Discoverخوانش‌های گنجورسعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶ با خوانش محمدرضا مومن نژاد
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ  ۴۶ با خوانش محمدرضا مومن نژاد

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶ با خوانش محمدرضا مومن نژاد

Update: 2025-11-26
Share

Description

غزل شمارهٔ ۴۶ از (سعدی » دیوان اشعار » غزلیات) را با خوانش محمدرضا مومن نژاد بشنوید.


فایل صوتی متناظر را می‌توانید در قالب mp3 از این نشانی (اندازه 7.57 مگابایت) دریافت کنید.


متن خوانش:


دیگر نشنیدیم چنین فتنه که برخاست



از خانه برون آمد و بازار بیاراست




در وهم نگنجد که چه دلبند و چه شیرین



در وصف نیاید که چه مطبوع و چه زیباست




صبر و دل و دین می‌رود و طاقت و آرام



از زخم پدید است که بازوش تواناست




از بهر خدا روی مپوش از زن و از مرد



تا صنع خدا می‌نگرند از چپ و از راست




چشمی که تو را بیند و در قدرت بی چون



مدهوش نماند نتوان گفت که بیناست




دنیا به چه کار آید و فردوس چه باشد



از بارخدا به ز تو حاجت نتوان خواست




فریاد من از دست غمت عیب نباشد



کاین درد نپندارم از آن من تنهاست




با جور و جفای تو نسازیم چه سازیم



چون زَهره و یارا نبود چاره مداراست




از روی شما صبر نه صبر است که زهر است



وز دست شما زهر نه زهر است که حلواست




آن کام و دهان و لب و دندان که تو داری



عیش است ولی تا ز برای که مهیاست




گر خون من و جمله عالم تو بریزی



اقرار بیاریم که جرم از طرف ماست




تسلیم تو سعدی نتواند که نباشد



گر سر بنهد ور ننهد دست تو بالاست

Comments 
In Channel
loading
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ  ۴۶ با خوانش محمدرضا مومن نژاد

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶ با خوانش محمدرضا مومن نژاد

ganjoor+ava@ganjoor.net (محمدرضا مومن نژاد)