Discoverچشم‌انداز روزمجید محمدی : تنها راه نجات نظام ایران مرگ یا کناره‌گیری خامنه‌ای از قدرت است
مجید محمدی : تنها راه نجات نظام ایران مرگ یا کناره‌گیری خامنه‌ای از قدرت است

مجید محمدی : تنها راه نجات نظام ایران مرگ یا کناره‌گیری خامنه‌ای از قدرت است

Update: 2025-04-22
Share

Description

مجید محمدی : مذاکره با ترامپ نجات‌بخش حکومت ایران نیست. یکی از راه‌حل های نظام ایران برای بقاء خود مرگ خامنه‌ای یا کناره‌گیری او از قدرت به سود جانشینی است که بتواند برای حفظ این نظام و تأمین منافع جناح‌های واقعگرای آن سیاست‌های جمهوری اسلامی را از اساس تغییر بدهد. اما، چنین راه‌حلی نیز عملی نیست و این خطر را خود علی خامنه‌ای متوجه بوده و بارها طی سالیان نسبت به آن هشدار داده است. خامنه‌ای همواره نگران از این بوده که در ایران نیز یک گورباچفی سر کار بیاید و با اصلاحاتش کل نظام را متلاشی کند.

مذاکرات اتمی ایران و آمریکا تازگی ندارند. اما، آنچه مذاکرات جاری میان دو کشور را تا حدود زیادی متمایز می‌سازد این است که جمهوری اسلامی ایران در سایۀ تهدید نظامی مستقیم آمریکا و اسرائیل و با موافقت شخص علی خامنه‌ای به گفتگو با دولت دونالد ترامپ تن داده که صریحاً هدف خود را بازداشتن جمهوری اسلامی از دستیابی به سلاح هسته‌ای به هر قیمت اعلام کرده است.

چنین مذاکره‌ای، صرف نظر از سرانجام و نتیجۀ نهایی آن چه تاثیری بر سرنوشت سیاسی علی خامنه‌ای و به تبع آن نظام ولایت فقیه در ایران خواهد گذاشت؟ مجید محمدی، پژوهشگر مقیم آمریکا، در پاسخ به این پرسش و پرسش‌های دیگر از جمله گفته است :

"جمهوری اسلامی ایران، به ویژه در دورۀ علی خامنه‌ای، سه تابو یا سه خط قرمز داشته است : اولین آنها حجاب اجباری بوده و دومی و سومی به ترتیب آمریکاستیزی و اسرائیل ستیزی بوده‌اند. در پی رویدادهای دو سال گذشتۀ ایران، حکومت اسلامی دارد تدریجاً حجاب اجباری را از دایرۀ خط قرمزهای خود خارج می‌کند، آنهم تحت فشار دختران شجاعی که به خیابان‌ها آمدند و جان و چشم خود را دادند تا حکومت را وادار کنند که دست‌کم در عرصۀ عمومی این تابو یا خط قرمز  را نادیده بگیرد.

در خصوص آمریکاستیزی نیز رفتارهای علی خامنه‌ای با شکست مطلق روبرو شده‌اند. آنچه به عنوان خط قرمز برای رژیم اسلامی ایران باقی مانده اسرائیل‌ستیزی است که آنهم با روالی که حکومت ایران در پیش گرفته بعید نیست که به زودی کنار گذاشته شود و رژیم اسلامی حتا وارد گفتگو با اسرائیل بشود.

این تحولات هر علتی که داشته باشند، نشان می‌دهند که حکومت اسلامی به لحاظ ایدئولوژیک تَرَک‌ها و شکاف‌های بسیار سختی را متحمل شده است. حکومتی که تظاهرات مدافعان حجاب اجباری را در مقابل مجلس آنهم پس از تصویب قانون و تأئید آن توسط شورای نگهبان جمع می‌کند و زنان محجبۀ طرفدار خود را شبانگاه در بیابان‌های بهشت‌ زهرا رها می‌سازد، در اصل اعتراف می‌کند که اعتبار خود را حتا در نزد طرفدارانش از دست داده است. این‌ها گویای این است که علی خامنه‌ای با شرایط بسیار دشورای روبرو است. نارضایتی‌های داخلی، فشارهای خارجی و از دست رفتن مزدوران جمهوری اسلامی در منطقه همگی علی خامنه‌ای را در وضعیتی بسیار دشوار قرار داده‌اند.

به اعتقاد من جمهوری اسلامی ایران امروز با چهار اَبَر بحران روبرو است : بحران منطقه‌ای که حکومت را به پذیرش مذاکره با آمریکا وادار کرده است؛ بحران معیشتی که نارضایتی‌های عمومی را به ٩٢ درصد جامعه تعیم داده؛ بحران ناکارآمدی در حکمرانی و بالاخره بحران جانشینی...

این چهار بحران چنان گریبان جمهوری اسلامی را فشرده‌اند که برای نمونه در شورای عالی امنیت ملی کشور تصمیم گرفته می‌شود که اکنون زمان اعمال قانون حجاب اجباری نیست. چرا نیست؟ چون ممکن است این کار آتش اعتراض‌ها را شعله‌ور سازد و رشتۀ امور را از کنترل حکومت و دستگاه سرکوب آن خارج سازد. این را نه مخالفان حکومت اسلامی، بلکه شخص رئیس جمهوری اسلامی ایران، مسعود پزشکیان می‌گوید : حکومت اسلامی در لبۀ پرتگاه است...

