شکارچی - قسمت 18 فصل 1
524Description
بیاید از جسم و سیاره مون همزمان مراقبل کنیم
با مصرف غذاهای سالمتر و گیاهی
انواع خوراکی ها ،کیک، پنیر، چیزکیک، سس + دهها دستور پسخ غذاهای کاملا گیاهی و سبز
که برای درست شدنشون هیچ حیوونی نه کشته شده ، نه اسیر شده و نه زجر کشیده
اسپانسر این قسمت ساعت صفر *
VEGANAISE فروشگاه
نویسندگان قسمت هجدهم : هادی طامه - امین متین
خوانشگر : امین متین
ساعت صفر را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
| Telegram | Twitter | Instagram
حمایت از ساعت صفر *
ساعت_صفر پادکست سریالی در ژانر معمایی ترسناک#
داستان ساعت صفر اورجینال است و کلیه حقوق آن در ایران متعلق به شرکت آیین مکث سیمرغ و در بیرون ایران متعلق به کمپانی هنری سویج میباشد
✅ Savage Art Production
S01-EP18 , Saatecefr , Persian Series Podcast , Persian Horror Story, Persian Horror Podcast
All Rights Reserved by Amin Matin & Savage Art Productions
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
United States
رسیدم به این قسمت نیمه شبم هست که گفتید این قسمت ترسناکتر میشه دیشب که اشاره به ترس نکرده بودید من ترسیدم پای به حال الان 😂😂 بسیارررر قشنگه من یه اپیزود اول رو خیلی وقت پیش گوش دادم به پیشنهاد دوستم دوباره شروع کردم که از پنجشنبه تا الان که نیمه شب شب شنبه هست رسیدم به قسمت ۱۸
الان که دارم اینو گوش میدم از مرداد ۱۴۰۳ هم گذشته🫠😂
۱خیلی خفن ۲خیلی ترسناک ۳خیلی معمایی خلاصه خیلی گنگ
ع اونجا امساله 🗿
سلام، داستان بسیار خوبی نوشته اید، تا اینجاش بهترین scifi تو ایرانه، با نگاه به تعداد اپیزودها احتمالا همه تم های علمی تخیلی رو تو یه داستان جمع کرده اید، خسته نباشید، قبلا چی نوشتید نمیدونم، ولی خط داستانی ناهمگونی های کمی داره، ولی همین تعداد کم گسل هستند. یهو بدون زمینه نباید بپرید به موضوع دشوار، احتمالا همه کتابها و فیلم های موجود رو خوندین و دیدین، مثل دارک نشه میگم. اولش عالی بعد به شدت پر از باگ.جمع کردن برخی موضوعات سخته، اونم برای مخاطب ایرانی که tenet و inception و... نقد کرده.ممنون
با اختلاف دارک ترین و ترسناک ترین قسمت تا اینجا😟
دوستم هی زنگ میزد pmمیداد این پادکستو گوش کنم و هی اصرار میکرد، تا اینکه گفتم اوکی حالا... الان میخ کوب نشستم یه سره دارم گوش میکنم👏👌 دمتون گرم واقعا
اگه اون یکی داشته به روزمرگیش ادامه میداده پس چرا همکارش گفت چرا نمیای سرکار
خب اینکه میومده بیزون،جنازه هم که نبوده،چرا نمیرفته پلیس؟ چرا نمیرفته خونه خودش؟بعد کرونا اواخر ۹۸ بود،چرا توی داردخانه تا اون تاریخ رفت؟ یعنی اونم جلوجلو دیده؟
احساس میکنم منم مث راوی تو باتلاق غرق شدم چون ار صبح یه کله دارم پشت سرهم پادکستو گوش میدم😆
امروز ۸/۱۳
واقعا سوالهاتون خیلی تامل برانگیزه واقعا ذهن وفکر آدمو درگیر میکنه
تاحالا بخاطر تبلیغات پادکستی کامنت نداده بودم❤عالی😍
خوب لعنتی برو تو یه بانک به تابلو شمارشگرش نگاه کن روش تاریخ هم داره 😐
وای فقط اونجاش ک گفت از خودت پرسیدی چرا اینجا آینه وجود نداره😭😭
این اپیزود، تا الان اپیزود موردعلاقمه. یه‌جوری جملات به‌کار برده شده توی این اپیزود خیلی عمیق و واقعی بود.
سناریوی جذابی هست و آدم رو میکشونه به اینکه قسمت‌های‌بعد رو گوش کنه . ولی نقد هم بهش هست. نمیدونم پروسه نوشتن داستان تا ضبط و پخش چه مسیری رو طی میکنه اما با عنوان داشتن ذهنیت شنونده ، حتی با وجود داستان تخیلی/ معمایی هم بعضی صحنه‌ها تخیلی‌تر از روند طبیعی داستان اتفاق میفته. مثلا شخصیت راوی آدم خیلی جسوری نداشت از اولش و جسارت پیش‌روی مسیر حرکتی داستان رو صرفا به خاطر کنجکاوی و بعد از روی اجبار به دست میاره. کسی که با چاقو توی شلوارش میره توی خونه میخوابه توی صحنه، یا مثلا اون صحنه‌ای که راوی کلی دنبال اردوان بود و بعد که اردوان دیدش و صداش کرد فرار کرد از ترس، و مورد‌های مشابهی که ترس شخصیت راوی رو به تصویر میکشه، این صحبت‌های استفاده از چاقو و برم اون یکی رو با همین چاقو بکشم خیلی غیرواقعی به نظر میاد و تو همین داستان تخیلی هم صحنه‌ای تخیلیه که تطبیق نداره (حتی اگر اتفاق بیفته تو قسمت بعد) و نقد بعدی من اینه که همه قسمت‌ها جذابه و کشش داره ولی ذهنیت نویسنده با ذهن شنونده خیلی متفاوت هستش. من با اینکه خیلی داستان رو میپسندم ولی دلیل اینکه هر قسمت باید ۱۰ تا سوال بی‌جواب دیگه درست
شاید وقتی یکی دربرار طلسم اون خونه بجنگه که بشکنتش، زمان موندن تو اون خونه رو برا اون فرد تموم میکنه، که دیگه نتونه بکارش ادامه بده، ک اگرم کسی بخواد ادامه بده، اون اتفاق وحشتناک براش میفته. **من قسمتای بعدی رو هنوز گوش ندادم و خبر ندارم که چی میشه، پس از سرنوشت هانیه خبری ندارم، و امیدوارم اون اتفاق برا هانیه نیفته که بتونه تتوی ماجرارو دربیاره
👌
جلسه قبل فرار از اردلان غیرمنطقی بود من که انگیزه فرار را متوجه نشدم