میدانم
Description
شعر میدانم از مولانا
با اجرای استاد شجریان
غزل 1435 مولانا
به گرد دل همیگردی چه خواهی کرد میدانم
چه خواهی کرد دل را خون و رخ را زرد میدانم
یکی بازی برآوردی که رخت دل همه بردی
چه خواهی بعد از این بازی دگر آورد میدانم
به یک غمزه جگر خستی پس آتش اندر او بستی
بخواهی پخت میبینم بخواهی خورد میدانم
به حق اشک گرم من به حق آه سرد من
که گرمم پرس چون بینی که گرم از سرد میدانم
مرا دل سوزد و سینه تو را دامن ولی فرق است
که سوز از سوز و دود از دود و درد از درد میدانم
به دل گویم که چون مردان صبوری کن دلم گوید
نه مردم نی زن ار از غم ز زن تا مرد میدانم
دلا چون گرد برخیزی ز هر بادی نمیگفتی
که از مردی برآوردن ز دریا گرد میدانم
جوابم داد دل کان مه چو جفت و طاق میبازد
چو ترسا جفت گویم گر ز جفت و فرد میدانم
چو در شطرنج شد قایم بریزد نرد شش پنجی
بگویم مات غم باشم اگر این نرد میدانم
شعر مولانا
آواز محمدرضا شجریان
عالی .فراتر از عالی. روحش شاد
👌
مگه میشه تااین حد بی نقص؟
شجریان ، هایده این دو نفر توی بهشت صداشون پخش میشه .
دل را خون رخ را زرد میدانم.میدانم .میدانم سپاس از شما مهربانم.
عالیه صداشون