آيد. پيرزنى ظريف ، خیلی پیر، شاید نود ساله ، خوش لباس و زيبا در صندلى كنار من نشسته است . ساعتى قبل كه از جا برخاستم تا به همراه دخترش از راهروى باريك جلويى رد شود ديدم كه موهايش به سفيدى ابرهاى تابستان اسكانديناوى است وچشمانش درخشانتر از تابش پرتو خورشيد بر دانه هاى برف زمستانى. زمانی كه اركستر، " ركوئيمِ*" موتسارت را مى نوازد و ذره هاى جانم مرتعش شده اند احساس مى كنم كه پيرزن نفسِ پُرى مى كشد . به طرفش برمى گردم؛ چشمانش بسته است و مى لرزد. ناگهان صورتش سفيد مى شود و بى صدا سرش روى شانه ام مى افتد و مى ميرد. دختر دو بار آرام صدايش مى زند و دستش روى گونه ى مادر مى گذارد و صورتش را به سمت خودش مى چرخاند ، موسيقى غوغا مى كند ، من حيرت كرده ام و زن روى دوشم مرده است. چه نيكو زمانى براى مرگ
عالی بود، خسته نباشید، خیلی لذت بردم. همه قسمتها خوب بودند. هم زندگی موتزارت وهم قسمت بیماری شش ماهه موتزارت (همیشه دنبال تحلیل تفاوت این دورانها بوده ام). بی صبرانه منتظر قسمتهای بعدی هستم. متشکرم.
خیلی عالی بود، خسته نباشید، بیصبرانه منتظر اپیزودهای بعدی هستیم👌👌👌
۱- اجرای صداپیشه ها خیلی عالیه! خسته نباشید به همه و بوس به نانرل دختر بچه ۲- میشه لطفا اطلاعات قطعه ای که توی دقیقه حدود ۷۰ پخش شد رو بذارین؟
بینظیر بود آرش جان. روز به روز و اپیزود به اپیزود بهتر و حرفهای تر. ممنون از زحمات و وقتی که صرف میکنی. اگر همه چیز سرجاش بود از شما باید حمایت میشد و ساخت برنامه در رادیو و تلویزیون بهت پیشنهاد میشد. هرچند، ارزش و اهمیت کار شما رو انهایی که باید، میفهمند ولو تعدادشان کم باشه. با قدرت و تمرکز به راهت ادامه بده و مطمئن باش کار حرفهای شما تاثیری که باید را گذاشته و خواهد گذاشت. دمت گرم.
👌😍👍
مثل همیشه خیلی خوب بود مخصوصاً اون بخش تحلیلی وسطش، من تا حالا ندیده/ نشنیده بودم کسی به چند دورهای بودن آثار موتزارت اشاره کنه.
آخیش شب را با آرامش ناشی از شنیدن amusic و زندگی موتزارت به پایان می بریم 💚💫❤️