Discover
دویچه وله فارسی | همه گزارشها

4029 Episodes
Reverse
در اتحادیه اروپا قرار است پس از سال ۲۰۳۵ نیز خودروهای دارای موتورهای احتراقی همچنان مجاز باشند. کمیسیون اروپا پیشنویس قانونی مربوطه را بعدازظهر سهشنبه، ۱۶ دسامبر، در استراسبورگ ارائه کرد.خبرگاه دویچه وله فارسی مجموعهای خبری از موضوعات و تحولات روز ایران، منطقه، آلمان و جهان در زمینههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، ورزشی و غیره است.
در "خبرگاه" میتوانید رویدادهای متنوع را به شکلی کوتاه و فشرده دنبال کنید.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
کمیسیون اروپا قصد تعدیل طرح "پایان موتورهای احتراقی" را دارد
در اتحادیه اروپا قرار است پس از سال ۲۰۳۵ نیز خودروهای دارای موتورهای احتراقی همچنان مجاز باشند. کمیسیون اروپا پیشنویس قانونی مربوطه را بعدازظهر سهشنبه، ۱۶ دسامبر، در استراسبورگ ارائه کرد.
بنا بر این پیشنویس خودروسازان میتوانند از سال ۲۰۳۵ به بعد نیز خودروهای دوگانهسوزاحتراقی و هیبریدی به بازار عرضه کنند.
طبق قوانین فعلی، خودروهای نو از ۱۰ سال بعد، دیگر مطلقاَ نباید انرژیهای فسیلی استفاده کننند تا پخش و نشر دیاکسیدکربن مضر برای محیط زیست منتقی شود. اما کمیسیون با کاهش سختگیری در پیشنویس جدید، در نظر دارد این الزام را مطرح کند که خودروسازان از سال ۲۰۳۵ خودروهایی تولید کنند که به جای کاهش ۱۰۰درصدی دیاکسید کربن تنها ملزم به کاهش ۹۰درصدی انتشار این گاز در مقایسه با سال ۲۰۲۱ باشند.
در نتیجه، فروش برخی خودروهای هیبریدی که شارژ باتری در آنها از طریق یک موتور احتراقی کوچک انجام میشود همچنان امکانپذیر خواهد بود، با این شرط که انتشار گاز دیاکسید کربن با بهکارگیری فولاد سازگار با محیط زیست و سوختهای کمکربنتر جبران شود.
تضعیف هدف بینابینی ۲۰۳۰
کمیسیون اروپا همچنین قصد دارد هدف بینابینی سال ۲۰۳۰ را تعدیل کند، به این معنا که اگر یک شرکت خودروساز نتوانست حد مجاز تعیینشده در خودروهای تولیدی را رعایت کند دو سال فرصت خواهد داشت تا این کسری را جبران کند و تنها پس از آن است که جریمه مالی میشود.
در همین حال حمایت از تولید خودروهای برقی ادامه خواهد یافت. کمیسیون از جمله پیشنهاد داده که ردهای جدید از خودروهای برقی کوچک ساخت اروپا امتیازی ویژه دریافت کند.
طرح کمیسیون اروپا برای اجرا باید ابتدا مورد بررسی کشورهای عضو اتحادیه و پارلمان اروپا قرار بگیرد.
مجارستان مانع انتشار بیانیه گسترش اتحادیه اروپا شد
مجارستان به دلیل مخالفت با آغاز مذاکرات عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا، موضعگیری سالانه اتحادیه در مورد گسترش این نهاد را مسدود کرده است.
ریاست دورهای اتحادیه اروپا که اکنون در اختیار دانمارک است اعلام کرد، بوداپست حاضر نیست ارزیابی مثبتی از تحولات اوکراین ارائه کند.
مجارستان میگوید، دلیل مخالفتش از یک سو نیاز مالی گسترده اوکراین و از دیگرسو "تبعیض علیه اقلیت مجارستانی" در این کشور است.
گونتر کریشباوم، سیاستمدار آلمانی و وزیر مشاور در امور اروپا در وزارت خارجه آلمان مجارستان را متهم کرده که با موضعگیریهای خود مانعی بر سر راه اقدامات اتحادیه اروپا ایجاد کرده است.
این وتو برای اوکراین به این معناست که همچنان نمیتواند به مذاکرات رسمی عضویت در اتحادیه اروپا امیدوار باشد.
با این همه، به گفته ریاست دورهای اتحادیه اروپا، گفتوگوهای غیررسمی در این باره همچنان در جریان است.
پسر راب راینر، کارگردان هالیوود به اتهام قتل بازداشت شد
پلیس لسآنجلس که سرگرم انجام تحقیقات در مورد مرگ راب راینر، کارگردان سرشناس هالیوود و همسرش میشل است، پسر ۳۲ ساله آنها نیک را بازداشت کرده است. جیم مکدانل، رئیس پلیس لس آنجلس در این رابطه اعلام کرد: «نیک راینر به ظن اینکه والدین خود را به قتل رسانده، بازداشت شده است. اتهامی که علیه او طرح شده، قتل است.»
خبرگزاری فرانسه به پرونده بازداشت نیک راینر دسترسی یافته که طبق آن، او در شامگاه یکشنبه (۱۴ دسامبر / ۲۳ آذر به وقت محلی) بازداشت و به بازداشتگاهی در لس آنجلس منتقل شده است. طبق این پرونده او میتواند به قید وثیقهای چهار میلیون دلاری آزاد شود.
نیک، کوچکترین پسر باب راینر و همسرش میشل سینگر است. او در گذشته بارها در مورد مشکل اعتیادش به مواد مخدر صحبت کرده و در سن ۱۸ سالگی تحت درمان قرار داشت و حتی مدتی خیابانگرد بود.
پیکر بیجان راب راینر و همسرش، میشل که بر آنها جراحاتی وارد شده بود، روز یکشنبه گذشته در خانهشان در لس آنجلس کشف شد.
راینر چندین دهه از کارگردانان معروف و موفق هالیوود محسوب میشد. او به ویژه در دهه ۹۰ میلادی با آثاری چون "وقتی هری سالی را ملاقات کرد" و "چند مرد خوب" شهرت و محبوبیت زیادی کسب کرد. فیلم "چند مرد خوب" در سال ۱۹۹۳ میلادی از نامزدهای جایزه اسکار برای بهترین فیلم بود.
انتشار جزئیات تازه از پرونده کشف "سه تن گوشت قاطر و الاغ" در تهران
دادسرای ویژه جرایم پزشکی و امور بهداشتی تهران از "کشف و ضبط سه تن گوشت غیرمجاز" خبر داد. این نهاد قضایی اعلام کرد که بنا بر نتایج آزمایشهای انجامشده "گوشتهای کشفشده متعلق به حیوانات تکسُمی از جمله الاغ و قاطر است".
این گوشتهای غیرمجاز در پی بازرسی از یک واحد صنفی فعال در حوزه تولید و بستهبندی گوشت کشف و پس از توقیف در چارچوب پرونده قضایی مورد نمونهبرداری قرار گرفته بود. بنا بر گزارشها در جریان این اقدام قضایی حدود پنج هزار برچسب جعلی با عنوان "گوشت گوساله منجمد برزیلی" کشف شد که طبق این پرونده، بر روی کارتنهای گوشت نصب و محصولات (غیرمجاز) به عنوان گوشت گوساله بدون استخوان در بازار عرضه میشده است.
بنا بر اظهارات سعید احمدبیگی، معاون دادستان و سرپرست دادسرای ویژه جرایم پزشکی و امور بهداشتی تهران، "صنوف فعال در حوزه مواد خوراکی و آشامیدنی بهصورت مستمر تحت نظارت مراجع ذیصلاح قرار دارند و در صورت مشاهده هرگونه تخلف، موضوع به مرجع قضائی گزارش و پرونده قضائی تشکیل میشود".
او افزود: «بر اساس قانون مواد خوراکی، آشامیدنی، آرایشی و بهداشتی و همچنین ماده ۶۸۸ قانون مجازات اسلامی، با افرادی که سلامت عمومی جامعه را به خطر میاندازند برخورد قاطع قضایی صورت میگیرد و مجازاتهایی از جمله جزای نقدی و حبس برای آنان پیشبینی شده است.»
پرونده کشف سه تن گوشت قاطر و الاغ در حالی خبرساز شده که در هفتههای اخیر گزارشهای متعددی در رابطه با گرانی سرسامآور و بحران مواد غذایی در ایران منتشر شدهاند. افزایش بیسابقه قیمتها، کاهش قدرت خرید و تنگنای تأمین ارز برای واردات، ایران را در آستانه بحران غذایی قرار داده است.
بیشتر بخوانید: بحران غذا در ایران؛ خطر قحطی و "شورش گرسنگان"
دادههای غیررسمی و گزارشهای میدانی نشان میدهند که بسیاری از خانوارها دیگر توان خرید غذاهای پروتئینی را ندارند و مصرف لبنیات، گوشت و حتی غلات در سطح جامعه کاهش یافته است.
همزمان، دادههای گمرکی حکایت از کاهش قابلتوجه واردات خوراک دام دارد؛ موضوعی که امنیت غذایی را به ویژه در بخش کشاورزی و تولید گوشت و لبنیات با خطر روبرو میکند. این کاهش واردات و افزایش هزینههای تولید، به ویژه در دورهای که اقتصاد ایران با کمبود ارز مواجه است، نه تنها قیمت نهایی غذا را افزایش داده، بلکه روند کاهش دسترسی به غذاهای پروتئینی را تسریع کرده است.
لوکاشنکو: درهای بلاروس به روی مادورو باز است
آلکساندر لوکاشنکو، رئیسجمهور خودکامه بلاروس، نیکلاس مادورو، همتای ونزوئلایی خود را خطاب قرار داده و گفته است، در صورتی که مادورو از قدرت برکنار شود، درهای بلاروس به روی او باز است.
لوکاشنکو روز دوشنبه ۱۵ دسامبر (۲۴ آذر) در گفتوگو با رسانه آمریکایی "نیوزمکس" گفت: «مقدم مادورو به بلاروس همواره خیر است.» او در عین حال تصریح کرد که با مادورو صحبتهایی در این مورد انجام نگرفته است.
رئیسجمهور بلاروس در این مصاحبه که بخشهایی از آن در کانال تلگرامی "پول پِرووگو" منتشر شد، همچنین گفت، اگر مادورو تصمیم بگیرد راهی بلاروس شود، "درهای این کشور به روی رئیسجمهور ونزوئلا گشوده است".
لوکاشنکو در عین حال گفت که معتقد است، "مادورو از آن تیپ آدمهایی نیست که خود را کنار میکشد و یا فرار میکند، بلکه آدمی پوستکلفت است".
رئیسجمهور بلاروس که از نزدیکان و معتمدان ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه محسوب میشود، خواهان آن شد که اختلافات میان ونزوئلا و ایالات متحده از طریق مسالمتآمیز حل شود، چرا که بروز جنگ به معنای "ویتنامی دوم" خواهد بود.
تیراندازی و درگیری میان افراد مسلح با پلیس در ایرانشهر و فهرج
پلیس ایران از درگیری میان افراد مسلح با ماموران انتظامی در ایرانشهر واقع در استان سیستان و بلوچستان و همچنین تیراندازی به ایستهای بازرسی شهرستان فهرج در استان کرمان خبر داد.
پایگاه اطلاعرسانی پلیس سیستان و بلوچستان در اطلاعیهای در روز سهشنبه ۲۵ آذر (۱۶ دسامبر) خبر درگیری میان افراد مسلح با مأموران انتظامی در ایرانشهر را منتشر کرد و آنها را "اشرار مسلح" خواند. طبق گزارش پلیس، در این حمله مأموران آسیبی ندیدهاند.
طبق این گزارش، در ساعات اولیه بامداد امروز سهشنبه "سرنشینان دو دستگاه سواری پژو پارس و ۴۰۵ در یکی از معابر ایرانشهر با ماموران انتظامی به قصد تعرض درگیر" شدند. در ادامه این گزارش آمده که این افراد پس از واکنش ماموران انتظامی "بلافاصله متواری شدند".
همزمان به گفته روابط عمومی پلیس، نیمهشب سهشنبه یکی از ایستهای بازرسی استان کرمان در شهرستان فهرج هدف تیراندازی افراد مسلح قرار گرفته است. هنوز جزئیات دقیق این حادثه منتشر نشده است.
استان سیستان و بلوچستان، به ویژه مناطق مرزی مانند ایرانشهر و خاش، سالهاست صحنه درگیریهای مسلحانه میان نیروهای امنیتی و گروههای مسلح، از جمله گروه "جیشالعدل"، بوده است.
در سالهای اخیر حملات متعدد مسلحانهای به خودروهای پلیس و پاسگاهها شده که در برخی موارد به کشته شدن مأموران انتظامی انجامیده است. برای نمونه تابستان امسال دستکم پنج مأمور پلیس توسط افراد مسلح در حوالی ایرانشهر کشته شدند. در عملیات مشترک سپاه پاسداران و نیروی انتظامی نیز دهها نفر از اعضای گروههای مسلح کشته یا بازداشت شدند.
ترامپ با درخواست غرامت ۱۰ میلیارد دلاری، علیه بیبیسی شکایت کرد
دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، با درخواست غرامتی بالغ بر دستکم ۱۰ میلیارد دلار، شکایتی را علیه شبکه بریتانیایی بیبیسی ارائه کرده است.
در این شکایت که روز دوشنبه ۱۵ دسامبر (۲۴ آذر) به وقت محلی در ایالت فلوریدای آمریکا ثبت شد، برای هر یک از دو اتهام مطرحشده، درخواست غرامتی دستکم پنج میلیارد دلاری مطرح شده است. ترامپ بیبیسی را به افترا و نقض قانون "مقابله با رویههای تجاری گمراهکننده و ناعادلانه" متهم کرده است.
دلیل این شکایت به یک مستند بیبیسی برمیگردد که سال گذشته میلادی پخش شد. در این مستند بخشهایی از سخنرانی ترامپ در ششم ژانویه ۲۰۲۱ بهگونهای تدوین شده بود که این برداشت را القا میکرد که او هوادارانش را مستقیما به یورش به ساختمان کنگره آمریکا فراخوانده است.
این برنامه جنجالی یک هفته پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در پنجم نوامبر ۲۰۲۴ پخش شد؛ انتخاباتی که ترامپ در آن بر کامالا هریس، نامزد حزب دموکرات، پیروز شد.
پس از انتشار یک نامه داخلی که این موضوع را برملا کرد، تیم دیوی، مدیرکل و دبورا ترنس، رئیس بخش خبر بیبیسی در اوایل ماه نوامبر امسال از سمت خود کنارهگیری کردند.
با افشای این موضوع، ترامپ بیبیسی را به انتشار "اخبار جعلی" متهم کرد. مدیران بیبیسی اتهامات ترامپ را از نظر محتوایی رد کردند.
سفارت آلمان در تهران بررسی درخواست ویزای شینگن را از سر میگیرد
سفارت آلمان در تهران اعلام کرد از تاریخ ۷ ژانویه ۲۰۲۶ (۱۷ دیماه ۱۴۰۴) پذیرش درخواستهای جدید برای ویزای شینگن را دوباره از سر خواهد گرفت.
طب
دادگاهی در کره جنوبی برای دو تن از چهار ورزشکار ایرانی متهم به تجاوز به یک زن کرهای در جریان مسابقات قهرمانی آسیا حکم زندان صادر کرد. دو دوومیدانیکار دیگر این پرونده از این اتهام تبرئه شدهاند.بر اساس رأی دادگاهی در کره جنوبی، دو دوومیدانیکار ایرانی متهم به تجاوز به یک زن اهل این کشور حکم دو تا چهار سال زندان گرفتهاند.
این پرونده به خردادماه سال جاری (۱۴۰۴) برمیگردد، زمانی که سه ورزشکار ایرانی تیم دوومیدانی ایران و یک مربی این تیم در کره جنوبی به اتهام تجاوز بازداشت شدند.
به گزارش رسانههای ایران، مطابق حکم دادگاه، دو متهم دیگر این پرونده از این اتهام تبرئه شدهاند.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
این رأی در مرحله بدوی صادر شده و دو ورزشکار ایرانی که به زندان محکوم شدهاند به آن اعتراض کردهاند و قرار است که حکم نهایی بعدا اعلام شود.
