اپیزود پایانی - گناهان پدران
اپیزود پایانی - گناهان پدرانUpdate: 2020-08-06
57
57Description
اپیزود پایانی از فصل اول پادکست جنایی مختومه منتشر شد.
این اپیزود دارای الفاظ رکیک بوده و به هیچ عنوان برای افراد زیر 18 سال مناسب نیست.
In Channel
Download from Google Play
Download from App Store
United States00:00
00:00
x
داستان بسیار قشنگ بود فقط گاهی خیلی فاصله و سکوت بود. نحوه ی روایت تون من رو یاد مهدی پورباقی می‌انداخت.
عالی
عالی بود عالی
داستان بسیار جذاب و خوانش شما عالیه سپاس از تلاش اون.امیدوارم کتابهای بیشتری ازتون بشنوم
واقعا گویندگیتون عالی هستش 👍🏻
واقعا داستان زیبا و عالی بود و روایت هم بسیار عالی
عالی بود
ممنون از پادکستتون، داستان و نحوه اجرا خوب بود اما گاهی فاصله بین قسمتها تا شروع پاراگراف دیگه وسط اجرا چند لحظه طولانی سکوت میشد که فکر میکردم قطع شده
سلام فصل اول عالی بود اینکه فحش ها رو سانسور نمیکنید،دقیقا نشونه امانت داری شماست،خیلی فرق داره من شنونده بدونم دقیقا چی میگن البته واسه من هنوز سواله چرا پسره وقتی جسد رو دید اینقدر دیوونه شد و با جسد سکس کرد،احتمالا از اول قرار گذاشته بودن رابطه ای نداشته باشند ولی پسره شاید بهش علاقه پیدا کرده بود در کل واسم سواله اگه نمیخواست آبروی کشیش رو ببره پس چرا کتاب نوشته؟ دمتون گرم برم فصل دوم رو گوش کنم و امیدوارم همینقدر خوب باشه
الان گوش دادنش رو تموم کردم و فوق العاده بود هم داستان هم صدای گیرا و هم گویندگی فوق العاده‌تون واقعا دمتون گرم بعد مدتها یه پادکست جنایی خوب پیدا کردم 👌🏻☺
زيبا بود ممنون
درود بر شما . داستان بسیار جذاب ، ترجمه بسیار عالی صدای گیرای مجری و افکت های صدایی به موقع و دقیق و همینطور استفاده کاملا مناسب از آهنگ این فصل رو به یکی از بهترین آثاری که به عمرم شنیدم تبدیل کرده. تشکر و سپاس بینهایت از شما بخاطر زحماتتون. 🌹
داستانش خوب بود فقط انتظار یه داستان هیجان انگیزتر داشتم یه جوری که هم معمایی و هم دلهوره آورتر باشه فقط ایکاش یه کمم با احساس تر میخوندید ولی صدای گیرایی دارید و خیلی زحمت کشیدید اما یه سوال داشتم کتابش رو چطور میشه تهیه کرد ؟
داستان زیبایی بود. فقط امیدوارم تخیلی بوده باشه و ضمینه یک حقیقت تلخ و تراژدیک رو نداشته باشه. آقا کامیار شما هم داستان رو با تُنِ صدای قشنگی بیان میکردید . شخصیت اصلی داستان که کارگاه متیو بود یه آدم خسته و غمگین بنظر میرسید که شما با آهسته و کُند حرف زدن این حِس رو به آدم تلقین میکردین . ۱۴۰۱.۱۲.۱۲ شیراز
خدا قوت 👏 داستان بینهایت زیبایی بود خیلی ممنونم ازتون🌱❤️
خیلی خوب ....
از این نوع داستانهایی بود که ذهن آدم و در طول روز هم به خودش مشغول میکرد... خیلی غمگین شدم برای دختر و پسری که تازه راهشون و پیدا کرده بودند... ممنون از بیان خوبتون لذت بردم💐
عجب داستانی بود...!🌱 غمگین ولی خوشحال کننده:)💔 (++++ولی من مطمینم کشیشه زنشم خودش کشته بود ولی چراشو نمی‌دونم:)
سلام خیلی عالی بود
زیبا بود