قسمت 49، نیمه دوم زندگی وتکنیک پذیرش فعالانه
Update: 2024-12-18
51
Description
تو قسمت 49 قرار هست از تغییرات و تحولاتی حرف بزنیم که تو نیمه دوم زندگی میان سراغمون
و یه تکنیک معرفی می کنیم برای روبرو شدن با این اتفاقها
"تکنیک پذیرش فعالانه"
و تو خونه باغی قصه مون کلی اتفاقای جدید افتاده
------------
همکاران این اپیزود :
آزاده ترابی، میزبان
------
در بخش قصههای خونه باغی:
هادی حسنعلی، راوی شخصیت کامران
مرضیه رحماندوست راوی شخصیت ناهید
گیتی صفرزاده، نویسنده
------
آیدا میربابایی، مدیر اجرایی
محمد حسین کریمی پناه، تدوینگر
------
لینک زنگ تاریخ در اپهای پادگیر: https://zil.ink/zangetarikh/
اینستاگرام زنگ تاریخ: https://www.instagram.com/zangetarikhpodcast
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
In Channel
همیشه اینجوری نیست که بتونیم تغییراتِ زندگیمون رو به راحتی به دو دستهٔ مطلوب و غیرِمطلوب تقسیم کنیم. گاهی تغیبراتی هست که هم مطلوبه هم غیرِمطلوب، هم میدونیم غلطه و نباید پیش میومد، هم دوستش داریم و با همین غلط بودنش و زندگیسوز بودنش میخوایمش. مثلِ مواجهه با عشقی پیشبینی نشده و غیرِعقلایی و .... زندگی و عالمِ علومِ انسانی، عالمِ صفر و یک و درست و غلطِ مطلق نیست، عالمِ ریاضی نیست. تو زندگی گاهی یه لامپ هم روشنه، هم خاموش! زندگی -بویژه تو این جغرافیایی که ما توش هستیم- عالمِ پارادوکسهاست.
سلام. چقدر خوشحالم که برگشتین، من ۳۹ سالم هست و تکتک قسمت های خونه باغی رو با ذوق و شوق گوش میکنم، شما بی نظیر هستین
ممنون بخاطر تک تک زحماتتون،که صادقانه،برای همه ما مخاطبین،با وجود دریایی از محدودیت و نشد ها،ولی صادقانه و خالصانه،به بهترین شکل،تولید محتوا میکنید. همه دوستانی که در پادکست تولید محتوا میکنن، واقعا انسان های بزرگی هستن،چون صفر تاصد کار دلی هست و همه شما خوبان،دل بزرگی دارید مانا باشید...🫶🐶💜🦮🌸🇮🇳👌👏☑️🇮🇳🙏
عالیه پذیرش تغییرات واقعا جای ناهید تو زندگی همه ما هست که بهفکر همه هستیم بجز خودمون
درضمن پادکست ریشه علاوه بر ما که در میانسالی هستیم .آگاهانه با قصه های خونه باغی بخشی از نسل جوون رو مخاطب خودش کرده .این خیلی خوبه که این نسل هرچند کم یا زیاد باحضورشن در این پادکست با حال وهوای پدران ومادران وپدر بزرگها ومادر بزرگ هاشون آشنا بشن مشکلاتشون رو بفهمند
درود بر آزاده خانوم وتمام عوامل پادکست ریشه .من 53سالمه ودارم بازنشسته میشم .ودقیقا همین درگیریهای ذهنی رو دارم .خوبه آدم بتونه فارغ از ترس از آینده با خوشبینی یه برنامه فکر شده جمع وجور برای اون دوران داشته باشه .ایده خوبی بود .وبگم که همیشه تصور ما از آینده ترسناک موهوم وپیچیده است اما با گذشت زمان می بینیم این تصوری بود که خودمون شکل دادیم و اون ذهنیت ترسناک وبن بست ها .یکجوری حل میشه که فکرشو نمیکردیم درسته باید برنامه داشته باشیم اما یکسری مشکلات اصلا خودبخود حل میشه بدون اینکه بفهمیم