Discoverخوانش‌های گنجوربیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱ با خوانش فاطمه زندی
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱ با خوانش فاطمه زندی

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱ با خوانش فاطمه زندی

Update: 2025-11-19
Share

Description

غزل شمارهٔ ۴۱ از (بیدل دهلوی » غزلیات) را با خوانش فاطمه زندی بشنوید.


فایل صوتی متناظر را می‌توانید در قالب mp3 از این نشانی (اندازه 3.25 مگابایت) دریافت کنید.


متن خوانش:


نفس آشفته می‌دارد چو گل جمعیت ما را



پریشان می‌نویسد کلک موج احوال دریا را




در این وادی که می‌باید گذشت از هرچه پیش آید



خوش آن رهرو که در دامان دی پیچید فردا را




ز درد مطلب نایاب تا کی گریه سر کردن



تمنا آخر از خجلت عرق کرد اشک رسوا را




به این فرصت مشو شیرازه‌بند نسخهٔ هستی



سحر هم در عدم خواهد فراهم کرد اجزا را




گداز درد الفت فیض اکسیر دگر دارد



ز خون گشتن توان در دل گرفتن جمله اعضا را




یه جای ناله می‌خیزد غبار خاکسارانت



صدا گردی‌ست یکسر ساغر نقش قدم‌ها را




به آگاهی چه امکانست گردد جمع خوددا‌ری



که با هر موج می‌باید گذشت از خویش دریا را




در این گلشن چو گل یک پر زدن رخصت نمی‌باشد



مگر از رنگ یابی نسخه بال‌افشانی ما را




فلک تکلیف جاهت گر کند فال حماقت زن



که غیر از گاو نتواند کشیدن بار دنیا را




چرا مجنون ما را در پریشانی وطن نبود



که از چشم غزالان خانه‌بردوش است صحرا‌ را




نزاکت‌هاست در آغوش میناخانهٔ حیرت



مژه بر هم مزن تا نشکنی رنگ تماشا را




سیه‌روزی فروغ تیره‌بختان بس بود بیدل



ز دود خویش باشد سرمه چشم داغ دل‌ها را

Comments 
loading
In Channel
loading
00:00
00:00
1.0x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱ با خوانش فاطمه زندی

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱ با خوانش فاطمه زندی

ganjoor+ava@ganjoor.net (فاطمه زندی)