کتاب صوتی تقسیم - بخش یازدهم (غافلگیری فورتوناتا)
Update: 2025-06-26
5
Description
صبح فردا سه خواهر باغچه را وارسی کردند هیچ نشانه ای دیده نشد غیر از ته سیگاری در گلخانه که تارسیلا تنهایی پیدا کرد و با نوک پایی آن را پشت گلدانها انداخت. روز درازی بود که بی خواتبی شب قبل و هوای نفس گیری که به نظر می آمد همه باغچه را گرفته باشد سنگین ترش هم میکرد.انگار که شیطان واقعا از آنجا گذشته و پشت سرش ابری از گوگرد و قیر باقی گذاشته بود. فورتوناتا ساعت پنج به کتابخانه رفت
(رمان "تقسیم" اثری از پیرو کیارا)
شما رو به شنیدن یه داستان جذاب توام با طنز دعوت میکنیم.
.مطمئن باشید که از شنیدن این کتاب لذت خواهید برد
(این داستان به دوستان زیر 18 سال توصیه نمیشه)
Comments
In Channel