شنگول ، منگول و حبه انگور
Update: 2024-12-0838
Description
یک خانم بزی بود که با سه تا بزغاله اش توی خانه ی کوچک قشنگی زندگی می کرد. یک روز خانم بزی، هر سه تا بچه اش، شنگول و منگول و حبه ی انگور را جمع کرد و بهشان گفت: «بزغاله های عزیزم! شنیده ام تازگی ها سروکله ی گرگ سیاهی این طرف ها پیدا شده. خیلی خیلی مواظب خودتان باشید و تا من برنگشته ام، در را به روی کسی باز نکنید.» بزغاله ها گفتند:
خیالت راحت، مامان بزی! ما خیلی خیلی مواظب خودمان هستیم
تهیه و تنظیم متن : آزاده ضابطی
ادیت : آتنا
این داستان با کمی تغییر و پایان خوش همراه است
این داستان به درخواست شما کوچولو های عزیز تهیه و منتشر شد امیدواریم از شنیدن آن لذت ببرید
بچه های عزیز لطفا پیام های صوتی خود را به شماره 09397350928 ارسال بفرمایید
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
In Channel
سپاس فراوان از شما فرهاد سه ماهه تا آخر قصه را با دقت گوش داد و لبخند زد و لذت برد .🌷🌷🌷 تنتون سلامت و نفستون گرم
سپاس از شما بچه هام امشب لذت بردن از قصه گویی شما.تنتون سلامت.
ممنونم از شما نیروانا خیلی خوشحال شد ، شنید قصه ی درخواستی ش رو گذاشتین
درود چقدر عالی بود و لذت بخش یکی از یکی بهتر