در تاریخ ۳۱ مه، روزی که مراسم اختتامیه بیست و ششمین دوره مسابقات قهرمانی دوومیدانی آسیا در گومی کره جنوبی برگزار شد، خبری منتشر شد که از تعرض گروهی از تیم دوومیدانی ایران در هتلی در این شهر به یک زن کرهای حکایت داشت.
طبق گزارشهای منتشره در آن زمان، یک ورزشکار تیم ملی ایران یک زن کرهای دست کم ۲۰ ساله را به محل اقامت خود کشاند و در آنجا به همراه چند تن دیگر از اعضای تیم ایران به این زن تعرض کرد. پس از آن، فرد مورد تجاوز به پلیس گزارش میدهد و همه مظنونان در محل بازداشت میشوند.
چند روز پس از این واقعه وکلای این زن کرهای در بیانیهای رسمی اعلام کردند که در پیگیری این پرونده کوتاه نمیآیند و آن را با جدیت دنبال خواهند کرد.
آنها استناد متهمان به مصونیت دیپلماتیک برای ورزشکاران را فاقد موضوعیت دانسته و گفتند که این پرونده طبق قوانین داخلی کره جنوبی و بدون هیچ ملاحظهای پیگیری خواهد شد.
خبر تجاوز ورزشکاران ایرانی به یک زن در آن زمان بهسرعت در رسانههای کره جنوبی داغ شد و وکلای این زن در بیانیه خود اعلام کردند که ممکن است برای متهمان تا هفت سال زندان یا حتی حبس ابد تعیین شود.
قوه قضاییه ایران اعلام کرد حکم یک شهروند دوتابعیتی ایرانی-سوئدی متهم به "جاسوسی برای اسرائیل" که در جریان جنگ ۱۲ روزه بازداشت شده، بهزودی صادر خواهد شد. این پروندهای در بستر افزایش اتهامهای امنیتی در جریان است.قوه قضاییه جمهوری اسلامی روز سهشنبه ۲۵ آذر (۱۶ دسامبر) از نزدیک شدن زمان صدور حکم برای یک شهروند دوتابعیتی ایرانی−سوئدی متهم به جاسوسی برای اسرائیل خبر داد.
اصغر جهانگیر، سخنگوی قوه قضاییه، در نشست خبری امروز خود متهم را فردی معرفی کرد که از سال ۱۳۹۹ تابعیت سوئد را دریافت کرده و در آن کشور سکونت داشته، و همچنین مدعی شد که او در سال ۱۴۰۲ جذب سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل شده و پس از "آموزش در شش کشور اروپایی"، آخرین بار دو هفته پیش از ورود به ایران، به اسرائیل سفر کرده است.
به گفته جهانگیر، این فرد یک ماه قبل از شروع جنگ ۱۲ روزه میان اسرائیل و جمهوری اسلامی که روز ۲۳ خردادماه آغاز شد، وارد ایران شده و در ویلایی در اطراف کرج سکونت داشته است. طبق ادعای سخنگوی قوه قضاییه ایران، او هنگام دستگیری "تجهیزات الکترونیکی جاسوسی" همراه داشته و در جریان جنگ ۱۲ روزه دستگیر شده است.
اصغر جهانگیر همچنین افزود که پرونده در شعبه دوم دادگاه انقلاب اسلامی مورد رسیدگی قرار گرفته و رئیس کل دادگستری استان البرز نیز اعلام کرده است که رأی پرونده به زودی صادر خواهد شد.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
این اتهام تحت ماده ۶ قانون موسوم به "مقابله با اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی علیه صلح و امنیت" رسیدگی میشود؛ مادهای که هرگونه همکاری اطلاعاتی به نفع اسرائیل را "محاربه و افساد فیالأرض" میداند. چنین اتهامی میتواند حکم اعدام را به همراه داشته باشد.
زمینه و سابقه پروندههای امنیتی
پرونده این شهروند دوتابعیتی در ادامه تنش فزاینده میان جمهوری اسلامی و اسرائیل به جریان افتاده است. جمهوری اسلامی در سالهای اخیر چندین شهروند را به اتهام "جاسوسی برای اسرائیل" بازداشت، محاکمه و در مواردی اعدام کرده است.
چنین پروندههایی در ایران، بهخصوص پس از جنگ ۱۲ روزه، سابقه دارد. در ماههای گذشته و پس از آغاز درگیری نظامی میان ایران و اسرائیل، چندین نفر به اتهام "جاسوسی برای اسرائیل" در شهرهای مختلف ایران اعدام شدهاند؛ رویکردی که فعالان حقوق بشر آن را، علاوه بر نگرانی در خصوص شرایط دادرسی، به عنوان ابزاری جهت ایجاد رعب در جامعه توصیف کردهاند. همین نگرانیها درباره امنیت قضایی متهمان، بهخصوص شهروندان دوتابعیتی، بازتابهای جهانی نیز داشته است.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
پروندههای مرتبط با جاسوسی در ایران سابقه طولانیتری دارد؛ برای مثال، در سال ۲۰۲۳ میلادی، یوهان فلودروس، شهروند سوئدی شاغل در اتحادیه اروپا به اتهام "جاسوسی برای اسرائیل" محاکمه و زندانی شد؛ موضوعی که با اعتراض دولت سوئد همراه شد، هرچند این پرونده پس از مدتی به تبادل زندانی انجامید و در اقدامی جنجالی، فلودروس با حمید نوری، از دستاندرکاران کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ که در سوئد به حبس ابد محکوم شده بود، مبادله شد.
ابعاد حقوقی و بینالمللی
در قوانین جمهوری اسلامی برای اتهام جاسوسی مجازاتهای سنگینی از جمله اعدام پیشبینی شده است. در فضای امنیتی پس از جنگ ۱۲ روزه نیز روند رسیدگی به اتهامهای جاسوسی برای "دشمنان خارجی"، به ویژه اسرائیل و آمریکا، شدت گرفته است.
فعالان حقوق بشر نسبت به ناسازگاری روند دادرسی در این دسته پروندهها با استانداردهای بینالمللی عدالت کیفری ابراز نگرانی کردهاند؛ به ویژه در مورد متهمان دوتابعیتی که دسترسی به وکیل مستقل برایشان همواره محدود بوده است. بسیاری از دولتهای غربی حتی جمهوری اسلامی را به "گروگانگیری" شهروندان خود یا دوتابعیتیها با هدف باجگیری متهم کردهاند. در عین حال در موارد بسیاری استفاده از شکنجه و گرفتن اعتراف اجباری، به قصد اثبات جرم، فاش شده و حتی در رسانههای داخلی ایران نیز بازتاب یافته است.
افزایش اتهامهای جاسوسی و پیگرد دوتابعیتیها، در کنار تصویب و اجرای قوانین سختگیرانهتر علیه "اقدامات خصمانه"، بخشی از رویکرد امنیتی جمهوری اسلامی، بهخصوص در سالهای اخیر و در واکنش به تنشهای منطقهای و خصومتهای دیپلماتیک با اسرائیل است.
نهادها و فعالان حقوق بشری که بارها به تضییع حقوق متهمان از طریق اعترافهای اجباری، محدودیت دسترسی به وکیل و دادگاههای غیرعلنی اعتراض کرده بودند، بهویژه پس از جنگ ۱۲ روزه، نسبت به پیوند دادن اتهامهای جاسوسی با مناقشات بینالمللی جمهوری اسلامی هشدار میدهند.
صدور قریبالوقوع حکم پرونده شهروند دوتابعیتی ایرانی−سوئدی نیز، که دستگاه قضایی جمهوری اسلامی حتی از فاش کردن هویتاش امتناع میکند، زیر ذرهبین نهادهای حقوق بشری و جامعه جهانی قرار دارد، به ویژه اگر بهجای رعایت دقیق موازین دادرسی، این پرونده نیز جزئی از همان مناقشه امنیتی و سیاسی باشد.
دادههای اداره فدرال آمار آلمان در ویسبادن حاکی از آن است که امسال نیز نابرابری درآمدی زنان آلمان نسبت به مردان تغییری نکرده است. درآمد متوسط ناخالص ساعتی زنان این کشور در سال جاری ۱۶درصد کمتر از مردان بوده است.دادههای آماری نشاندهنده عدم بهبود نابرابری درآمدی زنان آلمان در قیاس با مردان در سال جاری نسبت به سال گذشته است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، طبق اعلام اداره فدرال آلمان در ویسبادن در روز سهشنبه ۱۶ دسامبر، درآمد ناخالص زنان آلمان در هر ساعت در سال ۲۰۲۵ به طور متوسط ۱۶درصد کمتر از مردان بوده است.
به عبارتی دیگر، شکاف دستمزدی جنسیتی (Gender Pay Gap) همچنان در این کشور در حد سال ۲۰۲۴ باقی مانده است.
بیشتر بخوانید: روز جهانی زن؛ سازمان ملل خواستار برابری و توانمندسازی زنان شد
دلایل این شکاف درآمدی
بخشی از تفاوت درآمدی میان زنان و مردان آلمان را میتوان ناشی از دلایل ساختاری دانست.
از نظر آماری، نرخ بالاتر زنان شاغل در مشاغل پارهوقت و همچنین نوع این مشاغل، بخشهای کاری و سطح الزامات شغلی عرصههایی که زنان در آن اغلب مشغول به کارند حدود ۶۰درصد از این اختلاف را توضیح میدهد.
مهمترین عامل از نظر کارشناسان آمار، نرخ بالای اشتغال پارهوقت است. کسی که به صورت پارهوقت کار میکند معمولا دستمزد کمتری هم دریافت میکند که همین عامل ۱۹درصد از شکاف درآمدی جنسیتی، بهویژه در غرب آلمان را شرح میدهد.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
به علاوه، زنان بیشتر در حوزهها و مشاغلی اشتغال دارند که به طور کلی از دستمزد پایینتری برخوردارند که حدود ۱۸درصد از این اختلاف درآمدی را میتوان به آن نسبت داد.
این که زنان بیشتر در مشاغلی کار میکنند که سطح الزامات و مهارت پایینتری میطلبد و برخی عوامل جزییتر مجموعا در کنار دو عامل یادشده ۶۰ درصد اختلاف یادشده را توضیح میدهند.
اما ۴۰درصد باقیمانده این اختلاف را نمیتوان با این عوامل توضیح داد. مثلا حتی در مشاغل همسطح و در میزان تحصیلات و سابقه کاری برابر، متوسط درآمد ساعتی زنان آلمان در سال ۲۰۲۵ ششدرصد کمتر از همکاران مرد بود.
این "شکاف دستمزدی جنسیتی تعدیلشده" نیز که به معنای شکاف دستمزد بین زنان و مردان بعد از حذف عوامل عینی ایجادکننده آن است در مقایسه سالانه بدون تغییر باقی ماند.
اداره آمار آلمان همچنین از تفاوتهای قابل توجهی میان غرب و شرق آلمان در این عرصه خبر داده است. به طوری که شکاف درآمدی تعدیلنشده در شرق این کشور با پنجدرصد به مراتبکمتر از غرب آلمان با ۱۷درصد بوده است.
اما در مورد شکاف درآمدی تعدیلشده وضع برعکس و در شرق آلمان بیشتر از غرب آن بوده است. اداره آمار آلمان دلیل اصلی این اختلاف را این عامل میداند که در شرق اختلاف درآمدی جنسیتی ناشی از کار پارهوقت نقش چندانی ندارد.
بتینا کولراوش، مدیر علمی مؤسسه علوم اقتصادی و اجتماعی (WSI) وابسته به بنیاد هانس ـ بوکلر شکاف دستمزدی جنسیتی را "نشانهای از تثبیت نابرابری میان زنان و مردان" آلمان میداند.
او با انتقاد از سیاستگذاریهای این کشور میگوید، محرکها و ابتکارات لازم از سوی سیاستگذاران برای بهبود مشارکت زنان در بازار کار وجود ندارد.
کولراوش دستورالعمل شفافیت دستمزد اتحادیه اروپا که میگوید، حقوقهای پرداختی در شرکتها نباید محرمانه نگه داشته شود را در این عرصه کمککننده میداند و ابراز امیدواری میکند که این دستورالعمل "به طور مؤثر اجرا شود."
خوزه آنتونیو کاست، سیاستمدار راست افراطی، در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری شیلی پیروز شد. حال در شمار فزایندهای از کشورهای آمریکای لاتین، سیاستمداران راستگرا در قدرتاند. موج چپ در مقابل فروکش کرده است.خوزه آنتونیو کاست، پیروز انتخابات ریاست جمهوری شیلی، زمانی گفته بود: «اگر آگوستو پینوشه زنده بود، به من رأی میداد». بدینترتیب رئیس آینده دولت شیلی نخستین رئیسجمهوری این کشور از زمان بازگشت به دموکراسی در سال ۱۹۹۰ خواهد بود که هرگز ارادت خود به دیکتاتور پیشین این کشور را پنهان نکرده است. ظاهراً برای بیش از هفت میلیون و ۲۰۰ هزار رأیدهنده این موضوع مشکلی ایجاد نکرده است.
هرگز در تاریخ این کشور یک نامزد ریاست جمهوری با چنین حدی از آرا انتخاب نشده است. رأی دادن در شیلی اجباری است و ۱۵ میلیون و ۷۰۰ هزار شهروند این کشور واجد شرایط رأی دادن بودند.
حال خوزه آنتونیو کاست، پسر یک افسر پیشین ورماخت (ارتش هیتلری) و عضو حزب نازی آلمان (NSDAP)، کاتولیکی سختگیر و مخالف سرسخت سقط جنین، طلاق و ازدواج همجنسگرایان و نیز یک تندرو تمامعیار در مورد موضوع مهاجرت، از روز ۱۱ مارس ۲۰۲۶، قدرت را در دست خواهد گرفت.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
برای کریستوبال روویرو کالتواسر این نتیجه چندان شگفتآور نیست. این سیاستشناس شیلیایی به دویچه وله میگوید: «دستور کار سیاسی در شیلی کاملاً تغییر کرده است؛ اگر شش سال پیش، در جریان اعتراضات گسترده، نابرابری اجتماعی، بهداشت و آموزش در صدر مطالبات قرار داشتند که دو سال بعد به انتخاب گابریل بوریک چپگرا انجامید، اکنون موضوعات ناامنی، جرم و جنایت و مهاجرت در مرکز توجهاند. و در این چارچوب، انتخاب کاست برای بسیاری جذاب بود.»
رسیدن موج راستگرایی به آمریکای لاتین
با وعدههایی انتخاباتی مانند ساخت دیوار در امتداد مرز با کشور همسایه، پرو، اخراج ۳۰۰ هزار مهاجر فاقد مدارک اقامتی و ساخت زندانهای جدید، این "مسیحای راستگرایان شیلی"، عنوانی که یکی از بیوگرافیهای کاست به او داده، توانست نظر رأیدهندگان شیلی را به خود جلب کند.
روویرو کالتواسر، مدیر دفتر مطالعات راست افراطی در سانتیاگو، که سالهاست سیاستمدارانی چون خوزه آنتونیو کاست را با دقت زیر نظر دارد، میگوید: «موج جهانی راستگرایی از اروپا آغاز شد، سپس با ریاست جمهوری ترامپ به ایالات متحده گسترش یافت و اکنون با تمام قوا به آمریکای لاتین رسیده است. آنچه همه این سیاستمداران راست افراطی را به هم پیوند میدهد، رادیکالیسم آنان و در عین حال رابطه دوپهلو و مسئلهدارشان با نظام دموکراتیک است.» به گفته این کارشناس علوم سیاسی، چرخش سیاسی به راست دیگر صرفا توسط پوپولیستهای منفرد هدایت نمیشود: «برای مثال، بولسونارو در برزیل دیگر نمیتواند نامزد شود، اما بولسوناریسم آمده است که بماند.»
