سی و سوم _ عقل سرخ(طغیان)
Update: 2023-07-12185
Description
یکی از عجیب ترین پرونده های که تا به حال درگیرش بودم همین قصه بود یه جورایی به خاطر این که موکلم رو از بچگی میشناختم و این که میدیدم به اینجا رسیده واقعا برام قابل هضم نبود
شاید اگه تو همون بچگی ها بهم میگفتن این دختر در آینده وضعیتش به این شکل میشه هرگز هرگز هرگز باور نمیکردم
مدیر اجرایی: اشکان هنرمنديان
لطفا اين پادکست رو با دوستان خود به اشتراک بگذاريد
همچنين نظرات و پيشنهاداتتون رو براي ما توي قسمت کامنت ها بنويسيد.
برای حمایت مالی از پادکست دارالوکلا وارد لینک زیر شوید
راه هاي ارتباطي مستقيم
EMAIL: darolvokalaa@gmail.com
Telegram: 09128435492
https://t.me/Mohammadjavadaayanisani
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
In Channel
سلامتی دو تا بوسه اولی دختر به دنیا اومده بابا پیشونی شو میبوسه و اون نمیفهمه دومی بابا میمیره و دختر پیشونی شو میبوسه و اون نمیفهمه شما بیشتر از سمانه بغض کردید برای مرد همسایه
دقیقه بیست و نه هستم و با بغض دارم این حرفها رو میشنوم و از صمیم قلبم آرزو میکنم که اینا فقط یه داستان تخیلی و زاده ذهن شما نباشه
چقدر این نگاه رو دوست دارم به امید دیدن ایران آباد و آزاد
کارخوده دختررو جبران کرده ابروشونو برده چرا اینقد مغرضانه تعریف میکنید
کاملا معلومه داستان کاملا عوض شده .دختره قبل ازدواج عاشق یکی دیگه بوده معلومه سروگوشش میجنبه حالا اومده داستانو فیلم هندی براتون تعریف کرده طرفداری نکنید
مگه سمانه پزشکی نمیخوند؟
😁😁😁😁😁 وای وای دیالوگ کریم و سمانه بعد مرگ باباه الان چکار کنیم؟ هبچی کولر روشن کن باشه ؛ تو چایی میخوری؟ چه سمی بود
وای سمی بود دهان محمد جواد شیرینه میخوام تا تهش گوش بدم ولی یه جوریه اپیزود یکم تا اینجا دختره هی داره تطهیر میشه کارش هر گندی بالا میاره یه جوری تطهیر میشه
چه قاضی خوبی بود به طرز عجیبی!
سمانه مگه پزشک نبود؟ چرا نمی.رفت سر کار ؟ درسش رو نیمهکاره ول کرده بود ؟
واقعا مثل فیلم سینمایی بود،اما واقعا زن عجیبی بوده٫امان از خشم و کینه زن ،ممنون از کلام گیراتون واقعا لذت میبرم خسته نباشید
وکیل حسابی پکر شدم بچگی فیلم هندی جاهای غمگینش بغض میکردم الان با این داستان همون حس پیش اومد پادکست عالیه خسته نباشی ممنون بابت زحماتت
مگه سمانه پزشکینخونده بود، چرا همونو ادامه نداد
مگه نگفتین سمانه پزشکی خونده؟ چطور نتونسته به پدرش کمک کنه😬
البته ناآگاهی و کم سیاستی سمانه و کریم هم موثر بود مثلا کریم وقتی سمانه رو پیدا کرد به آگاهی خبر میداد یا سمانه از شوهر معتادش پول میکشید و بعد میرفت با عشقش زندگی شروع میکرد مثل خیلیها. اینجا باید خانواده حمایت میکرد که نکرد. باید میذاشتن سمانه با کریم ازدواج کنه بعد از ابروریزی که شد و بفرستن بره از اون شهر. دقیق نمیدونم گناهان این پدرمعتاد که زندگی خودش و همسر و بچه زیبا و باهوشش که نعمتی از خدا بود رو جهنم کرد، بااین مطلب که به قتل رسید پاک میشه یا نه اما واضحه که مقصر اصلی پدر خانواده است.
من قسمتی که سمانه از تنهایی به انحراف کشیده شد و شما توصیف کردید که خنده های اون توی کوچه میپیچید و آبروش جلوی همه رفته بود ، واقعا ناراحت شدم و اشکم در اومد. چون اون گناهی نداشت و فقط داشت یک رفتار اجتنابی برای فرار از تنهایی و طرد عزیزانش انجام میداد. بعد موقعی بیشتر ناراحت شدم که پدر معتاد که باعث بدبختی دختر بیچاره بود و فریاد عدالت خواهی دختر درمقابل داماد شیشه ای رو نادیده گرفته بود، به دختر گفت خودت خراب بودی وگرنه زندگیتو میکردی!!!!
سلام آقای اعیانی. من شما رو حداقل به ۵یا ۶نفر مستقیم یاغیر مستقیم معرفی کردم. غیرمستقیم یعنی مثلا به همسرم نشون دادم و گوش کرد و خودش رفت به چنتای دیگه از دوستاش معرفی کرد. موفق باشید و لطفا تند تند اپیزود بذارید واقعا من خیلی دوس دارم کار شما رو و با پادکستتون علاقمند شدم برم لیسانس حقوق بگیرم😉بااینکه خودم فرهنگی هستم .لطفا تند تند منتشر کنید اقای اعیانی
هرچند داستانت ایراد داره و شاید بخوای با پیوند کریم به مسجد و مداحی و خانواده سمانه با مذهب و چرت وپرت شرشره و دراخر خراب جلوه دادنشون خیلی زیرکانه داری دین و ادمای مذهبی رو میزنی ، تعریف بعضی از جزییات اونم چیزی که مال سالها پیشه جالبه
دیگه مادرش با ۵۰سال سن دنبال چیز بوده دگه خواهشا ربطش نده به اب و جوب .. کل خانواده ازبیخ ایراد داشته و هرکاریم کردن دلیلش و خودشون منطق سازی کردن ..
درضمن دور از فضای داستانی و خیالات ، اگه این بنده خدا سمانه باکریم ازدواج میکرد از کجامعلوم خوشبخت میشدن ؟؟ اولا کریم مذهبی که بازن شوهردار میگرده یعنی ریاکاره و احتمالا با غیرشوهردارشم راحت تر میگشته ، دوما پول و مالی نداشته ..دختری که تو خونه پدری فقر و بچشنه تو خونه شوهر دیگه اصلا نمیتونه تحمل کنه شک نکنین .. سوما نیما فقط معتاد بوده ، مدرکی نبوده که زن باز و دله بوده ، که اینم از کجا معلوم از فشار زندگی مشترک نبرفته سمتش ?? سمانه اگه اهل زندگی بود و عرضه داشت ،میتونست ترکش بده و درستش کنه ..پولش که بوده مشکل مالی نداشته صدتا امکانات و مشاوره میتونسته ردیف کنه که از سنگ ادم بسازه ..