قسمت صدو بیست و سوم- بعیادت رفتنِ کَر برِ همسایه رنجورِ خویش

قسمت صدو بیست و دوم- اعتماد کردنِ هاروت و ماروت بر عصمتِ خویش و امیریِ اهلِ دنیا خواستن و در فتنه افتادن

قسمت صد و بیست و یکم- دعا کردنِ بلعمِ باعور کی موسی و قومش را از این شهر کی حصار داده اند بی مراد بازگردان

قسمت صد و بیستم- مرتد شدنِ کاتبِ وحی به سبب آن که پرتو وحی بر او زد

قسمت صد و نوزدهم- آمدنِ مهمان پیشِ یوسف علیه السّلام و تقاضا کردنِ یوسف ازو تحفه و ارمغان

قسمت صدو هجدهم- آمدنِ مهمان پیشِ یوسف علیه السّلام

قسمت صد و هفدهم - ادب کردنِ شیر گرگ را کی در قسمت بی ادبی کرده بود

قسمت صد و شانزدهم- قصۀ آنکه درِ یاری بکوفت

قسمت صد و پانزدهم- امتحان کردنِ شیر گرگ را

قسمت صد و چهاردهم- رفتن گرگ و روباه در خدمتِ شیر به شکار

قسمت صدو سیزدهم- کبودی زدنِ قزوینی بر شانگاه صورتِ شیر و پشیمان شدنِ او به سبب زخمِ سوزن

قسمت صد و دوازدهم- وصیت کردنِ رسول علیه السّلام علی را کرّم الله وجهه

قسمت صدو یازدهم- در صفتِ مطاوعتِ پیر

قسمت صدو دهم- قبول کردنِ خلیفه هدیه را -بخش دوم

قسمت صدو نهم- قبول کردن خلیفه هدیه را

قسمت صد و هشتم - ماجرای نحوی و کشتیبان

قسمت صد و هفتم- در بیانِ آنکه عاشقِ دنیا بر مثالِ عاشق دیواریست که برو تابِ آفتاب زند

قسمت صد و ششم - پیش آمدنِ نقیبان و دربانانِ خلیفه از بهرِ اِکرامِ اعرابی

قسمت صد و پنجم- در بیانِ آنکه چنانکه گدا عاشق کرم است و عاشقِ کریم کرمِ کریم هم عاشق گداست

قسمت صد و چهارم- هدیه بردن عرب سبوی ِ آب باران از میان بادیه سویِ بغداد