آنچه کاست، میلی و بوکله را متحد و آنچه آنها را از هم جدا میکند
از همین رو تصادفی نبود که خاویر میلی، رئیس جمهوری راست پوپولیست و اولترا لیبرال آرژانتین، از نخستین کسانی بود که به "دوستش" کاست تبریک گفت. میلی در شبکه اجتماعی اکس، ضمن ابراز خرسندی از همکاری "برای رهایی خود از یوغ ستمگرانه سوسیالیسم قرن بیست و یکم"، از "گامی دیگر برای منطقه ما در دفاع از زندگی، آزادی و مالکیت خصوصی" سخن گفت.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
راز موفقیت سیاستمداران راستگرایی مانند کاست، میلی یا "باحالترین دیکتاتور جهان"، لقبی که نایب بوکله، رئیس جمهوری اقتدارگرای السالوادور، به تمسخر به خود داده است، چیست؟
پابلو سِمان، جامعهشناس آرژانتینی، به دویچهوله میگوید: «هرچند همه آنان در طیف راست افراطی قرار دارند، اما هر یک در کارزار انتخاباتی بر محورهای سیاسی و اقتصادی متفاوتی تمرکز داشتهاند. کاست با تمرکز کامل بر مهاجرت، بوکله بر امنیت و میلی با تأکید بر تورم رأی آورد. یعنی دلایلی که به خاطر آنها انتخاب میشوند، بسیار متفاوت است.» به گفته سمان، آنها بهویژه میتوانند در میان رأیدهندگان جوان موفقیت کسب کنند: «این نسل مطمئن است که زندگیاش از زندگی والدینش بدتر خواهد بود. و چپ پاسخی برای این موضوع ندارد.»
افول "موج صورتی" دولتهای چپگرا
این جامعهشناس آرژانتینی صعود خاویر میلی را با دقت و وسواس دنبال کرده و درباره آن کتابی نیز نوشته است. تز اصلی او این است که فروکش کردن "مارهآ روسا" یا همان "موج صورتی"، موجی که با هوگو چاوز در اواخر دهه ۱۹۹۰ در ونزوئلا آغاز شد و بسیاری از سیاستمداران چپ، مترقی و ضد نئولیبرال را در آمریکای لاتین به قدرت رساند، تا حد زیادی به خطاهای خود دولتهای چپ بازمیگردد؛ آنها به شکل فزایندهای مسایل ساختاری را در آمریکای لاتین مانند مبارزه با فساد، امنیت و رشد اقتصادی را نادیده گرفتند.
سمان میگوید: «اما دلیل اصلی پایان "موج صورتی" این است که جامعه و دولت در سالهای اخیر هرچه بیشتر از هم فاصله گرفتهاند. امروز نفوذ بازار بر جامعه بیش از هر زمان دیگری است، در حالی که نفوذ دولت به کمترین میزان خود رسیده است. همزمان از دولت انتظار میرود مسائلی را حل کند که دیگر اساساً توان حل آنها را ندارد.» از همین رو تز رادیکال میلی این است که دولت نمیتواند هیچ مشکلی را حل کند. او با ارهبرقی و وعدهاش برای تکهتکه کردن دولت، به نمادی جهانی بدل شد.
پیروزی راستگرایان در بولیوی، اکوادور و هندوراس
به این ترتیب، سراسر آمریکای لاتین هرچه بیشتر متمایل به راست میشود: در بولیوی رودریگو پاز، سیاستمدار دموکرات مسیحی به ۲۰ سال حاکمیت سوسیالیستی پایان داد؛ حاکمیتی که اوو مورالس، نخستین رئیسجمهور بومی این کشور، مُهر خود را بر آن زده بود. در اکوادور دانیل نوبوآ، پوپولیست راستگرا، میکوشد خاطره انقلاب شهروندی رافائل کورئا، رئیسجمهوری پیشین، را بزداید. و در هندوراس نیز چپها به شدت تنبیه شدند: در انتخابات ریاستجمهوریای که زیر سایه اتهامهای دستکاری برگزار شد، نصری آسفورا، نامزد راستگرای مورد حمایت دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، پیشتاز است.
با این حال، کریستوبال روویرو کالتواسر بر این باور است که جهت پیکان میتواند دوباره به سوی دیگر بازگردد و دولتهای جدید راستگرا نیز باید کارنامهای قابل دفاع ارائه دهند. به گفته او، اگر چپ در آمریکای لاتین بخواهد دوباره به قدرت بازگردد، کافی است به بزرگترین کشور منطقه، برزیل، نگاه کند. این کشور به واسطه استحکام نهادهایش، الگویی درخشان به جهان ارائه داده است.
به گفته این سیاستشناس شیلیایی: «این نهادها زمانی کار کردند که بولسونارو، رئیس جمهوری پیشین، نتیجه انتخابات را نپذیرفت و کوشید کودتایی به راه بیندازد که به خاطر آن به ۲۷ سال زندان محکوم شد. و همینجا تفاوت با ایالات متحده نیز آشکار میشود؛ جایی که تحول مشابهی با دونالد ترامپ رخ داد. برزیل قدرت نهادی خود را نشان داد، در حالی که ایالات متحده ضعف خود را عیان کرد.»
کاریکاتور هفته روایت رویدادهای هفته به زبان تصویر و طنز است. مانا نیستانی موضوعات روز را برای دویچه وله فارسی با دیدی انتقادی به تصویر میکشد.افزایش دوبارهٔ نرخ بنزین در ایران، در تضاد آشکار با وعدههای پیشین دولت مبنی بر ثبات قیمتها، بار دیگر شکاف عمیق میان گفتار رسمی و واقعیتهای اقتصادی را برجسته کرده است. این تصمیم با سهنرخی شدن بنزین، نهتنها ابهام و نابرابری بیشتری در دسترسی شهروندان به سوخت ایجاد کرده، بلکه عملاً فشار مضاعفی بر اقشار کمدرآمد وارد آورده است.
همزمان، اتخاذ تدابیر امنیتی و حضور نیروهای انتظامی و امنیتی در برخی شهرها، بیش از آنکه نشانهٔ مدیریت اقتصادی باشد، بیانگر نگرانی حاکمیت از تکرار اعتراضات اجتماعی است؛ وضعیتی که نشان میدهد افزایش قیمت سوخت، همچنان نه یک مسئلهٔ صرفاً اقتصادی، بلکه بحرانی سیاسی و اجتماعی تلقی میشود که با پیشگیری امنیتی پاسخ داده میشود.
مانا نیستانی کاریکاتور این هفته دویچهوله را به این موضوع اختصاص داده است.
ارتش آمریکا اعلام کرد سه قایق "حامل مواد مخدر" را در آبهای اقیانوس آرام مورد حمله قرار داده است. گفته میشود هشت نفر در جریان این حملات کشته شدهاند. نهادهای حقوق بشری این اقدامات را مورد انتقاد قرار دادهاند.طبق اعلام ارتش ایالات متحده سه قایق دیگر که "مواد مخدر حمل و قاچاق" میکردهاند مورد حمله نیروهای آمریکایی قرار گرفته و در جریان این حملات هشت نفر کشته شدهاند.
فرماندهی جنوبی ایالات متحده آمریکا با انتشار پیامی در شبکه اکس (توییتر سابق) اعلام کرد که این حملهها روز دوشنبه ۱۵ دسامبر (۲۴ آذر) در آبهای بینالمللی در شرق اقیانوس آرام انجام گرفته است.
در این پیام آمده است که این قایقها در امتداد مسیرهای معمول قاچاق مواد مخدر در حرکت بوده و "مواد مخدر" حمل میکردهاند. راستیآزمایی این دادهها به شکل مستقل ممکن نیست.
بنا بر اعلام فرماندهی جنوبی ایالات متحده آمریکا در نخستین حمله سه نفر، در دومین حمله دو نفر و در سومین حمله سه نفر دیگر کشته شدهاند.
در این پیام یک کلیپویدیویی کوتاه منتشر شده که در آن میتوان این حملهها را از بالا مشاهده و دنبال کرد. به نظر میرسد در هر یک از این حملات، قایق مظنون مورد اصابت یک موشک قرار میگیرد.
انتقاد نهادهای بینالمللی
ارتش ایالات متحده از سپتامبر سال جاری میلادی با استناد به "دادههای سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی" قایقهایی را به ظن "حمل و قاچاق مواد مخدر" در آبهای دریای کارائیب و شرق اقیانوس آرام مورد حمله قرار میدهد.
سندهایی مشخص که این اتهام را ثابت و حملات را توجیه کنند، تا کنون ارائه نشدهاند. آنگونه که رسانههای آمریکایی گزارش کردهاند، از آغاز این حملات تا حال بیش از ۹۰ نفر کشته شدهاند.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
دولت ایالات متحده قربانیان این حمله را "قاچاقچی مواد مخدر" و "تروریست" معرفی کرده است. این در حالی است که کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل معتقدند، واشنگتن با این اقدامات قوانین بینالمللی را نقض میکند.
دولت ترامپ ونزوئلا را به "پشتیبانی فعالانه از قاچاق مواد مخدر به ایالات متحده" متهم میکند و معتقد است حکومت نیکلاس مادورو با این کار "امنیت آمریکا و شهروندان این کشور را به خطر میاندازد". مادورو در مقابل معتقد است اقدامهای آمریکا بخشی از طرحهایی برای سرنگونی او هستند.
تنشهای روزافزون میان واشنگتن و کاراکاس در ماههای گذشته تنها به موضوع حملات به قایقها در دریای کارائیب و اقیانوس آرام محدود نمیشود. آمریکا هفته گذشته دست به توقیف یک نفتکش در آبهای ساحلی ونزوئلا زد که بحثهای فراوانی به دنبال داشت. یک دادگاه در ایالات متحده نسخهای بهشدت سانسورشده از حکم اجرایی مربوط به این اقدام را منتشر کرد. از سند ۲۶ صفحهای که در ۲۶ نوامبر به امضای یک قاضی رسید، بیش از نیمی از محتوا محرمانه باقی مانده است.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
به گفته وزارت دادگستری آمریکا، نفتکش "اسکیپر" با انتقال محمولههای نفتی، تحریمها را نقض کرده و بخشی از شبکهای بوده که از شبهنظامیان حزبالله مورد حمایت جمهوری اسلامی و همچنین از یک یگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پشتیبانی میکرده است.
مقامات آمریکایی مدعی هستند، "اسکیپر" جزیی از "ناوگان سایه" بوده که در سطح جهانی در دور زدن تحریمها و قاچاق نفتتحریمشده فعالیت دارد.
به گفته نخستوزیر استرالیا پدر و پسری که یکشنبه گذشته با تیراندازی در ساحل باندی در سیدنی ۱۵ نفر را کشتند، احتمالا تحت تأثیر "ایدئولوژی داعش" بودهاند. همچنین اعلام شد که این دو پیشتر به فیلیپین سفر کرده بودهاند.آنتونی آلبانیزی، نخستوزیر استرالیا، سهشنبه ۱۶ دسامبر (۲۵ آذر) در مصاحبهای با شبکه ایبیسی سیدنی تصریح کرد، پدر و پسری که روز یکشنبه با تیراندازی در ساحل باندی سیدنی در جشن "حنوکا" شمار زیادی را کشته و زخمی کردند، به احتمال قوی تحت تأثیر "ایدئولوژی داعش" قرار داشته و از این گروه تروریستی الهام گرفتهاند. پلیس استرالیا نیز در نشستی خبری اطلاعاتی مشابه ارائه داد.
آلبانیزی در پاسخ به این پرسش که آیا کشورش اقدامات کافی برای مبارزه با یهودستیزی انجام داده، گفت: «ما هر کاری که از دستمان بربیاید، انجام میدهیم و در این راه سختکوش هستیم.» به گفته او، "ایدئولوژی داعش سبب پدید آمدن این نفرت و آمادگی برای کشتار جمعی شد".
در این حمله مرگبار، ساجد اکرم، ۵۰ ساله و پسر ۲۴ سالهاش، نوید اکرم روز یکشنبه در طی جشن "حنوکا"ی یهودیان در ساحل باندی سیدنی، ۱۵ نفر را کشته و شمار زیادی را زخمی کردند. در بین کشتهشدگان یک کودک ۱۰ ساله و همچنین یک بازمانده فاجعه هولوکاست بودند.
شبکه استرالیایی ایبیسی گزارش داد که سازمان اطلاعاتی این کشور شش سال پیش ارتباط احتمالی این جوان ۲۴ ساله با سازمان تروریستی داعش را مورد بررسی قرار داده است. بازرسان ضدترور استرالیا احتمال میدهند که این پدر و پسر در آن زمان سوگند وفاداری به داعش یاد کرده بودهاند.
نخستوزیر استرالیا نیز تأیید کرد، سازمان مخفی و اطلاعاتی داخلی این کشور در آن زمان این جوان را تحت نظر داشته و ارتباطات او با سلولهای گروهکهای تروریستی فعال در سیدنی را مورد بررسی قرار دادهاند.
به گفته آلبانیزی، مأموران در آن زمان به این نتیجه رسیدهاند که این جوان "تهدیدی مستقیم" محسوب نمیشود. او در این رابطه افزود: «آنها [مأموران] او را مورد بازجویی قرار داده، اعضای خانواده و همچنین افراد دوروبرش را مورد پرسوجو قرار دادند، اما در آن زمان او به عنوان فردی مشکوک درجهبندی نشد.»
"آموزش شبهنظامی در فیلیپین"
در این میان، شبکه استرالیایی ایبیسی با استناد به اطلاعات محافل امنیتی گزارش داد که این پدر و پسر چندی پیش از انجام این حمله مرگبار در ساحل باندی در سیدنی راهی فیلیپین شده و در آنجا "آموزشی شبهنظامی" دیدهاند.
به گزارش نشریه گاردین، مال لنیون، رئیس پلیس ایالت نیو ساوت ویلز تأیید کرد که این پدر و پسر در ماه گذشته میلادی به فیلیپین سفر کرده بودند. به گفته او تحقیقات در مورد هدف آنها از انجام این سفر و همچنین محل اقامت آنها در فیلیپین جریان دارد.
لنیون افزود، در خودرویی که به نام پسر ثبت شده بود، چندین محموله انفجاری و همچنین دو پرچم خودساخته داعش کشف شده و مأموران سرگرم تحقیقات برای روشن ساختن جزییات بیشتر در مورد این حمله مرگبار هستند.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، پس از تیراندازی مرگبار روز یکشنبه در سیدنی دولت استرالیا را به "اهمالکاری در مقابله با یهودستیزی روزافزون" در این کشور متهم کرد. مقامات اسرائیلی حتی احتمال نقش جمهوری اسلامی در این حمله را مطرح کرده بودند.
نخستوزیر استرالیا در مصاحبه با شبکه ایبیسی تصریح کرد که هدف این کشور "ریشهکن کردن یهودستیزی است".
او همچنین به دیدن احمد الاحمد در بیمارستان رفت؛ شهروند ۴۳ سالهای که با مداخله در این ماجرا از افزایش تلفات جلوگیری کرد. آلبانیزی او را "قهرمان استرالیایی" خواند و از طرف مردم این کشور از او قدردانی کرد.
در ویدیویی که از حمله مرگبار به مراسم حنوکا منتشر شد، میتوان دید که احمد الاحمد یکی از دو مهاجم را خلع سلاح میکند.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا پس از انجام گفتوگوهای برلین در مورد پایان جنگ اوکراین ابراز خوشبینی کرد. سران راوپایی شرکتکننده در نشست برلین برای تأمین امنیت اوکراین تشکیل یک "نیروی چندملیتی" را پیشنهاد کردهاند.شامگاه دوشنبه ۱۵ دسامبر (۲۴ آذر) نشست فوقالعاده در برلین با حضور شماری از سران کشورهای عضو اتحادیه اروپا از جمله فریدریش مرتس، صدراعظم آلمان، امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، و کییر استارمر، نخستوزیر بریتانیا، برگزار شد.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا که از طریق ویدیویی در جریان حاصل نشست قرار گرفته بود، پس از تماسی تلفنی با سران شرکتکننده و همچنین نمایندگان ناتو خوشبینی خود را ابراز کرد و گفت: «فکر میکنم تا کنون به این اندازه به پایان جنگ نزدیک نبودهایم.»
او افزود که "گفتوگوهای بسیار خوب و طولانی" با همپیمانان اروپایی اوکراین داشته و با ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهوری این کشور نیز صحبت کرده است.
ترامپ در عین حال تصریح کرد: «ما مدتهاست که این مسئله را عنوان میکنیم. این موضوعی دشوار است.» به گفته او روسیه "یک بار خواهان یافتن راه حل است و دفعه بعد، ناگهان چنین خواستی ندارد". به باور ترامپ اوکراین نیز "رفتاری مشابه" از خود نشان میدهد و اکنون باید "مخرج مشترکی" میان این دو کشور پیدا کرد.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
رئیسجمهور آمریکا در نشستی خبری در کاخ سفید در رابطه با تضمینهای امنیتی برای اوکراین گفت که واشنگتن با همپیمانان اروپایی سرگرم یافتن راه حال است و اروپا در این زمینه نقشی بزرگ ایفا خواهد کرد.
