کتاب صوتی مِی

کتاب صوتی مِی

Update: 2025-12-12
Share

Description



پیرمردی تنها و نابینا به نام «یعقوب» تنها ازطریق نامه از حال فرزندش «یوسف» در جبهه باخبر می‌شود. اما یوسف در جبهه شهید می‌شود و پستچی در فکر چاره‌ای است تا به طریقی خاص، این خبر را به پیرمرد برساند.


نامه رسانی که از جبهه برگشته بود، دلش نمی‌خواست دوباره به جبهه برگردد و زن و بچه اش را رها کند. او که کارمند متعهدی بود، یک روز نامه‌ای را که از جبهه آمده بود، به نشانی روی پاکت برد و وقتی در زد با پیرمردی نابینا مواجه شد.


پیرمرد وقتی فهمید نامه‌ای از پسرش «یوسف» رسیده گفت: ای نامرد پسر! نامه رسان اول فکر کرد با اوست، اما بعد که پیرمرد او را غرق بوسه کرد، فهمید پسر خودش را آن‌طور خطاب کرده است.


پستچی نامه را به دستش داد و دید پیرمرد بعد از بوسیدن نامه انگار خواهشی دارد؛ صبر کرد تا زبان بگشاید. پیرمرد از او خواست تا نامه را برایش بخواند و بعد پاسخ نامه را برایش بنویسد و به نشانی فرزندش در جبهه پست کند؛ و این گونه بود که رابطه مرد پستچی و پیرمرد شکل تازه‌ای به خود گرفت تا اینکه روزی .





Comments 
In Channel
loading
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

کتاب صوتی مِی

کتاب صوتی مِی

Ya Zahra 135