Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Comments (10)
Fateme Keyvani
اتفاقا محمد به درد زندگی نمیخورده....زنش دوست نداره بیاد زور که نیست علاقه نداشته...یعنی چی که تو نیای من میرم...چرا زن گرفتی پس
Feb 8th
Reply
Marjan Hadadian
من به مهناز حق میدم .و اصلا بر خلاف تصور بقیه محمد مرد ایده آلی نیست
Feb 4th
Reply
zahra habibi
بعدشماین آقا وقتی میبینه همسرش توی اون جمع راحت نیس و اعتماد به نفس و عزت نفسش انقد پایین میاد چه اصراری داره مهناز رو بدون رغبت خودش ببره توی مجالس شعر و عرفان و کوه طبیعت؟🤦🏻♀️
وااای چقد من دارم حرص میخورم از دستشون😑
Oct 20th
Reply
zahra habibi
واقعا نمیدونم چرا نویسنده انقد مهناز رو منفعل و لوس و محمد رو با اون سن کمش عقل کل و همه چیز دان نشون داده
Oct 20th
Reply
Zahra Habibi
محمد طوری در مورد محمود و سیمین حرف میزنم انگار خودش همه چیز دانه، اصن نمیفهمه ک خودشم دقیقا داره همین کار رو انجام میده و ب زور میخواد مهناز رو تغییر بده، یا اونجوری قبولش کن یا بهم بزن. شوهر حق ندارد تمامی خواستهها و تفکرات خودش رو ب همسرش تحمیل کنه، در ضمن وقتی میبینم همسرش با بودن کنار جواد و ثریا اذیت میشه بهتره معاشرت با اونها رو کم کنه ن اینکه هر هفته ب زور مهناز رو با اونا همراه کنه و کینه و حسدش رو بیشتر کنه، دوتا نفهم از نوع جداگانه در کنار هم هستند و خودشون هم متوجه نیستن
Oct 9th
Reply
Pantea Rad
والا محمد به عنوان یه همسر خیلی نرمال نیست وقتی برای همسرش نمیزاره یه فکر عشق و حال خودش
Aug 5th
Reply
masi mousavi
عکس العمل های محمد باعث ایجاد حسادت مهناز به ثریا می شده.
Jul 27th
Reply (1)
shiva shafeghati
واقعا من نمیفهمم اینا چه رفتارایی بوده،در اینکه این مهناز زیادی بچه،خل و عقب مونده و امل بوده شکی نیست،ولی اوم محمد که رفته همچین همسری گرفته رفتارش خیلی ایراد داشته،روشش برای تبدیل اون زن به یک زن روشنفکر و مدرن اشتباه بوده واقعا،یعنی چی واقعا،خیلی مسخره است،از همه بدتر اینکه نویسنده تمام مشکلات را به گردن نادانی،جهل و حسادت مهناز انداخته و اصلا محمد یا اطرافیانش را مقصر نمیدونه🤔
اتفاقا محمد به درد زندگی نمیخورده....زنش دوست نداره بیاد زور که نیست علاقه نداشته...یعنی چی که تو نیای من میرم...چرا زن گرفتی پس
من به مهناز حق میدم .و اصلا بر خلاف تصور بقیه محمد مرد ایده آلی نیست
بعدشماین آقا وقتی میبینه همسرش توی اون جمع راحت نیس و اعتماد به نفس و عزت نفسش انقد پایین میاد چه اصراری داره مهناز رو بدون رغبت خودش ببره توی مجالس شعر و عرفان و کوه طبیعت؟🤦🏻♀️ وااای چقد من دارم حرص میخورم از دستشون😑
واقعا نمیدونم چرا نویسنده انقد مهناز رو منفعل و لوس و محمد رو با اون سن کمش عقل کل و همه چیز دان نشون داده
محمد طوری در مورد محمود و سیمین حرف میزنم انگار خودش همه چیز دانه، اصن نمیفهمه ک خودشم دقیقا داره همین کار رو انجام میده و ب زور میخواد مهناز رو تغییر بده، یا اونجوری قبولش کن یا بهم بزن. شوهر حق ندارد تمامی خواستهها و تفکرات خودش رو ب همسرش تحمیل کنه، در ضمن وقتی میبینم همسرش با بودن کنار جواد و ثریا اذیت میشه بهتره معاشرت با اونها رو کم کنه ن اینکه هر هفته ب زور مهناز رو با اونا همراه کنه و کینه و حسدش رو بیشتر کنه، دوتا نفهم از نوع جداگانه در کنار هم هستند و خودشون هم متوجه نیستن
والا محمد به عنوان یه همسر خیلی نرمال نیست وقتی برای همسرش نمیزاره یه فکر عشق و حال خودش
عکس العمل های محمد باعث ایجاد حسادت مهناز به ثریا می شده.
واقعا من نمیفهمم اینا چه رفتارایی بوده،در اینکه این مهناز زیادی بچه،خل و عقب مونده و امل بوده شکی نیست،ولی اوم محمد که رفته همچین همسری گرفته رفتارش خیلی ایراد داشته،روشش برای تبدیل اون زن به یک زن روشنفکر و مدرن اشتباه بوده واقعا،یعنی چی واقعا،خیلی مسخره است،از همه بدتر اینکه نویسنده تمام مشکلات را به گردن نادانی،جهل و حسادت مهناز انداخته و اصلا محمد یا اطرافیانش را مقصر نمیدونه🤔
وای چقد مهناز خله