فریدریش مرتس، صدراعظم آلمان نیز در نشستی خبری تصریح کرد: «آنچه ایالات متحده در نشست برلین در ارتباط با تضمینهای حقوقی و مادی ارائه کرد، واقعا درخور توجه بود.»
اولف کریسترسون، نخستوزیر سوئد که از شرکتکنندگان در نشست برلین بود، تضمینهای ارائهشده را "روشنتر و قابل باورتر" خواند، اما در عین حال هشدار داد: «بسیاری از پرسشهای دشوار همچنان حلنشده باقی ماندهاند، به ویژه مسائل ارضی و همچنین اینکه آیا روسیه واقعا خواهان صلح است.»
بیانیه کشورهای اروپایی
رهبران اروپایی پس از دیدار برای مذاکرات صلح در برلین در بیانیهای مشترک پیشنهاد کردند که یک "نیروی چندملیتی" به رهبری اروپا برای تأمین امنیت و حفظ آتشبس در اوکراین با مشارکت کشورهای داوطلب ایجاد شود.
طبق این بیانیه، این نیروی چندملیتی "در تأمین امنیت آسمان اوکراین و کمک به ایمنتر شدن دریاها، از جمله از طریق انجام عملیات در داخل اوکراین" نقش و فعالیت خواهد داشت.
در بیانیهای که پس از نشست برلین منتشر شد، ضمن تأکید بر پشتیبانی اروپا از ارتش اوکراین آمده است که این کشور باید نیروهای مسلح خود را در سطحی بالغ بر حدود ۸۰۰ هزار نفر حفظ کند تا از قابلیت بازدارندگی در برابر بروز درگیریها برخوردار باشد.
بیشتر بخوانید: ابراز رضایت هیئت آمریکایی از مذاکرات اوکراین در برلین
این بیانیه مشترک را فریدریش مرتس، صدراعظم آلمان، سران کشورهای فرانسه، بریتانیا، لهستان، ایتالیا، دانمارک، فنلاند، هلند، نروژ، سوئد، آنتونیو کوستا (رئیس شورای اتحادیه اروپا) و اورزولا فون در لاین (رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا) امضا کردهاند.
بیانیه مزبور به امضای ایالات متحده نرسیده، اما سران کشورهای اروپایی تأکید کردهاند که آمریکا بر سر مضمون آن به شکلی قوی با اروپا و اوکراین همسو و همنظر است.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
بحث بر سر ایجاد نیرویی بینالمللی برای حفاظت از اوکراین مدتهاست که جریان دارد، اگر چه آمریکا از همان آغاز گفته بود که سربازان این کشور در تشکیل چنین نیرویی مشارکت نخواهند کرد. ترامپ اما تابستان امسال اعلام کرد که آمریکا حاضر به پشتیبانی از همپیمانان خود در این امر است.
به ویژه فرانسه و بریتانیا مدتهاست که خواهان انجام تدارکاتی مشخص در این ارتباط هستند. آلمان تا کنون موضعی محتاطانه در این مورد اتخاذ کرده و روسیه نیز قاطعانه با حضور نیروهایی بینالمللی برای نظارت و حفظ آتشبس مخالفت کرده است.
در بیانیه مشترک رهبران اروپایی در ارتباط با مسئله واگذاری اراضی تصریح شده است، تصمیمگیری در باره هرگونه واگذاری احتمالی سرزمینهای اوکراین تنها میتواند از سوی مردم اوکراین انجام شود، آن هم پس از اینکه تضمینهای امنیتی قوی برقرار شده باشد.
تحریمهای تازه اروپا علیه روسیه
بعدازظهر دوشنبه ۱۵ دسامبر (۲۴ آذر) پیش از نشست سران کشورهای اروپایی در برلین، اتحادیه اروپا بسته تحریمی تازهای علیه روسیه به تصویب رساند تا شرکتها و افرادی را که به مسکو "برای دور زدن تحریمهای غرب علیه صادرات نفت روسیه" کمک کردهاند هدف قرار دهد.
این صادرات منبعی مهم برای روسیه در تأمین مالی جنگ در اوکراین محسوب میشوند. اتحادیه اروپا تاکنون ۱۹ بسته تحریمی علیه روسیه اعمال کرده، اما این کشور میکوشد با دور زدن این تحریمها روزانه میلیونها بشکه نفت، با تخفیف نسبت به قیمتهای جهانی، به کشورهایی مانند هند و چین بفروشد.
بیشتر بخوانید: اجماع اروپا برای انسداد دائمی داراییهای روسیه
وزیران خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا روز دوشنبه تحریمهایی تازهای علیه "ناوگان سایه" روسیه نیز وضع کردند. به گفته کایا کالاس، هماهنگکننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا، این تحریمها علیه حدود ۴۰ کشتی دیگر است که برای دور زدن تحریمهای اعمالشده علیه مسکو استفاده میشوند.
کالاس در نشستی خبری در بروکسل تصریح کرد که فهرست کشتیهای تحریمی متعلق به ناوگان سایه روسیه پیوسته به روزرسانی خواهد شد.
به بهانه موج جدید بازداشتهای فعالان مدنی با پرستو فروهر که به تازگی از ایران بازگشته گفتوگو کردیم. او میگوید، زیر پوست جامعه ایران پتاسیلهای اعتراضی جمع شده و حکومت میخواهد جلوی بالفعل شدن این پتانسیل را بگیرد.موج جدید بازداشتها و احضارها و فراخواندنهای گاه بیمورد به زندان هفتههاست که شدت گرفته است. بسیاری از احکامی که از صدور برخی از آنها سالها میگذشت به یکباره به اجرای احکام فرستاده و "متهم" به زندان فراخوانده شده است. پروندههای بیشتر قدیمی دوباره نو شدند و موارد جدید اتهامی به آنها افزوده شده است.
اوج این موج اما روز جمعه ۲۱ آذر بود که در یورش نیروهای امنیتی به مراسم یادبود خسرو علیکردی، وکیل حقوق بشری تازه درگذشته که مرگش نیز از سوی خانواده و نزدیکانش"مشکوک" عنوان شده، صورت گرفت. در این روز نیروهای امنیتی با یورش به این مراسم و ضرب و شتم حاضران حدود ۴۰ نفر از شرکتکنندگان را بازداشت کردند که در میان آنها کسانی چون نرگس محمدی، برنده نوبل صلح، سپیده قلیان، عالیه مطلبزاده و هستی امیری نیز بودند که همگی از چهرههای شناختهشده حقوق بشری هستند.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
نرگس محمدی روز دوشنبه ۲۴ آذر پس از سه روز بیخبری در تماسی کوتاه با خانوادهاش خبر داد که به "همکاری با اسرائیل" متهم شده است. او همچنین گفته، هنگام بازداشت "با ضربات شدید و مداوم باتوم در ناحیه سر و گردن" مورد حمله قرار گرفته است.
از محل نگهداری و وضعیت سایر بازداشتشدگان هنوز خبری منتشر نشده است.
اما این بگیر و ببندها نشان از چه چیزی دارد؟ هراس حاکمیت از شروع اعتراضات؟ "نسقکشی" به دلیل احتمال حمله مجدد اسرائیل به ایران یا استیصال حاکمان از تامین نیازهای اولیه مردم در روزهایی که قیمت دلار از ۱۳۱ هزار تومان نیز گذشته؟
پرستو فروهر، هنرمند دادخواه مقیم آلمان که هرساله برای برپایی مراسم سالگرد قتل سیاسی پدر و مادرش؛ داریوش و پروانه فروهر به ایران میرود، چند هفتهای است که از ایران بازگشته است. با او که همواره در این سفرها با دیدی تیز و عمیق و البته انتقادی جامعه ایران را زیر ذرهبین قرار داده، درباره این پرسشها گفتوگو کردیم.
دویچهوله: خانم فروهر در هفتهها و ماههای اخیر موج جدیدی از دستگیری و احضار و بازداشت و اجرای احکامی که حتی بعضیهایشان تعلیق شده بودند به راه افتاده. معمولاً اینجور اقدامات زمانی که یک اتفاقی میافتد مثلا بعد از جنگ ۱۲ روزه که شاهد موج دستگیریها بودیم یا جنبشهای اعتراضی از سوی حکومت انجام میشوند ولی الان با توجه به اینکه در ماههای اخیر چیزی در صحنه سیاسی و اجتماعی ایران تغییر نکرده و همه چیز در حالت همان تعلیقی که بود مانده و ظاهراً تا جایی که ما میدانیم قرار هم نیست اتفاق تازهای بیفتد و همه چیز در سکون قرار دارد. به نظر شما در این موقعیت دلیل این احضارها و بازداشتها و دستگیری خانم محمدی برنده نوبل که میتواند برای حکومت اسلامی خیلی پرهزینه باشد، چیست؟
پرستو فروهر: آنچه که در مورد حالت تعلیق میگویید با مشاهدات من که به تازگی و پس از برگزاری سالگرد قتل سیاسی پدر و مادرم از ایران برگشتم تطابق دارد. ولی باید توجه کرد که همواره جمع شدن پتانسیلهای اعتراضی زیر پوست جامعه است که اتفاق میافتد. این حس تعلیق و بهت که در پی حمله نظامی به ایران گسترده شد، پیامد گسست روال زندگی و قطع شدن شبکههای ارتباطاتی در اثر جنگ بود، و البته رشد بحرانهای عظیمی که از سوی نظام حاکم برگرده جامعه تحمیل شده، به ویژه بحران کمرشکن معیشتی، کمبود روزانه آب و برق، هوای آلوده و تمام تنگناهایی که زندگی روزمره را برای جامعه به شدت دشوار میکند.
اما در عین حال در جامعه پویای ایران حوزهای از پتانسیلهای درونی را هم انگار فعال میکند، جمع کردن دوباره نیرو هم اتفاق میافتد و پی گرفتن خواستههایشان، ایستادگی برای احقاق حقوقشان که در جامعه ایران بسیار نهادینه شده است. به نظر من ساختار قدرت با انواع و اقسام دستگاههای سرکوب خودش به نوعی دارد به صورت پیشگیرانه برای تضعیف و تخریب این پتانسیل عمل میکند. فقط هم این بازداشتها نیست، شما با سیل عظیمی از تلفنهای تهدیدآمیز، احضارها، انواع و اقسام اخطارها روبرو هستید که اصلاً رسانهای هم نمیشود حتی در بسیاری موارد اصلاً بیان نمیشود. یعنی در واقع دستگاه قدرت این فشار را میآورد برای اینکه پتانسیلی را که در حال جمع شدن هست، پیش از آنکه نمودهای بیرونی بارزی پیدا بکند هرچه بیشتر مورد حمله قرار دهد.
شما حدود یک ماه در ایران بودید و این اولین سفر شما بعد از جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل بود که خوب طبعا خیلی چیزها نسبت به سال گذشته تغییر کرده، آیا این پتانسیل برای شما قابل لمس، قابل دیدن و قابل حس کردن در بطن جامعه بود؟
آن چیزی که بهویژه بعد از جنبش زن، زندگی، آزادی به صورت پیگیر در جامعه رشد کرده، جا افتادن یک فرهنگ حقمدار، برابریخواه و پرمدارا نسبت به تکثر در جامعه ایران است. احترام گذاشتن به کرامت و آزادی و حق دیگری، ایستادن سر حق خود و دیگری، این واقعاً یک تغییر بنیادین در فرهنگ جامعه ایران است که اگرچه ریشههایش به پیش از جنبش زن، زندگی، آزادی برمیگردد اما با این جنبش به شدت آشکار شد و رشد کرد. این حرکت در عرصه فرهنگ اجتماعی دستاوردهای بزرگی داشته است، اما برای تغییرات سیاسی باید بتواند، در این عرصه نیز بسترهایی بسازد برای پیشبرد خواستههایش - که در واقع پس گرفتن حق تعیین سرنوشتش از ساختار ستمگر، متعصب، فشل و به شدت فاسد نظام حاکم هست – و هنوز در این عرصه آن تکاپو، انسجام و گستردگی لازم را نیافته است.
در شرایط کنونی، بر اساس مشاهده من در یک ماهی که در تهران بودم، هم و غم اصلی جامعه بیش از هرچیز در حفظ روزمرگیست، با چنگ و دندان، با صرف تمام همت و بردباری. این روزمرگی ضامن تداوم زندگیست و تلاش برای بقا در محاصره بحرانها و در خلال همین روزمره است که آن فرهنگ را که با زن، زندگی، آزادی حقانیت بسیار گسترده در سطح جامعه پیدا کرده، در روابط اجتماعی تعمیق میکند و جا میاندازد. این وجه بارزی بود که در شهر تهران به چشمهای من آمد.
شما به چند نکته کلیدی اشاره کردید: پررنگ تر شدن حقخواهی و حقطلبی و این که مردم میخواهند حق تعیین سرنوشتشان را پس بگیرند و به نظر شما الان این مطالبه پررنگ تر از پیش وجود دارد. ولی برای اینکه این از حالت بالقوه به بالفعل در بیاید نیاز به شرایطی دارد و الان همانطور که شما هم اشاره کردید شرایط اقتصادی شاید در بدترین وضعیت، حتی بدتر از جنگ هشت ساله ایران و عراق است. چه طور به نظر شما این دو میتوانند با هم جور دربیایند؟ اصلاً این شرایط اجازه میدهد که این پتانسیل از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل شود؟
من نمیتوانم برای چنین پرسشی پاسخ قطعی پیدا کنم، فقط به عنوان یک کنشگر مدنی میدانم که کجا جای من است، برای پیشبرد این خواست جمعی. این را هم بگویم که حق تعیین سرنوشت یک قرائت سیاسی بزرگ دارد و انبوهی از چالشهای روزمره و تلاشهای خُرد. این که زنان سر حق پوشش آزاد ایستادگی کنند، این که مردانگی از آن الگوهای سنتی، خودش را رها کند و شما طیف گستردهای از تصویرهای مردانه در شهر ببینید که همدیگر را تحمل میکنند، اینکه سر حق خود بر فضای عمومی شهر ایستادگی شود یا با باورها و در حلقههای متفاوتی کنشگری شود و به سرکوب، تخریب و تطمیع از سوی حاکمیت تن ندهد، استقلالش را حفظ کند، همه و همه این تلاشهای خُرد و پیگیرانه که وقتی افقش را نگاه میکنی، همان پس گرفتن حق تعیین سرنوشت خود از یک حکومت سرکوبگر متعصب است و زندگی بر مدار کرامت.
چیزهایی که شما میگویید در حقیقت در قالب یک جنبش حقطلبانه، دادخواهانه، عدالتمحور، عدالتجو و برابریخواه جا میگیرد ولی آن چیزی که الان در جامعه شاید معضل اصلی مردم کف جامعه است مسئله اقتصادی است. مثال میزنم: در اعتراضات آبان ۹۸ که در پی گران شدن قیمت بنزین رخ داد ما شاهد بودیم که بسیاری از چهرههای سرشناس فعالان مدنی و سیاسی رسماً و علنا از این اعتراضات حمایت نکردند و خیلیها اصلا در این اعتراضات شرکت هم نکردند یعنی در حقیقت پیوند میان جنبش مطالبات اقتصادی و جنبش مطالبات مدنی و سیاسی برقرار نشد. همین امروز مقالهای از آقای حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی منتشر شده و ایشان به عنوان کسی که سالهاست در عرصه سیاسی ایران پشت پرده و گاه جلوی پرده حضور داشتند از جنبش گرسنگان صحبت کردند و گفتند، وضعیت اقتصادی به حدی خراب است که هیچ بعید نیست "کاری را که اسرائیل نتوانست انجام دهد، گرسنگان در کف خیابان انجامش دهند". اگر چنین اتفاقی بیفتد آیا این نگرانی وجود ندارد که خواستههای مدنی و سیاسی و عدالتخواهانه به عقب رانده شوند؟
به نظر من اینطور نمیآید. این تبعیض و فساد اقتصادی و این بحران معیشتی که جامعه واقعاً به شکل غریبی با آن دست و پنجه نرم میکند، سفرههایی که کوچک شده است، این میزان بالا رفتن قیمتها- در همان مدت کوتاهی که من در ایران بودم قیمت شیر به طرز چشمگیری افزایش پیدا کرد- همه اینها هم حق این جامعه است که بتواند با استفاده از منابع کشور با یک اقتصاد سالم یک زندگی شرافتمندانه برای خودش و برای فرزندش دست و پا کند. من این دو را هیچ وقت نه در آن زمان و نه حالا از هم جدا نمیبینم . حق انسان است که معیشتش تامین بشود و لااقل در مسیری بیفتد که چشماندازی برای وضع بهتر داشته باشد. آنچه که این حکومت دارد انجام میدهد، ادامه همان روالهای فاسد و فشل است، تکرار همان شعارهای مسخره و خب این پتانسیل اعتراض را در زمینههای مختلف به صورت همزمان افزایش میدهد. من این حوزهها را به هیچ وجه از هم جدا نمیدانم. درست است، یک مواقعی هست که در واقع یک بحران تبدیل میشود به بحران اصلی و این بحران نوک تیز پیکان اعتراض را میسازد ولی بقیه بحرانها هم همچنان هست و اینها دست به دست هم میدهند. به تنیدگی انگیزههای نارضایتی و اعتراض بایستی توجه کرد.
