محفل ققنوس - فصل ۳۰: گراوپ
Description
در این فصل از کتاب «هری پاتر و محفل ققنوس» پادکست لوموس که شاهد هرج و مرج ایجادشده از فرار دوقلوهای ویزلی از مدرسه هستیم، همراه با امید، خشایار، سحر و میلاد دربارهٔ مسابقهٔ کوییدیچ ریونکلا و گریفیندور و ملاقات هری و هرماینی با گراوپ، برادر ناتنی هگرید، صحبت میکنیم.
🟣 خرید بلیت رویداد حضوری برای تولد نویسنده (۵ مرداد ۱۴۰۳ در شمیران سنتر)
آنچه در این قسمت میشنوید:
مقدمه و شروع
عنوان و تقویم فصل ۳۰
اوضاع مدرسه بعد از رفتن فرد و جرج
کوییدیچ
رفتن به جنگل همراه با هگرید
خوانش کتاب
گراوپ
سانتورها
God, be my lawyer
حرکت انقلابی فرد و جرج و تاثیرات بعدش
تغییر رفتار و انتقامجویی هری
نکاتی در مورد رویداد حضوری ۵ مرداد و حمایتهای شما
اجراکنندگان: میلاد، امید، خشایار و سحر
آهنگساز: متین آبان
راوی: حسین احمری
کپیرایت: Warner Bros and J.K.Rowling
ارتباط با ما: podcast@wizardingcenter.com (توییتر و اینستاگرام)
ارائهای از وبسایت مرکز دنیای جادوگری و دمنتور
- https://plus.acast.com/s/lumos.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
من که دارم از خوزستان میام
حدود دو ماه پیش با لوموس آشنا شدم. یک ماه و نیم پیش شروع کردم به گوش دادن اپیزودها و الان کتاب چهار رو تموم کردم. احتمالا رکورددار شنیدن لوموس /روز باشم😁 به زودی میرسم بهتون. عالی بود و ممنون.
میشه لطفاً کلاب هاوس هارو زنده کنید
مثل همیشه عالی
پادکست خیلی عالیه ولی یه اشکالی که از نظر من وجود داره اینه که شما با دید خودتون و با این دید که همه چی رو میدونید دارید وقایع رو بازگو میکنید و این باعث میشه پادکست برای کسایی که داستان رو کامل نمیدونن گنگ باشه مثلا میگید هری رفت فلان کلاس و با یک سری پیش فرض ها یه موضوعی رو شروع به تحلیل میکنید در صورتی که ممکنه شنونده ندونه چه اتفاقی توی اون کلاس افتاده یا قراره بیفته که این بحث در موردش داره اتفاق میفته از نظر من بهتر وقایع رو با جزئیات بیشتری بگین و بصورت داستان وار و همزمان با تحلیل بره جلو ت اینکه ا فقط تحلیل اتفاقایی که نمیدونیم و نه بصورت واقعه ای و نه با این دید که شنونده قراره چیزی رو از قبل بدونه بازم مچکرم از پادکست خوبتون
هعی منی که سایت خرید بلیت رو صدبار چک کردم ولی نمیتونم بیام😔
اینجا میشه تایپ کرد😄
به نظرم دلیل وجود گراب برای اینکه کلا خانم رولینک دوست داره یک سری موجود و شخصیت در اقلیت هستند و رانده شده دنیا جادوگری هستند وارد داستان کنه و نشون بوده اینها نیاز به درک شدن دارند اینقدری که برای جامعه جادوگربد قلمداد میشن و جادوگرا اصلا نمیرن بشناسن شون بد نیستن مثل همون خون آشام ها و تسترال ها و مثل گراب که نماد ادم های اقلیلت جامعه ما هستند و نشون بده اعتقاد قلبی هاگردید و ایمانش به گراب و اصرار در آموزشش با وجود مخالفت همه (فرنزی و بچه ها) اینو نشون مده که این ایمان و اصرار نتیجه میده و چقد رخوبه که کسی بهت ایمان داشته باشه و چقدر نتیجه میده
سلام تورو خدا طرح جلد رو بزارین من همچنین که تو ۲تا اپیزود قبل پیام گذاشتم من همینجوری می زارم شما نخوانید برای اینکه اسرار منو قبول کنید و توی سایت طرح جلد رو بزارین من الان اپیزود آکیو اسپانسری فصل ۴ هستم