حکومت اسلامی در پیروی از این سیاست که "از این ستون به آن ستون فرج است" وارد گفتگوهای جاری با آمریکا شده، بی‌آنکه دورنمای روشنی داشته باشد. اما، پی‌آمدهای دراز مدت همین مذاکرات چه بسا چندان به سود حکومت ایران نباشد همانطور که نهایتاً برجام کمکی به استقرار و استحکام و بقای درازمدت حکومت ایران نکرد، هر چند با برجام جمهوری اسلامی به ١٥٠ میلیارد دلار دارایی‌های مسدود شده و یک میلیارد و ششصد میلیون دلار پول نقد دسترسی یافت. برای نمونه، اعتراض‌های سال ٩٨ و جنبش مهسا بعد از برجام رُخ دادند.

در این دوره نیز مذاکرات جاری با آمریکا چه به سرانجام برسند چه نرسند، چه ترامپ تأسیسات اتمی ایران را بمباران کند چه نکند، جمهوری اسلامی ایران مفّری برای نجات خود نخواهد یافت. نخواهد یافت زیرا، بحران‌ها و مشکلات جمهوری اسلامی ایران درونی و ساختاری هستند. برای نمونه، فساد یک مشکل ساختاری در جمهوری اسلامی است : در نظامی که بابک زنجانی به اتهام اختلاس زندانی است و به اعدام محکوم شده ولی هُلدینگ او قرارداد شصت و یک هزار میلیارد تومانی دریافت می‌کند، مشخص است که این نظام نمی‌تواند خود را از چنبرۀ فساد آزاد کند.

بنابراین، مذاکره نجات‌بخش نظام اسلامی ایران نیست و تنها می‌تواند برای مدت کوتاهی به عمر حکومت اسلامی اضافه کند. نظام اسلامی هیچ شانسی برای خارج شدن از بحران‌هایش ندارد، مگر آنکه رهبران آن ریل را کاملاً تغییر بدهند، یعنی یک نوع جمهوری اسلامی‌ای به وجود بیاورند که تفاوت بنیادینی با واقعیت کنونی جمهوری اسلامی داشته باشد، یعنی همان چیزی که منتقدان داخلی حکومت از آن تحت عنوان "تحول ساختاری" یاد می‌کنند، به این معنا که سیاست‌های بنیادین جمهوری اسلامی از اساس تغییر بکنند که در این صورت دیگر چیزی از جمهوری اسلامی باقی نمی‌ماند.

اما، مسئله این است که چنین تحولی با وجود علی خامنه‌ای در قدرت ناممکن است و به همین خاطر یکی از راه‌حل‌های نظام برای بقاء خود مرگ خامنه‌ای یا کناره‌گیری او از قدرت است. در دنیای امروز خیلی از پادشاهان پیش از مرگ به سود جانشین خود از قدرت کناره‌گیری می‌کنند. همین پاپ فرانسیس از آن رو پاپ شد و سر کار آمد که پاپ قبلی بندیکت شانزدهم پیش از وفات از مقام خود کناره‌گیری کرد. یکی از راه‌حل‌های متصور برای خروج جمهوری اسلامی از بن‌بست که در محافل قدرت نیز بعضاً طرح می‌شود و گه‌گاه به بیرون نیز درز می‌کند این است که علی خامنه‌ای جانشینی را برای خود – مثلاً فرزندش – تعیین و از قدرت کناری کند و جانشین او به سود جناح‌های واقعگرای جمهوری اسلامی و برای حفظ این نظام سیاست‌هایی را تغییر بدهد، هر چند چنین راه‌حلی عملی نیست و این خطر را خود علی خامنه‌ای متوجه بوده و بارها طی سالیان نسبت به آن هشدار داده است. خامنه‌ای همواره نگران از این بوده که در ایران نیز یک گورباچفی سر کار بیاید و با اصلاحاتش کل نظام را متلاشی بکند.

ساختار کنونی نظام اسلامی برای قد و قوارۀ علی خامنه‌ای دوخته شده است. خامنه‌ای طی دورۀ زمامداری خود تمام کسانی را که با این ساختار فاصلۀ اندکی داشته‌اند کنار گذاشته و حذف کرده است. تمام رؤسای جمهوری دورۀ رهبری او با عناوین مختلف، اعم از فتنه‌گر و بی بصیرت و غیره از صحنۀ سیاسی قدرت حذف شدند. علی خامنه‌ای عملاً کسی را برای جانشینی، برای حتا وصل و پینه کردن و دوخت و دوز این نظام باقی نگذاشته است و به همین خاطر هر نوع تغییری در سیاست‌های اساسی این نظام مستلزم تغییر خود نظام در ایران است."       

Comments 
In Channel
loading
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

مجید محمدی : تنها راه نجات نظام ایران مرگ یا کناره‌گیری خامنه‌ای از قدرت است

مجید محمدی : تنها راه نجات نظام ایران مرگ یا کناره‌گیری خامنه‌ای از قدرت است

ار.اف.ای / RFI