در جایی گفته یا نوشته بودید که امسال حضور مردم در سالگرد قتل سیاسی پدر و مادرتان بیشتر از سالهای قبل بود، علی رغم این فشارهای کمرشکن اقتصادی و علیرغم بگیر و ببند هایی که از قبل از رفتن شما به ایران هم شروع شده بود. آیا از این نمونه کوچک میشود به این نمونه بزرگتر رسید که فشارهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... در حقیقت لااقل بخشی از مردم را نه خستهتر و ناامید تر بلکه حتی مصممتر کرده باشد برای ایجاد تغییر؟
نمیدانم.... به هر صورت مسئله سر این است که موج سرخوردگی، خشم و به نوعی حتی گاهی اوقات عاصی شدن از شرایط بسیار زیاد است. نمیدانم "مصمم" واژه درستی هست یا نه ولی به هر صورت در بسیاری از بخشهای جامعه آن چیزی که دیده میشود، عزم ایستادگی در برابر فشارهاست و شما این را بهویژه در روزمره میبینید، اینکه یک جامعه زیر چنین فشارهایی نهایت همتش را به خرج میدهد تا بقا را حفظ بکند. بعضی وقتها آدم فکر میکند که جامعه دارد به نوعی از آن بحرانهای عاجل چشمپوشی میکند یا آنها را پشت گوش میاندازد، بعضی وقتها فکر میکنی که با چنگ و دندان دارد زندگی را حفظ میکند. من این دو تا برداشت را همزمان دارم، هر دوتاش هست. اینکه راهی پیدا بکند یا نه، من نمیدانم ولی تلاشش برای پس گرفتن حق زندگی از چنین حکومت سرکوبگر و شرایط منگنهواری که با جنگ هم تشدید شد و الان هم سایه شومش دوباره به نوعی در قالب شایعه و پرسش از همدیگر مطرح میشود، این عزم را آدم حس میکند و در روزمره میبیند. این که بتواند از پسش بر بیاید را من نمیدانم ولی من به ظرفیتهایش بسیار احترام میگذارم و برایم حس عمیقی از همدلی ایجاد میکند و از دل همین میشود به نوعی امید داشت که این ظرفیتها بتوانند به هم بپیوندند و از این گردنههای سخت، شرایط را به سمت بهبود ببرند.
من کلمه امید را در صحبت شما شنیدم و تا حدی جواب پرسش آخرم را گرفتم با ا
یک اندیشکده اسرائیلی به نقل از مقامهای امنیتی اسرائیل، از عملیات نظامی گسترده قریبالوقوع به حزبالله لبنان خبر داد. طبق این گزارش، حمله به حزبالله گام مقدماتی حمله مجدد اسرائیل علیه تأسیسات موشکی جمهوری اسلامی است.به گزارش "مرکز امور امنیت و سیاست خارجی اورشلیم" در روز دوشنبه ۱۵ دسامبر (۲۴ آذر)، منابع ارشد سیاسی برآورد میکنند که اسرائیل به احتمال زیاد در ماههای پیشرو ناگزیر خواهد بود عملیات گستردهای را علیه جمهوری اسلامی، با هدف متوقف کردن برنامه موشکهای بالستیک ایران که با شتابی فزاینده در حال پیشروی است، انجام دهد؛ موضوعی که قرار است در دیدار بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، با دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، مورد بحث قرار گیرد.
به گفته این اندیشکده پرنفوذ اسرائیلی، عملیات احتمالی قریبالوقوع علیه حزبالله لبنان نیز، در کنار اهداف دیگر، با این نیت طراحی شده است که پیش از حمله برنامهریزیشده به ایران، توان حزبالله برای کمک به تهران خنثی شود.
روزنامه والاستریت ژورنال ۱۲ دسامبر گزارش داده بود که ماه گذشته، یک تیم ویژه آمریکایی در اقیانوس هند یک کشتی حامل تجهیزات نظامی را که از چین به مقصد ایران در حرکت بود، توقیف کرده است؛ تجهیزاتی که قرار بوده به بازسازی توان نظامی جمهوری اسلامی، در پی خسارتهای سنگین حملات اسرائیل و آمریکا در ژوئن گذشته، کمک کند.
"حمله به ایران" موضوع دیدار نتانیاهو و ترامپ
به گفته اندیشکده اسرائیلی، منابع ارشد سیاسی تأکید میکنند که ازسرگیری تولید موشکهای بالستیک ایران، موجب نگرانی جدی هم اسرائیل و هم آمریکا شده است؛ دو کشوری که منابع اطلاعاتی قابلتوجهی را برای رصد کردن تحولات ایران و همکاری آن با چین، که به گفته آنان در بازسازی صنعت موشکی جمهوری اسلامی نقش دارد، به کار گرفتهاند.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
به گفته این منابع، این موضوع محور اصلی دیدار نتانیاهو با ترامپ در پایان ماه جاری (دسامبر) در فلوریدا خواهد بود. طبق ارزیابی آنها، اسرائیل نمیتواند بپذیرد که ایران پس از تخریب تأسیسات هستهایاش، در تلاش برای ایجاد یک تهدید موجودیتی تازه علیه این کشور باشد. از اینرو، اسرائیل به احتمال زیاد مجبور خواهد شد در ماههای آینده حملهای پیشگیرانه را به مراکز تولید موشکهای بالستیک و تأسیسات ذخیرهسازی آنها در ایران انجام دهد.
به گفته مقامهای ارشد امنیتی اسرائیل، مرحله مقدماتی این حمله، عملیات نظامی گستردهای برای تضعیف قدرت حزبالله خواهد بود؛ عملیاتی که هدف آن جلوگیری از تقویت توان نظامی حزبالله، رفع تهدید از مناطق شمالی اسرائیل و خنثی کردن توان این گروه شبهنظامی شیعه برای کمک به ایران در زمان حمله اسرائیل به تأسیسات موشکی این کشور عنوان شده است. بر همین اساس، نهادهای امنیتی اسرائیل از مقامهای سیاسی میخواهند تا هرچه زودتر اجرای عملیات تضعیف حزبالله را آغاز کنند.
قصد نتانیاهو برای دریافت "چراغ سبز نهایی"
ضربالاجل ایالات متحده به دولت لبنان برای خلع سلاح حزبالله در پایان ماه جاری به پایان میرسد. به گزارش "مرکز امور امنیت و سیاست خارجی اورشلیم"، انتظار میرود نتانیاهو در دیدار قریبالوقوع خود با ترامپ در اواخر دسامبر، چراغ سبز نهایی را برای حمله دریافت کند.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
بر اساس همین گزارش، منابع ارشد سیاسی میگویند، دولت آمریکا کاملا با موضع اسرائیل تفاهم دارد و از آن حمایت میکند؛ حمایتی که به گفته آنان، تا حدی به این دلیل است که تضعیف حزبالله میتواند پیشبرد روابط سیاسی با دولت لبنان را نیز تسهیل کند.
به گفته این منابع ارشد امنیتی، برد کوپر، فرمانده سنتکام، قرار است پیش از اجرای "عملیات تضعیف حزبالله" به اسرائیل سفر کرده و با مقامهای سیاسی و امنیتی این کشور رایزنی کند.
یوسف رجی، وزیر خارجه لبنان، نیز ۱۲ دسامبر در یک مصاحبه تلویزیونی گفت که این کشور هشدارهایی را از "منابع عربی و بینالمللی" درباره احتمال عملیات گسترده نظامی اسرائیل علیه لبنان دریافت کرده است.
رجی تأکید کرد که «زرادخانه حزبالله هم در حمایت از غزه و هم در دفاع از لبنان ناکارآمد بوده و حتی به بازگشت اشغالگری اسرائیل انجامیده است.» وزیر خارجه لبنان افزود: «دولت لبنان در تلاش است از طریق گفتوگو با حزبالله، این گروه را به خلع سلاح متقاعد کند، اما حزبالله از این کار سر باز میزند.»
عملیات "اجتنابناپذیر" تضعیف حزبالله
یوسف رجی درباره نقش ایران در لبنان نیز گفت: «نقش ایران در لبنان و منطقه به شدت منفی است و سیاستهای تهران منبع بیثباتی به شمار میآید.» او همچنین با بیان اینکه «ما با ایران مشکل داریم و به شرطی که دخالت در امور داخلی ما را متوقف کند، آماده گفتوگو هستیم»، تأکید کرد که ایران «باید تأمین مالی یک سازمان غیرقانونی در لبنان را متوقف کند.»
بیشتر بخوانید: آیا حزبالله توان پاسخ متقابل به اسرائیل را دارد؟
این در حالی است که به گزارش اندیشکده اسرائیلی به نقل از منابع ارشد امنیتی این کشور، حزبالله لبنان موشکهای دوربرد، پهپادها و دیگر سامانههای هوایی جدید خود را در انبارهای زیرزمینی تازهساز در منطقه ضاحیه بیروت و دره بقاع پنهان کرده است. حزبالله در جنوب لبنان نیز بهرغم حملات هوایی روزانه اسرائیل به مواضع این گروه، کماکان به ساخت زیرساختهای نظامی جدید ادامه میدهد.
به گزارش "مرکز امور امنیت و سیاست خارجی اورشلیم"، منابع فرماندهی شمال ارتش اسرائیل هشدار میدهند که نیروهای "رضوان" حزبالله در جنوب لبنان در حال بازسازی توان خود هستند و تلاش عوامل حزبالله، در پوشش کشاورزان لبنانی، برای نزدیک شدن به مواضع ارتش اسرائیل جهت جمعآوری اطلاعات افزایش یافته است.
قرار است مورگان اورتگاس، فرستاده ویژه آمریکا، همین هفته برای شرکت در نشست دیگری از کمیته نظارت بر آتشبس در ناقوره، از این منطقه بازدید کند. با این حال، به گفته اندیشکده مزبور، مقامهای سیاسی اسرائیل برآورد میکنند که "عملیات تضعیف حزبالله" اجتنابناپذیر است و بهزودی آغاز خواهد شد.
افزایش بیسابقه قیمتها، کاهش قدرت خرید و تنگنای تأمین ارز برای واردات، ایران را در آستانه بحران غذایی قرار داده است. یک مأمور پلیس از فکر "فروش کلیه"اش خبر داده. کارشناسان درباره "خطر قحطی" و شورش گرسنگان هشدار میدهند.ویدئوی منتشرشده از یک مأمور نیروی انتظامی در استان کهگیلویه و بویراحمد بازتاب گستردهای در رسانهها و شبکههای اجتماعی داشته است. این مأمور در ویدیوی مزبور با اشاره به شرایط معیشتی نابسامانش، از این سخن گفته که فشار اقتصادی بر او چنان بوده که حتی به فروش کلیه خود نیز فکر کرده است.
به گزارش "رویداد۲۴" در روز دوشنبه ۲۴ آذر (۱۵ دسامبر)، این مأمور که در ابتدا اعتراض خود به حقوق پایین و فشارهای اقتصادی را مطرح کرده بود، سپس در واکنشی دیگر سخنانش را تعدیل کرده و گفته است که هدفش تنها "درد دل" درونسازمانی بوده است. واکنشها اما نشاندهنده وخامت وضعیت اقتصادی و فشار کمرشکن معیشتی بر قشرهای مختلف، بهویژه گروههای آسیبپذیرتر اجتماعی است.
تورم سرسامآور و فشار معیشتی
این نمونه تنها نمادی از بحران عمیق اقتصادی در ایران است که در گزارشهای رسمی و تحلیلهای کارشناسی نیز برجسته شده است. حسین مرعشی، دبیرکل حزب سازندگی، در سرمقاله ۲۱ آذر روزنامه این حزب تصریح کرده بود که در دو دهه گذشته رشد اقتصادی ایران به حدود یک درصد رسیده و تورم از میانگین حدود ۲۱ و ۲۲ درصد به بیش از ۵۳ درصد در سال جاری افزایش یافته است؛ سطحی که نه تنها قدرت خرید مردم را به شدت کاهش داده، بلکه تأمین ارز برای واردات کالاهای اساسی را نیز بحرانی کرده است.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
مرعشی با بیان اینکه اقتصاد ایران در ۲۰ سال گذشته "گروگان مسئله هستهای" بوده، و با تأکید بر لزوم "جدی گرفتن" تأمین مواد غذایی، تصریح کرده بود که دولت "برای جلوگیری از بروز قحطی" ناگزیر شده است کالاهای اساسی را با دلار ۱۲۵ هزار تومانی وارد کند تا "حداقل کالا در بازار موجود باشد، هرچند با قیمت بالا".
دادههای رسمی و گزارشهای رسانهای نیز حکایت از افزایش چشمگیر قیمت اقلام غذایی در ماههای گذشته دارد. برای مثال، تورم مواد غذایی در شهریور امسال تا حدود ۵۸ درصد گزارش شده بود که بیش از دو برابر مدت مشابه سال پیش بوده است. چنین جهشهایی فشار معیشتی بر خانوارهای کمدرآمد را به سطحی بحرانی رسانده است.
بحران غذا؛ از افزایش قیمت تا کاهش مصرف
افزایش بیسابقه قیمتها حتی فراتر از موضوعی اقتصادی، به بحرانی تغذیهای نیز تبدیل شده است. دادههای غیررسمی و گزارشهای میدانی نشان میدهند که بسیاری از خانوارها دیگر توان خرید غذاهای پروتئینی را ندارند و مصرف لبنیات، گوشت و حتی غلات در سطح جامعه کاهش یافته است.
همزمان، دادههای گمرکی حکایت از کاهش قابلتوجه واردات خوراک دام دارد؛ موضوعی که امنیت غذایی را به ویژه در بخش کشاورزی و تولید گوشت و لبنیات با خطر روبرو میکند. این کاهش واردات و افزایش هزینههای تولید، به ویژه در دورهای که اقتصاد کشور با کمبود ارز مواجه است، نه تنها قیمت نهایی غذا را افزایش داده، بلکه روند کاهش دسترسی به غذاهای پروتئینی را تسریع کرده است.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
علاوه بر این، تحلیلهای میدانی حاکی از آن است که در بخشهایی از کشور، مصرف لبنیات که نقش مهمی در تغذیه کودکان دارد، به شدت کاهش یافته، بهگونهای که تنها درصد اندکی از خانوارها به شکل روزانه لبنیات مصرف میکنند و بخش چشمگیری از خانوادهها اصلاً مصرف پروتئین ندارند.
عوامل کلان بحران و خطر قحطی
چند عامل ساختاری بحران غذا در ایران را تشدید میکنند. نخستین عامل، سقوط ارزش پول ملی و ناتوانی دولت در تأمین ارز برای واردات است. ارزش ریال ایران به پایینترین سطح تاریخی خود رسیده و قیمت دلار از مرز ۱۳۰ هزار تومان گذشته است؛ امری که فشار تورمی را در همه بخشها، به ویژه در کالاهای وارداتی همچون مواد غذایی، افزایش داده است. کاهش ذخایر و محدودیتهای ارزی، دولت جمهوری اسلامی را برای تأمین ارز مورد نیاز جهت واردات کالاهای اساسی با چالشهای جدی روبهرو کرده است.
