سفر به سلول با الهه!
Update: 2023-11-20
2,357
2,357Description
الهه رو خیلیا از سفر هاش میشناسن، خیلیا از عکساش، خیلیا از حس خوب پیج اینستاگرامش، خیلیا ها هم از سفر آخرش به سلول!
چی شد که الهه این همه سفر رفت و آخرش به سلول رسید؟
چیا یاد گرفت از همه‌ی این سفر ها؟
جواب تمام سوالامون میشه سفر به زندگی الهه.
پس تو این قسمت از تراس، به زندگی الهه سفر کردیم.
گپ و گفتی از جنس صمیمیت، بی پرده، پر از خنده و اشک.
امیدوارم دوسش داشته باشین.
In Channel
Download from Google Play
Download from App Store
United States00:00
00:00
x
ممنونم امیر پارسا و ممنونم الهه که اینقدر دلنشینی و دلنشین تعریف میکنی💖 خیلی خوشحالم که تو زندگیمم باهات اشنا شدم عاشق وایبیم که میدی💖 مرسی که بارها و بارها بلند شدی تا به ما یاد بدی میگذره❤️
اونجایی که داشت سمفونی مردگان و نور و اون صفحه و.. رو توصیف میکرد و میگفت ایکاش گوشی داشتم و عکس میگرفتم.. چقدر خوش حالم که گوشی نداشت چون بی نظیر تصویر سازیش کرد برامون واقعا بغضم گرفت✨️ واسه اولین بار میخوام یه اپیزود رو تو پیجم معرفی کنم🫂
شکست نقطه ی پایان نیست🍀❤️🦋
الهه عزیزم سفر کردن به زندگیت خیلی قشنگ و تاثیرگذار بود. با خندت خندیدم و با بغضت گریه کردم و ازت ممنونم که گذشتی، بلند شدی و به هممون یاد دادی بلند شدنو :)
الهه عزیزم. واقعا خیلی خیلی شخصیت دل نشینی داشت و صحبتاشون هم عالی بود
اسم اپیزود رو که دیدم فکر کردم با الهه محمدی صحبت کردین♥️
چه سخته درک کردن آدما
چرا صدا انقد بد و نا نفهوم میشه
کلی کیف کردم و رفتم به سلول خودم
ولی تو زندگی کن🥲
چقدر قشنگ چقدر عجیب واقعا بهش نیاز داشتم که بشنوم و با همه جریانات بغض کردم و اشکم ریخت مرسی از امیر پارسا و مرسی از تو الهه که گفتی که بشنویم ...
داشتم بهت گوش میدادم و در مکانی که بسیار دلم میخواست تو حرف بزنی و تمام تمرکزم به تو باشه دمت گرم الهه و مرسی امیر پارسا نمیدونم چرا هی اشکم میریخت پایین ولی روزمو ساخت و دگرگونی کرد عالی بود
اشکم دراومد .. کاش منم بتونم مثل شماها انقدر قوی باشم.
خیلی صحبتای عجیب و عمیقی بود .مسیرتون روشن 💫
😍🥹
ولی تو زندگی کن، برای تویی که در بندی!
دلم میخواد یه چیزی برای الهه بنویسم اما نمیتونم، فقط میتونم چشمم رو ببندم و الهه رو آغوش بگیرم و بازو ها نوازش کنم، تو چشماش نگاه کنم و بهش بگم، سخت بود گذشت آسون بود گذشت بدترین بود گذشت بهترین بود گذشت تنها بودی گذشت پیش مون بودی گذشت اینا همش به راحتی نگذشت، این تو بودی که به بهترین حتی سخت ترین هاشو تونستی بگذرونی دمت گرم همین که الان اینجایی و میتونی بازم لبخند بزنی عالیه موفق باشی دختر
من از 7سالگی تنهاییو شروع کردم. ولی راست میگه جدایی سخترین تنهایی زندگیه من روزی که رفتم دادگاه هیچکس خبر نداشت. حتی همسرمم نمیدونه چه روزی رفتم دفتر خونه . الان میگم چقدر تنها بودم واااای من چجوری زندم الان
متاسفانه باید سرعت رو میزاشتم روی 0.5 تا بفهمم چی گفته میشه. به نظر من سکوت بین کلمات و جملات خیلی مهمه. دیگه اینقدر حذف کردن سکوت ها توی ادیت خوب نیست. یه مکثها بین کلمات، جملات یه جاهایی مکمل معنا هست. همه رو حذف نکنید.
تجربه ای که با قلبم حسش کردم🤍