Discoverخوانش‌های گنجورسعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱ با خوانش محمدرضا مومن نژاد
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ  ۸۱ با خوانش محمدرضا مومن نژاد

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱ با خوانش محمدرضا مومن نژاد

Update: 2025-12-03
Share

Description

غزل شمارهٔ ۸۱ از (سعدی » دیوان اشعار » غزلیات) را با خوانش محمدرضا مومن نژاد بشنوید.


فایل صوتی متناظر را می‌توانید در قالب mp3 از این نشانی (اندازه 7.71 مگابایت) دریافت کنید.


متن خوانش:


چه روی است آن که پیش کاروان است



مگر شمعی به دست ساروان است




سلیمان است گویی در عماری



که بر باد صبا تختش روان است




جمال ماه‌پیکر بر بلندی



بدان مانَد که ماه آسمان است




بهشتی‌صورتی در جوف محمل



چو برجی کآفتابش در میان است




خداوندان عقل این طرفه بینند



که خورشیدی به زیر سایبان است




چو نیلوفر در آب و مهر در میغ



پری‌رخ در نقاب پرنیان است




ز روی کار من برقع برانداخت



به یک بار آن که در برقع نهان است




شتر پیشی گرفت از من به رفتار



که بر من بیش از او بار گران است




زهی اندک وفای سست‌پیمان



که آن سنگین‌دل نامهربان است




تو را گر دوستی با ما همین بود



وفای ما و عهد ما همان است




بدار ای ساربان آخر زمانی



که عهد وصل را آخرزمان است




وفا کردیم و با ما غدر کردند



برو سعدی که این پاداش آن است




ندانستی که در پایان پیری



نه وقت پنجه کردن با جوان است

Comments 
In Channel
loading
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ  ۸۱ با خوانش محمدرضا مومن نژاد

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱ با خوانش محمدرضا مومن نژاد

ganjoor+ava@ganjoor.net (محمدرضا مومن نژاد)