خشکسالی و بحران آب، عامل بعدی تشدید بحران غذا در ایران است. کشاورزی ایران که بیش از ۸۰ تا ۹۰ درصد منابع آبی کشور را مصرف میکند، اینک در نتیجه خشکسالی بیسابقه و مدیریت ناکارآمد، در معرض فروپاشی است. کاهش شدید بارندگی و افت شدید سطح آب، فشار مضاعفی را بر بخش کشاورزی وارد آورده و تولید داخلی غذا را کاهش داده است؛ چالشی که اگر ادامه یابد، ذخایر داخلی مواد غذایی را نیز بیش از پیش تضعیف میکند.
بیشتر بخوانید: تشدید تحریم نفت؛ جمهوری اسلامی در آستانه فروپاشی اقتصادی
سومین عامل تشدید بحران غذا در ایران را میتوان در سیاست ارزی و وارداتی جمهوری اسلامی جستوجو کرد. در واکنش به محدودیتهای ارزی، دولت اخیراً اجازه داد تا صادرکنندگان، از ارز حاصل از صادرات خود، برای واردات کالاهای اساسی استفاده کنند. دولت با چنین مصوبهای عملا پذیرفته که ارز رسمی برای تأمین مواد غذایی در اختیارش نیست و فشار مستقیماً به بازار و خریداران منتقل شده است.
پیامدهای اجتماعی و امنیتی
بحران غذا در ایران فراتر از مسئلهای صرفا اقتصادی است و میتواند به سرعت به بحرانی اجتماعی بدل شود. فشار معیشتی، تورم بالا، و کاهش قدرت خرید نه تنها امنیت غذایی میلیونها خانواده را تهدید میکند، بلکه پیامدهای اجتماعی−سیاسی نیز در بر دارد. گزارشها حاکی از آن هستند که اعتراضات و نارضایتیها در بخشهای مختلف جامعه، از کارگر و کارمند تا نیروهای نظامی و انتظامی، در حال افزایش است و فشار اقتصادی میتواند شکافهای اجتماعی را عمیقتر کند.
در چنین شرایطی است که دبیرکل حزب سازندگی هشدار میدهد: «کاری که نتانیاهو با جنگ و فشار سیاسی نتوانست علیه جمهوری اسلامی انجام دهد، "بحران غذا" میتواند انجام دهد. بحران تأمین موادغذایی که اکنون در چند قدمی کشور قرار گرفته، این پتانسیل را دارد که مردم گرسنه را به خیابانها بکشاند.»
مرعشی در ادامه با تأکید مجدد بر اینکه "خطر جدی و بسیار نزدیک است"، نتیجه میگیرد که «یا رهبری باید مداخله کنند و یا رئیسجمهور باید از چارچوبهای موجود فراتر رفته و با تکیه بر واقعیتهای عینی کشور، تصمیمات اساسی بگیرد.»
گرچه "خطر بروز قحطی" در ایران، بهگونهای که مرعشی عنوان کرده، در رسانههای رسمی کمتر مطرح میشود، اما دادههای مستقل نشان میدهد که این کشور در شرایطی است که شاخصهای بحران غذا، یعنی نرخ تورم بالا، سقوط ارز، خشکسالی و کاهش مصرف، همزمان فعال شدهاند و میتوانند وضعیت تأمین مواد غذایی را به نقطهای خطرناک نزدیک کنند.
سیاستهای اقتصادی موجود به تنهایی توان مقابله با چنین بحران چندجانبهای را ندارند و بدنه اجتماعی نیز روزبهروز با کاهش شاخصهای تندرستی و امنیت غذایی روبهروست. از نظر کارشناسان و تحلیلگران، مقابله با این پیچیدگی نیازمند تصمیمات فوری، شفاف و مبتنی بر شواهد است، نه چشم بستن بر واقعیتهایی که هر روز برای دهها میلیون ایرانی ملموستر میشود.
طبق تحقیقات اولیه پلیس مظنونان حمله به مراسم یهودیان در سیدنی، پدر و پسر بودهاند. شمار قربانیان این حمله تروریستی به ۱۶ تن افزایش یافت. رسانهها هویت رهگذری را که یکی از تیراندازان را به روی زمین میاندازد، اعلام کردند.به گفته مقامات پلیس استرالیا دو مظنونتیراندازی در ساحل "بوندای" پدر و پسر بودهاند. پدر ۵۰ ساله در محل وقوع حادثه توسط نیروهای عملیاتی پلیس هدف قرار گرفت و کشته شد. پسر ۲۴ ساله دستگیر و به دلیل جراحات به بیمارستان منتقل شد. به اعتقاد پلیس این حمله توسط پدر و پسر انجام گرفت و عاملان دیگری دخیل نبودهاند.
برخی رسانههای محلی هویت این پدر و پسر را "ساجد اکرم" و "نوید اکرم" معرفی کردند. بنا بر گزارشها پلیس محل اقامت آنها در حومه سیدنی را تفتیش کرده است.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
شبکه تلویزیونی آمریکایی "سیبیاس" به نقل از نهادهای اطلاعاتی آمریکا و یک مدرک گواهینامه رانندگی که گفته میشود پلیس استرالیا در اختیار این شبکه گذاشته، گزارش داد که اکرم دارای تابعیت پاکستانی بوده است. این موضوع هنوز به طور رسمی تأیید نشده است. پلیس تا کنون نام مهاجمان را منتشر نکرده اما گفته است که پدر از سال ۲۰۱۵ مجوز سلاح گرم را کسب کرده و شش سلاح در اختیار داشته است.
روزنامه "سیدنی مورنینگ هرالد" نوشت پدر و پسر به خانواده گفته بودند که قصد دارند آخر هفته به ماهیگیری بروند.
تونی برک، وزیر کشور استرالیا گفت پدر در سال ۱۹۹۸ با ویزای دانشجویی وارد استرالیا شد و پسر او نیز شهروند متولد استرالیا بوده است.
در یکی از ویدئوهای منتشرشده از این حمله فردی به عنوان رهگذر دیده میشود که یکی از تیراندازها را به روی زمین انداخته و او را خلع سلاح میکند. در شبکههای اجتماعی و رسانهها از این شخص به عنوان "قهرمان" تمجید شده است. شبکه 7News Australia به نقل از یکی از بستگان این مرد، نام او را "احمد الاحمد" اعلام کرد و گزارش داد این میوهفروش ۴۳ ساله به دلیل جراحات وارده تحت عمل جراحی قرار گرفته است.
آنتونی آلبانیزی، نخستوزیر استرالیا از "روزی تاریک در تاریخ" این کشور یاد کرد و این تیراندازی را "یک عمل شرورانه یهودستیزانه و تروریستی" خواند. به گفته مقامات استرالیایی این حمله به طور هدفمند علیه یهودیان انجام شد. پلیس شمار کشتهشدگان را ۱۶ تن اعلام کرده است. ۱۴ نفر در محل حادثه جان باختند و یک دختر ده ساله و یک مرد ۴۰ ساله پس از انتقال به بیمارستان به دلیل شدت جراحات جان خود را از دست دادند.
تیراندازی غروب یکشنبه ۱۴ دسامبر (۲۳ آذر) همزمان با نخستین روز از تعطیلات هشت روزه جشن حنوکای یهودیان رخ داد. بسیاری از خانوادهها برای جشن گرفتن حنوکا در ساحل محبوب بوندای در سیدنی جمع شده بودند. به گفته پلیس در آغاز تیراندازی دو مهاجم با سلاحهای جنگی، بیش از هزار نفر در ساحل حضور داشتند. پلیس همچنین اعلام کرد سه قبضه سلاح گرم ضبط شده و در خودرویی که به یکی از مهاجمان نسبت داده شده، مواد منفجره دستساز کشف شده است.
رئیس پلیس ایالت نیو ساوت ولز در پاسخ به این پرسش که آیا عاملان تیراندازی پیش از حادثه برای پلیس شناخته شده بودهاند یا خیر، گفت درباره یکی از عاملان اطلاعات محدودی وجود داشته است. او افزود این فرد برای پلیس شناخته شده بود اما طبق یافتههای اولیه، تهدید مشخصی به شمار نمیرفت.
به گفته پلیس مظنون ۵۰ ساله برای شش سلاح گرمی که در اختیار داشت، مجوز قانونی داشته است.
"قوانین سختگیرانهتر برای مالکیت اسلحه"
نخستوزیر استرالیا اعلام کرد که قوانین مربوط به اسلحه در این کشور روز دوشنبه، کمتر از ۲۴ ساعت پس از این حمله تروریستی، توسط کابینه مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت. آلبانیزی گفت دولت آماده است تا هر اقدامی را که لازم باشد انجام دهد. او افزود که پیشنهاد خواهد کرد تا "محدودیتهایی بر تعداد سلاحهایی که افراد میتوانند از آنها استفاده کنند یا مجوزشان را داشته باشند" اعمال شود و همچنین "بازنگری مجوزها در یک بازه زمانی مشخص" انجام گیرد.
آلبانیزی گفت بسیاری از رهبران جهان از جمله دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در تماس تلفنی با او این حمله را محکوم کرده و با استرالیا ابراز همدردی کردهاند.
مارکو روبیو، وزیر خارجه ایالات متحده، با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی اکس نوشت آمریکا این "حمله تروریستی" را شدیدا محکوم میکند. او تأکید کرد: «یهودیستیزی در این جهان جایی ندارد.»
وزارت خارجه آمریکا نیز اعلام کرد روبیو با پنی وانگ، همتای استرالیایی خود در مورد حمله تروریستی در بوندای تلفنی صحبت کرده است.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
تیراندازیهای مرگبار جمعی واقعهای نادر در استرالیاست و این کشور یکی از امنترین کشورهای جهان به شمار میرود. آخرین تیراندازی مرگبار سال ۱۹۹۶ در استرالیا رخ داد که طی آن یک فرد مسلح ۳۵ نفر را در یکی از مناطق گردشگری در ایالت جزیرهای تاسمانی کشت.
جامعه یهودیان استرالیا کوچک اما عمیقا در جامعه گستردهتر ادغام شده است. حدود ۱۵۰ هزار نفر در کشور ۲۷ میلیونی استرالیا خود را یهودی معرفی میکنند. طبق برآوردها حدود یکسوم آنها در حومههای شرقی سیدنی، از جمله بوندای، ساکن هستند.
پس از حمله بوندای، شهرهای بزرگی از جمله برلین، لندن و نیویورک روز یکشنبه ۱۴ دسامبر (۲۳ آذر) تدابیر امنیتی پیرامون مراسم حنوکا را افزایش دادند.
انتشار گزارشی در مورد سوءاستفاده از کودکان در مراکز دولتی مجارستان و کوتاهی دولت در پیگیری این موارد، خشم مردم علیه ویکتور اوربان را برانگیخته است. با فراخوان رهبر اپوزیسیون، هزاران نفر علیه نخستوزیر تظاهرات کردند.هزاران نفر از مردم مجارستان روز شنبه ۱۳ دسامبر (۲۲ آذر) در پاسخ به فراخوان پیتر ماگیار، رهبر اپوزیسیون، با برپایی یک راهپیمایی گسترده در بوداپست خواستار کنارهگیری ویکتور اوربان، نخستوزیر این کشور، شدند. این راهپیمایی اعتراضی در پی انتشار گزارشی در رابطه با موارد متعدد کودکآزاری در مراکز دولتی نگهداری از کودکان و نوجوانان صورت گرفت.
اوربان از زمان روی کارآمدن در سال ۲۰۱۰ وعده داده بود حفاظت از کودکان را جزو اولویتهای خود قرار دهد، اما در سالهای اخیر چندین پرونده رسوایی سوءاستفاده از کودکان دولت او را با بحران روبرو کرده است.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
حزب "تیسا" به رهبری ماگیار روز جمعه گزارشی دولتی متعلق به سال ۲۰۲۱ را منتشر کرد که از سوءاستفاده گسترده از کودکان در مراکز نگهداری دولتی خبر میداد.
در این گزارش از حدود سه هزار مورد سخن رفته بود. این رقم بیش از یک پنجم همه کودکان و نوجوانانی را شامل میشود که تحت سرپرستی دولت در مراکز نگهداری بسر میبرند. بنا بر اعلام وزارت کشور مجارستان، گزارش یادشده در سال ۲۰۲۲ با هدف "حمایت از انجام وظایف" به ادارات مربوطه ارسال شده بود.
در این گزارش گفته شده بود در آن زمان بیش از ۳۲۰ کودک تحت سرپرستی دولت، قربانی خشونت و آزار جنسی شده بودند و ۷۷ تن از آنها مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته بودند. کارکنان مراکز نگهداری از این امر انتقاد کرده بودند که پس از گزارش این موارد، پلیس یا دادستانی اغلب تحقیقات را به بهانه "کمبود شواهد" بدون صدور کیفرخواست متوقف میکنند.
در تظاهرات روز شنبه پیتر ماگیار که در صف اول معترضان قدم برمیداشت، پلاکاری را با شعار "بیایید از کودکان محافظت کنیم" در دست داشت. تظاهرکنندگان همچنین مشعلها و عروسکهای پارچهای را برای نشان دادن حمایت و همبستگی با کودکان قربانی حمل میکردند. یک تظاهرکننده ۱۶ ساله با انتقاد از عملکرد دولت اوربان گفت: «در حالت عادی افشای چنین مواردی به سقوط دولتها میانجامد. مشکل آنها [دولت] این نیست که کودکان مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند، بلکه مشکلشان اینست که این موارد فاش شدهاند.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
اتهام سوءاستفاده و آزار جنسی کودکان در مراکز دولتی در مجارستان موضوعی سابقهدار به شمار میرود.
پیتر یوهاس، فعال اپوزیسیون و نماینده پیشین پارلمان به تازگی ویدئویی را منتشر کرد که توسط دوربینهای مداربسته یک زندان نوجوانان ضبط شده بود و نشان میداد که چگونه مدیر این مرکز سر نوجوانی را روی میز کوبیده و به او لگد میزند.
دادستانی مجارستان پس از بازتاب گسترده این ویدئو در رسانهها از دستگیری هفت تن در این پرونده خبر داد و سرپرست موقت این مرکز نیز از سمت خود استعفا داد. مدیر پیشین این مرکز از چند ماه پیش به ظن اداره یک شبکه فحشا، پولشویی و قاچاق انسان تحت تحقیقات دادستانی قرار گرفته بود. چهار کارمند این زندان نوجوانان نیز دستگیر شدند و دولت دستور داد تمامی مراکز دولتی از این دست تحت نظارت پلیس قرار بگیرند.
اوربان در گفتوگویی با یکی از رسانههای داخلی سوءاستفاده از کودکان را محکوم کرد و آن را "مجرمانه و غیرقابل قبول" خواند.
بهار سال آینده انتخابات پارلمانی در مجارستان برگزار میشود و حزب تیسا به رهبری ماگیار در نظرسنجیها پیشتاز است. منتقدان دولت اوربان را متهم میکنند که به رغم وجود گزارشهای متعدد در رابطه با سوءرفتار با کودکان در سالهای اخیر، هیچاقدام مؤثری انجام نداده است.
حزب تیسا دولت را به ناکامی در حفاظت از کودکان و نوجوانان متهم کرده و خواستار استعفای اوربان شده است.
دفتر مطبوعاتی دولت مجارستان به درخواست رسانههای بینالمللی برای اظهارنظر پاسخ نداده است.
پس از کشته شدن سه آمریکایی در سوریه، دونالد ترامپ تهدید کرد آمریکا از داعش انتقام میگیرد. او گفت احمد شرع، رئیسجمهور سوریه، را مسئول این حادثه نمیداند. وزیر خارجه سوریه اعلام کرد دمشق این حمله را شدیدا محکوم میکند.دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی متعلق به خودش، تروث سوشال، با اشاره به کشته شدن سه آمریکایی در سوریه تهدید کرد که "انتقام بسیار سختی" از گروه تروریستی "دولت اسلامی" (داعش) خواهد گرفت.
به گفته پنتاگون روز شنبه ۱۳ دسامبر (۲۲ آذر) در پی تیراندازی یک عضو داعش به سوی نیروهای آمریکایی، دو سرباز ارتش ایالات متحده و یک مترجم غیرنظامی آمریکایی جان خود را از دست دادند و سه تن دیگر زخمی شدند. شان پارنل، سخنگوی پنتاگون اعلام کرد این حمله در شهر باستانی پالمیرا و زمانی رخ داد که نیروهای آمریکایی در "حال انجام دیداری با یک رهبر کلیدی محلی" در چارچوب عملیات مقابله با تروریسم در منطقه بودند.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
ترامپ گفت که احمد شرع، رئیسجمهور سوریه را مسئول این حادثه نمیداند. او این حادثه را "حملهای از سوی داعش علیه آمریکا و سوریه در منطقهای بسیار خطرناک از سوریه که به طور کامل تحت کنترل آنها [دولت دمشق] نیست" توصیف کرد. ترامپ نوشت احمد شرع که ماه گذشته به کاخ سفید سفر کرده بود، از این حمله "بسیار ناراحت و نگران" است.
فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا، سنتکام، نیز در پیامی در شبکه اکس، اعلام کرد این حمله "یک کمین توسط یک فرد مسلح وابسته به داعش" بود که "در درگیری کشته شد."
به گفته تام باراک، نماینده ویژه آمریکا در امور سوریه، این حمله مرگبار یک "گشت مشترک نیروهای آمریکایی و سوری" را هدف قرار داد.
اسعد شیبانی، وزیر خارجه سوریه، در پیامی در اکس اعلام کرد دمشق این "حمله تروریستی را که یک گشت مشترک ضد تروریسم سوریه و آمریکا را در نزدیکی پالمیرا هدف قرار داد، به شدت محکوم میکند."
خبرگزاری دولتی سوریه، سانا، به نقل از منبعی که نخواست نامش فاش شود، گزارش داد مجروحان توسط بالگردهای آمریکایی به یک پایگاه نظامی در نزدیکی مرز سوریه با اردن و عراق منتقل شدهاند.
طبق اعلام پنتاگون تقریبا هزار سرباز آمریکایی در حال حاضر در سوریه مستقر هستند. دولت ترامپ بهار گذشته با اعلام موفقیت در مبارزه علیه داعش از کاهش شمار سربازان آمریکایی در سوریه خبر داد. در آن زمان حدود دو هزار سرباز آمریکایی در سوریه مستقر بودند.
یک مقام نظامی سوری که نخواست هویتش فاش شود، به خبرگزاری فرانسه گفت تیراندازی در "جریان دیداری میان افسران سوری و آمریکایی" در یک پایگاه نظامی سوری در پالمیرا رخ داد. انور البابا، سخنگوی وزارت کشور سوریه، در گفتوگویی با تلویزیون دولتی این کشور گفت پیشتر "هشدارهایی از سوی فرماندهی امنیت داخلی به نیروهای متحد در منطقه بیابانی" درباره احتمال "نفوذ" داعش داده شده بود.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
ایالات متحده رهبری یک ائتلاف بینالمللی در سوریه و عراق را برای مبارزه با داعش بر عهده دارد. ماه گذشته و در جریان سفر تاریخی احمد شرع به واشنگتن، دمشق بهطور رسمی به این ائتلاف پیوست.
داعش در سال ۲۰۱۴ و در جریان جنگ داخلی سوریه، بخشهای وسیعی از خاک سوریه و عراق را تصرف کرد، اما پنج سال بعد از نظر سرزمینی در سوریه شکست خورد. با این حال نیروهای این گروه همچنان در بیابانهای وسیع سوریه حضور دارند.
نیروهای آمریکایی در شمال شرق سوریه که تحت کنترل کردهاست و همچنین در پایگاه "التنف" نزدیک مرز اردن مستقر هستند.
در تلاشها برای پایان دادن به جنگ روسیه علیه اوکراین، محورهای اصلی اختلاف همچنان کاملا حلنشده باقی ماندهاند. اکنون گفتوگوها وارد دور تازهای میشود و قرار است شماری از مقامهای بلندپایه به برلین سفر کنند.مذاکرات درباره دستیابی به راهحلی صلحآمیز برای اوکراین از یکشنبه ۱۴ دسامبر (۲۳ آذر) در برلین ادامه مییابد. بنا به اعلام یک مقام کاخ سفید، از جمله استیو ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا، برای این منظور به آلمان سفر خواهد کرد.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
به گفته منابع دولتی در برلین، قرار است ابتدا مشاوران سیاست خارجی آمریکا، اوکراین و آلمان روز یکشنبه با یکدیگر گفتوگو کنند. بر اساس گزارشها، احتمال دارد جرد کوشنر، داماد دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا نیز در این روند نقش داشته باشد.
همچنین انتظار میرود ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین روز دوشنبه ۱۵ دسامبر وارد برلین شود. به گفته دولت آلمان، فریدریش مرتس، صدراعظم این کشور، ابتدا در چارچوب گفتوگوهای اقتصادی دوجانبه آلمان و اوکراین از زلنسکی استقبال خواهد کرد و سپس "درباره وضعیت مذاکرات صلح" با او به تبادل نظر میپردازد.
به گفته اشتفان کورنلیوس، سخنگوی دولت آلمان، شامگاه دوشنبه "شماری از رهبران کشورهای اروپایی و همچنین مقامهای ارشد اتحادیه اروپا و ناتو" به این گفتوگوها خواهند پیوست.
بیشتر بخوانید: اوکراین برای بازنگری طرح صلح آمریکا به زمان نیاز دارد
انتظار میرود از جمله امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه و کییر استارمر، نخستوزیر بریتانیا نیز به برلین سفر کنند. کاخ سفید نیز اعلام کرده است که ویتکاف در نشستهای روز دوشنبه حضور خواهد داشت.
ترامپ خواستار توافق سریع است
به گفته کاخ سفید، اعزام ویتکاف نشاندهنده افزایش فوریت برای رفع اختلافات باقیمانده با کییف بر سر شروط طرح صلح پیشنهادی آمریکا است. دونالد ترامپ بر پایان سریع جنگ تهاجمی روسیه علیه اوکراین پافشاری میکند و خواهان ازسرگیری روابط اقتصادی با روسیه است.
در مقابل، متحدان اروپایی نگران آن هستند که هرگونه توافق بیش از حد به سود مسکو تمام شود. ویتکاف، از نزدیکان ترامپ، اوایل ماه جاری با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، دیدار کرده بود، اما این گفتوگوها به پیشرفتی ملموس نینجامید و مسکو همچنان بر مطالبات حداکثری خود اصرار دارد.
اختلافات اصلی همچنان پابرجا است
به دنبال فشارهای اوکراین و متحدان اروپاییاش، طرحی که در ابتدا بسیار نزدیک به مواضع روسیه ارزیابی میشد، در برخی محورهای اساسی بازنگری شده است. شامگاه چهارشنبه ۱۰ دسامبر، اوکراین نسخهای جدید از پیشنهادها را به واشنگتن ارسال کرد و زلنسکی نیز روز پنجشنبه ۱۱ دسامبر برای نخستین بار جزئیاتی از وضعیت کنونی مذاکرات ارائه داد.
بیشتر بخوانید: زلنسکی: تصمیمگیری درباره واگذاری سرزمین با مردم اوکراین است
به گفته او، آمریکا همچنان اوکراین را به دادن امتیازات گسترده ارضی به روسیه ترغیب میکند. زلنسکی درباره منطقه دونتسک گفت که بر اساس دیدگاه واشنگتن، قرار است در بخشهایی از این منطقه که اکنون تحت کنترل اوکراین است، یک "منطقه آزاد اقتصادی" ایجاد شود.
اوکراین و متحدان اروپاییاش هرگونه گفتوگو درباره واگذاری سرزمین را به ارائه تضمینهای امنیتی از سوی آمریکا مشروط کردهاند. به گفته منابعی در کاخ الیزه، اروپاییها از واشنگتن انتظار نوعی تضمین حمایتی مشابه ماده پنج پیمان ناتو را دارند.
در این چارچوب تأکید شده است که "پیش از هرگونه تعدیل در مسائل حساس ارضی، باید شفافیت کامل درباره تضمینهای امنیتی اروپا و آمریکا وجود داشته باشد."
ادامه حملات روسیه
با وجود پیشنهادهای متقابل و افزایش مذاکرات در هفتههای گذشته، تاکنون هیچ نشانهای از توافق در این نقاط کلیدی اختلاف به بیرون درز نکرده است. افزون بر موضوع واگذاری احتمالی سرزمین و تضمینهای امنیتی، بحث عضویت اوکراین در ناتو و اتحادیه اروپا و همچنین مطالبه مسکو برای محدود کردن توان نظامی اوکراین همچنان از جمله مسائل حلنشده به شمار میرود.
در همین حال، بنا به اعلام مقامهای اوکراینی، در پی حملات هوایی تازه روسیه، بار دیگر هزاران نفر در هفت منطقه این کشور با قطع برق مواجه شدهاند.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
زلنسکی با اشاره به مذاکرات جاری گفت: «مهم است که اکنون همه ببینند روسیه چه میکند. هر اقدام آنها ترور علیه مردم ما است. این حملات بههیچوجه تلاشی برای پایان دادن به جنگ نیست.» او اضافه کرد مسکو میخواهد "همچنان کشور ما را نابود کند و بیشترین رنج ممکن را به مردم ما تحمیل کند."
در حالیکه دونالد ترامپ از توافق بر سر آتشبس میان تایلند و کامبوج خبر داده، درگیریها در مرز دو کشور ادامه دارد و دولت کامبوج تمام گذرگاههای مرزی با تایلند را تا اطلاع ثانوی بسته است.همزمان با تداوم تبادل آتش در مرز تایلند و کامبوج، دولت پنومپن روز شنبه ۱۳ دسامبر (۲۲ آذر) اعلام کرد تمامی گذرگاههای مرزی با تایلند را فوری و تا اطلاع ثانوی بسته است؛ تصمیمی که در تناقض آشکار با ادعای دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، درباره توافق دو طرف بر سر آتشبس است و نشان میدهد میان خط رسمی واشینگتن و واقعیت میدانی فاصله جدی وجود دارد.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
وزارت کشور کامبوجدر بیانیهای اعلام کرد همه ترددهای ورود و خروج در مرز با تایلند متوقف شده و این تصمیم بلافاصله و تا اطلاع بعدی اجرا میشود. همزمان، نِت پهاکترا، وزیر اطلاعرسانی کامبوج، مدعی شد ارتش تایلند دامنه حملات خود را به زیرساختهای غیرنظامی و شهروندان کامبوجی گسترش داده است؛ ادعایی که مقامهای تایلند آن را رد کردهاند.
سخنگوی نیروی هوایی سلطنتی تایلند در واکنش گفت نیروهای این کشور از سلاحهای بسیار دقیق استفاده میکنند تا به گفته او «از آسیب به غیرنظامیان بیگناه جلوگیری شود».
بانکوک: تا رفع تهدید، حملات متوقف نمیشود
چانویرکول، نخستوزیر تایلند، با رد هرگونه آتشبس فعال، تأکید کرد عملیات نظامی کشورش ادامه خواهد یافت. او در پیامی در فیسبوک گفت تایلند تا زمانی که «احساس نکند تهدیدی متوجه سرزمین و مردمش است» به حملات ادامه میدهد و در اظهاراتی جداگانه افزود این کامبوج است که باید پیش از هر چیز حملات خود را متوقف کند.
او با اشاره به عملیات صبح شنبه ارتش گفت این اقدام خود پاسخی روشن به وضعیت موجود بوده است؛ نشانهای از آنکه دولت تایلند آتشبس مطرحشده از سوی آمریکا را الزامآور یا اجرایی تلقی نمیکند.
ترامپ از آتشبس میگوید، گلولهها همچنان شلیک میشوند
دونالد ترامپ ، رئیسجمهور آمریکا که نقش میانجی را در این مناقشه بر عهده گرفته، روز جمعه در شبکه اجتماعی خود مدعی شد در تماس تلفنی جداگانه با هون مانه، نخستوزیر کامبوج، و آنوتین چانویرکول، دو طرف را به توقف شلیکها متقاعد کرده است. او نوشت که رهبران دو کشور پذیرفتهاند «به همه شلیکها پایان دهند و به توافق صلح اولیه» که در ماه ژوئیه به میانجیگری آمریکا، چین و مالزی حاصل شده بود بازگردند.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
به گفته ترامپ، این تماس "گفتوگویی بسیار خوب" بوده است. پس از این تماس، آنوتین در اظهاراتی عمومی گفت کامبوج «قرار است به آتشبس پایبند باشد» اما همزمان بر ضرورت رفع "نقض توافق" از سوی طرف مقابل تأکید کرد؛ موضعی که با تصمیم بعدی بانکوک برای ادامه حملات در تعارض قرار گرفت.
هون مانه نیز در موضعی رسمی اعلام کرد کامبوج «همیشه به راهحلهای مسالمتآمیز برای حل اختلافات» پایبند بوده است، اما بستهشدن مرز و تشدید تنشها نشان میدهد آتشبس ادعایی ترامپ هنوز در میدان تثبیت نشده است.
مناقشه قدیمی در سایه درگیریهای تازه
تنش کنونی در ادامه اختلاف مرزی دیرینه میان تایلند و کامبوج است که ریشههای آن به دههٔ ۱۹۵۰ و دوران پس از استقلال کامبوج از فرانسه بازمیگردد. این مناقشه ابتدا بر سر مالکیت معبد باستانی هندو «پره ویهار» شکل گرفت اما بهتدریج سایر نوارهای مرزی را نیز دربر گرفت.
در تیرماه امسال، پس از پنج روز درگیری، با میانجیگری آمریکا، چین و مالزی آتشبسی موقت برقرار شد و دو طرف تعهد کردند آن را تمدید کنند؛ اما این توافق در ماه نوامبر، پس از آنکه انفجار مین در منطقه مرزی چند سرباز تایلندی را مجروح کرد، عملاً به حالت تعلیق درآمد و چرخه تازهای از حملات و پاسخهای نظامی آغاز شد.
اکنون با وجود ادعای واشینگتن درباره «توافق بر سر آتشبس»، تصمیم کامبوج برای بستن مرز و تأکید تایلند بر تداوم عملیات، نشان میدهد راه رسیدن به آتشبس پایدار و حلوفصل مناقشه تاریخی دو کشور همچنان ناهموار است.
مرگ ناگهانی خسرو علیکردی، وکیل شناختهشده پروندههای سیاسی و عقیدتی در مشهد، موجی از سوءظنها و واکنشهای مدنی و صنفی را برانگیخته و الگوی تکرارشونده مرگهای مشکوک در تاریخ جمهوری اسلامی را پررنگ کرده است.پس از انتشار خبر درگذشت خسرو علیکردی، وکیل دادخواه در محل کارش، شمار زیادی از کاربران، وکلا و فعالان مدنی و سیاسی مرگ ناگهانی این وکیل شناختهشده را "پرابهام" و "مشکوک" دانستهاند. پیکر این وکیل چند روز پیش در دفتر کارش پیدا شد و خبر درگذشت او موجی از واکنشهای صنفی و مدنی برانگیخت. واکنشهایی که منجر به بازداشت حتی شماری از چهرهها و فعالان سیاسی شد.
در میان کسانی که عصر جمعه ۲۲ آذرماه (۱۲ دسامبر) و در مراسم هفتمِ خسرو علیکردی، بازداشت شدند، نام نرگس محمدی برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۲۳، سپیده قلیان، هستی امیری، پوران ناظمی و عالیه مطلبزاده دیده میشود و خبرها از بازداشت چندین نفر دیگر حکایت دارد.
حساب نرگس محمدی در شبکه اکس نوشت: «گزارشها حاکی است اسدالله فخیمی، اکبر امینی، حسن باقرینیا و ابوالفضل ابری نیز همراه با نرگس محمدی بازداشت شدهاند. همچنین مرضیه آدینهزاده، خواهر ابوالفضل آدینهزاده از کشتهشدگان جنبش "زن، زندگی، آزادی" اعلام کرد که علی آدینهزاده، پدرشان، پس از خروج از مسجد غدیر باباعلی در مشهد توسط ماموران لباسشخصی بازداشت شده است.»
منابع نزدیک میگویند دسترسی به دفتر کار خسرو علیکردی نیز محدود شده و دوربینها و تجهیزات تصویری بهسرعت جمعآوری شده است. همزمان با طرح پرسشها درباره ابهامهای پرونده، قوه قضاییه در رسانههای دولتی علت مرگ را "ایست قلبی در محل کار" اعلام کرد.
بیشتر بخوانید: بازداشت نرگس محمدی و چند فعال مدنی در مراسم هفتمِ خسرو علیکردی
خسرو علیکردی طی سالهای گذشته عمدتا به سبب وکالت پروندههای فعالان و زندانیان سیاسی و عقیدتی و همچنین خانوادههای جانباختگان در جریان خیزشهای ضدحکومتی در خراسان شناخته میشد. او در مرداد ۱۴۰۲ بازداشت و با وثیقه آزاد شد و در بهمن ۱۴۰۲ نیز به یک سال زندان، دو سال تبعید به نهبندان، دو سال ممنوعیت خروج از کشور و محدودیتهای حرفهای و رسانهای محکوم شد.
برخی منابع میگویند او چند روز پیش از مرگ به همکاران و فعالان مدنی هشدار داده بود که "پروندهسازیهای جدید" علیه او و دیگر کنشگران در جریان است. همکاران علیکردی از پیگیری موشکافانه، سفرهای مکرر به شهرهای حاشیهای و همراهی نزدیک او با خانوادههای دادخواه گفتهاند.
نگرانی از الگوی تکرارشونده مرگهای مشکوک
مرگ ناگهانی این وکیل دادخواه واکنشهای گستردهای از سوی جامعه مدنی و حقوقدانان به همراه داشته است. شیرین عبادی، برنده جایزه نوبل صلح و رئیس کانون مدافعان حقوقبشر، با ستایش از نقش علیکردی در پیگیری پروندههای سیاسی و عقیدتی در خراسان نوشت که فقدان او "فراتر از اندوه یک خانواده، ضایعهای برای همه کنشگران عدالتخواه است." او یادآور شد که علیکردی و برادرش وکالت پروندههایی چون فاطمه و محمدحسین سپهری را برعهده داشتند.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
محمد نجفی، وکیل محبوس در اوین نیز در پیامی صوتی از آزادگی و پایبندی حرفهای علیکردی گفت و تأکید کرد که او برای دفاع از موکلان به شهرهای دوردست میرفت و زیر فشارهای امنیتی عقب ننشست.
همچنین سعید دهقان، حقوقدان، با اشاره به جمعآوری شتابزده دوربینهای مداربسته و الگوی تکرارشونده مرگهای مشکوک در تاریخ جمهوری اسلامی، یادآور شد که "در سالهای اخیر بیش از ۵۰ وکیل کشته شدند."
"تاریخ جمهوری اسلامی سراسر از قتل مخالفان است"
تا کنون دستکم ۸۲ وکیل دادگستری با انتشار بیانیهای آمادگی خود را برای همراهی با خانواده خسرو علیکردی و پشتیبانی از آنها در مسیر روشن شدن حقیقت اعلام کردهاند.
این وکلا و کنشگران خواستار دسترسی خانواده و نمایندگان مستقل به تصاویر دوربینها، گزارش کامل بررسی جسد و آزمایشهای سمشناسی و اعلام زمان تقریبی مرگ شدهاند. آنان تاکید میکنند که بدون این اقدامات، سوءظنها نسبت به یک الگوی خطرناک در برخورد با وکلای پروندههای سیاسی در جمهوری اسلامی همچنان پابرجا میماند.
کارشناسان مسائل سیاسی نیز با بررسی الگوی حذف مخالفان در تاریخ جمهوری اسلامی، بر نقش حکومت در تداوم ابهامها در مورد مرگ این وکیل تاکید دارند.
پرویز دستمالچی، سیاستمدار و نویسنده معتقد است که اصولا در هر حادثه، پرونده یا به ویژه مرگی که اتفاق میافتد، اگر شفافیت لازم در بررسیها وجود نداشته باشد، موجب شک و تردید میشود. به ویژه، اگر شما با حکومتی چون جمهوری اسلامی روبرو باشید که بنابر شهادت تاریخ تقریبا نیم سدهاش سراسر از قتل مخالفان و دگراندیشان باشد.
او در گفتگو با دویچهوله فارسی میافزاید: «شک و تردید هنگامی برطرف میشود که بررسی پرونده به گونهای کامل و بدون پردهپوشی از سوی افراد بیطرف ممکن باشد. اما در مورد مرگ مشکوک آقای علیکردی تاکنون نه تنها چنین نبوده، بلکه برعکس، به دلیل فعالیتهای او در دفاع از پروندههای مخالفان رژیم، قتل او توسط حکومت و عوامل آنها در حال تقویت است.»
او در ادامه به سوابق حکومت در قتلهای حکومتی اشاره میکند: «اصولا اندیشه و فلسفه این حکومت دینی- بنیادگرای اسلامی جدا از قتل و کشتار دگر اندیشان و مخالفان نیست. قتل و کشتار مخالفان حکومت دینی از همان فردای برقراری حکومت بنیادگرایان اسلامی شروع شد. اعدامهای پشتبام افسران ایران که مشخص نبود جرم آنها اصولا چه بوده است و چیست، قتل عام زندانیان سیاسی ایران در تابستان ۱۳۶۷ با امضای روحالله خمینی و حتی کشتن زندانیانی که دوران محکومیت خود را گذرانده بودند، قتلهای سیاسی زنجیرهای و کشتار پروانه و داریوش فروهر، محمد مختاری یا محمد رضا پوینده و... شاهد این ماجراست.»
"قتل دگراندیشان تنها نشانه ضعف حکومت است"
این سیاستمدار در این میان نهاد قضایی را مستقل نمیداند و آن را ابزاری در دست حکومتگران میخواند: «ما در جمهوری اسلامی قوه قضاییه مستقل نداریم، این نهاد در خدمت حکومتگران و اعمال آنها است، درست مانند تمام حکومتهای توتالیتر. حکومت هر جا که بتواند مخالفان را ابتدا سرکوب قضایی میکند تا مجبور به سکوت کند، و اگر این روش پاسخ نداد، آنها را به گونههای کاملا متفاوت به قتل میرساند. جمهوری اسلامی یک نظم سیاسی کاملا واپسگرا و ارتجاعی است و میداند اگر از این شیوهها استفاده نکند، برچیده خواهد شد.»
دستمالچی حذف فیزیکی مخالفان را نشانه قدرت نمیداند و معتقد است که قتل دگراندیشان تنها نشانه ضعف حکومت است.
به گفته او، تاریخ در همین صد سال اخیر نمونههای بسیار متفاوت و سرنوشت دیکتاتورها به ما نشان میدهد: از فروپاشی حکومت آپارتاید آفریقای جنوبی تا صدام حسین و قذافی، از فروپاشی شوروی و سایر کشورهای اروپای شرقی و تا همین یکسال پیش، برچیده شدن نظام سیاسی رژیم بشار اسد در مدت تنها ۹ روز. پس اگر سرکوب نتیجه مثبت داشت، تمام حکومتهای جنایتکار هنوز هم پابرجا بودند.
"عدم اعتماد به دستگاه قضا منجر میشود مرگها به قتل تعبیر شوند"
به گفته تحلیلگران سیاسی، عدم اعتماد عمومی به دستگاه قضا و تأثیرگذاری نهادهای امنیتی بر این نهاد، بهگونهای عمل میکند که اینگونه مرگها به قتل تعبیر شوند. در این میان، هرچند دستگاه قضایی و امنیتی که در زمینههای مختلف سابقه پروندهسازی، اعترافات اجباری و تغییر روند دادرسی را دارد، تلاش میکند خود را مبرا نشان دهد، اما در ذهن جامعه، فارغ از عاملیت فردی، این بیاعتمادی ساختاری سبب میشود حکومت مقصر جلوه داده شود.
رضا طالبی، تحلیلگر مسائل سیاسی ایران و کارشناس امور بینالملل، تلاشهای قضایی برای تبرئه خود را واکنشی به تبعات اجتماعی میداند و به دویچه وله فارسی میگوید: «تلاشهای دستوپا شکسته و فوری نهاد قضایی برای تبرئه خود در پرونده مرگ مبهم مخالفان، از جمله در پرونده مهسا امینی سبب شده است که در هیچ پروندهای اعتماد به ساختار حقوقی شکل نگیرد؛ ساختاری که دانهدرشتهای اقتصادی و رانتخواران بانفوذ را رها میکند و حساسیت خود را عمدتاً در قبال فعالان سیاسی یا حقوقی نشان میدهد.»
"هرگونه حذف فیزیکی میتواند آتشفشان خشم مردم را تشدید کند"
این تحلیلگر مسائل سیاسی بر تغییر شرایط جامعه و هوشیاری عمومی تأکید میکند: « امروز دیگر دهه شصت نیست که بتوان حذفهای کمسروصدا، قابل انکار و زنجیرهای انجام داد و بازخوردی در جامعه نداشت. جامعه آگاهتر شده است، گسستهای اجتماعی افزایش یافته، نسلها تغییر کردهاند و شبکههای اجتماعی و فضای مجازی شکل گرفته و قدرت یافتهاند. بیاعتمادی، از دوران پس از انقلاب، با آزمون و خطای اجتماعی به مرحلهای رسیده است که حتی اگر به فرض محال این حکومت در موردی محق هم باشد، کسی آن را باور نکند؛ زیرا این حقانیت نه عادلانه است، نه فراگیر و نه پاسخگو.»
به عقیده طالبی، امروز سیستم بهخوبی واقف است که هرگونه حذف فیزیکی، بهویژه در داخل کشور، میتواند عاملیت اجتماعی پیدا کند و آتشفشان خشم مردمی را تشدید کند.
"کنشگر دوبار میمیرد؛ یکبار به دست حکومت و بار دیگر به دست مخالفان"
طالبی حذف فیزیکی را تنها یکی از روشهای حذف مخالفان میداند و به جنبههای معنوی و فرسایشی آن نیز اشاره میکند: «نگاه حذفگرایانه، متاسفانه در میان برخی از مخالفان نیز وجود دارد. در شرایطی که حکومت حذف فیزیکی میکند، برخی از مخالفان نیز حذف معنوی میکنند و سکوت، خود بخشی از فرایند حذف میشود. کنشگر دوبار میمیرد؛ یکبار به دست حکومت و بار دیگر به دست مخالفان، و شاید بهتر باشد گفت هزار بار میمیرد، تا آنجا که جنازهاش به نماد تبدیل میشود.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
به عقیده این تحلیلگر سیاسی، در حذف فرسایشی، مرگ بهمثابه زهرچشم عمل میکند و مردم نیز بهتدریج فرسوده میشوند.
بیشتر بخوانید: بازگشت دوباره اعدامهای ملاءعام به شهرهای ایران
او در ادامه میافزاید: «ما، حتی در علوم سیاسی، نگران آنایم که خود به تابوتهایی تبدیل شویم که فقط جنازه حمل میکنند و مرگ برایمان عادی شود. عادیشدن مرگ، قتل، زندان و حتی خودکشی، بیماریای است که حکومت آن را در جامعه تسری داده است و این بسیار دردناک است. امروز خسرو علیکردی، دیروز سعیدی سیرجانی و فردا دیگران؛ و ما فراموش میکنیم. گویی تنها راه بقای این ساختار، فراموشکاری جمعی است.»
اوپنایآی، دو مدل جدید چتجیپیتی را معرفی کرد. این مدلها قرار است کدنویسی را بهتر انجام دهند، وظایف پیچیده را بهتر حل کنند و خطاهای کمتری داشته باشند. امکان گفتگو با محتوای اروتیک و جنسی نیز در نظر گرفته شده است.شرکت فناوری اوپنایآی، دو مدل جدید چتجیپیتی را معرفی کرده است. این مدلها قرار است کدنویسی را بهتر انجام دهند، وظایف پیچیده را به شکل قابلاعتمادتر حل کنند و خطاهای کمتری داشته باشند. همچنین بخشی نیز برای امکان گفتگو با محتوای اروتیک و جنسی در نظر گرفته شده است.
این شرکت مستقر در سانفرانسیسکو روز پنجشنبه ۱۱ دسامبر (۲۰ آذر) مدلهای جدید را با نامهای GPT5.2 Pro و GPT-5.2 Thinking بهعنوان بهترین مدلهای خود برای پردازش وظایف ریاضی یا علمی معرفی کرد. اوپنایآی اخیرا با رقابت فزایندهای از جمله از سوی مدل جدید Gemini 3 گوگل روبهرو شده بود.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
سم آلتمن، مدیرعامل این شرکت به شبکه تلویزیونی سیانبیسی گفت که "جمنای۳"، نسبت به آنچه اوپنایآی نگرانش بوده کاربران کمتری از چتجیپیتی را بهسوی خود کشانده است.
او با این حال تایید کرد که پس از انتشار نسخه جدید جمنای، در شرکت اوپنایآی "وضعیت هشدار قرمز" اعلام شده بود. بنا بر اطلاعات موجود، چتجیپیتی بیش از ۸۰۰ میلیون کاربر در هفته دارد و گوگل برای اپلیکیشن جمنای بیش از ۶۵۰ میلیون کاربر ماهانه.
برخی تحلیلگران و ناظران صنعت معتقدند که گوگل در بلندمدت میتواند چشمانداز موفقیت بهتری داشته باشد، زیرا این غول اینترنتی با موتور جستوجوی خود به شکل عمیقتری در زندگی روزمره کاربران ریشه دارد.
گفتوگوهای اروتیک با چتبات؟
به گفته اوپنایآی، مدل جدید GPT-5.2 در ایجاد جدولها، طراحی ارائهها، نوشتن کد، درک تصاویر، فهم زمینههای متنی طولانی، استفاده از ابزارها و پردازش پروژههای پیچیده و چندمرحلهای عملکرد بهتری دارد.
بنا بر وعدههای تبلیغاتی، GPT-5.2 Thinking، سی و هشت درصد کمتر از نسخه قبلی GPT-5.1 دچار وضعیت مشهور به "توهم" میشود. به عبارت دیگر، کمتر اطلاعاتی ارائه میدهد که متقاعدکننده به نظر میرسند اما از نظر محتوایی نادرست هستند.
شرکت فناوری اوپنایآی، سازنده چتبات مشهور چتجیپیتی پیش از این گفته بود که قرار است در ماه دسامبر قابلیت جدیدی برای گفتگو با محتوای جنسی برای کاربران را فعال کند. پیش از این مدلهای دیگر هوش مصنوعی از جمله xAI و Character.AI این قابلیت را ارائه میدادند.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
به گفته این شرکت، با گسترش امکان گفتگو به موضوعات اروتیک و محتوای جنسی، کاربران بزرگسال از این پس میتوانند گفتوگوهایی با این مضامین با هوش مصنوعی انجام دهند.
جیمی ویلز، همبنیانگذار ویکیپدیا با انتقاد از ترامپ او را "یک دیوانه" خواند که به گفته او "برای ریاست جمهوری کاملا فردی نابجا است". ویلز افزود مطمئن نیست افرادی که ترامپ را دوست دارند، به او هم اعتماد داشته باشند.همبنیانگذار ویکیپدیا در جریان رونمایی از کتاب خود با عنوان "اعتماد، هفت قاعده اعتماد یا اینکه چگونه چیزهایی با دوام بسازیم" با انتقاد شدید از دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا گفت: «او یک دیوانه است، انسانی کاملا نالایق، و برای ریاست جمهوری کاملا نابجا است.»
جیمی ویلز که هم تابعیت آمریکایی و هم بریتانیایی دارد، گفت: «من مطمئن نیستم افرادی که ترامپ را دوست دارند، به او هم اعتماد داشته باشند.»
ویلز گفت که "هواداران ترامپ اغلب میگویند مگر نه اینکه همه سیاستمداران دروغ میگویند. به همین دلیل هم این موضوع درباره ترامپ آنها را چندان آزار نمیدهد."
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
همبنیانگذار ویکیپدیا در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به خاستگاه هواداران ترامپ اظهار داشت: «این افراد از پیدا کردن انسانهای دیگری که بتوانند به آنها اعتماد کنند دست کشیدهاند. و دقیقا همینجا است که باید وارد عمل شویم و اعتماد را دوباره به مرکز توجه برگردانیم.»
او افزود: «اگر در یک بحث عمیقا سیاسی حتی دیگر به طرف مقابل هم اعتماد نداشته باشیم که واقعیتها را بیان میکند، هیچ راهحلی نمیتواند وجود داشته باشد.»
انتقاد به گراکیپدیا ایلان ماسک
ویلز در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به دانشنامه هوش مصنوعی گراکیپدیا که ایلان ماسک بنیان گذاشته است، گفت که این دانشنامه را رقیبی برای ویکیپدیا نمیبیند.
او ضمن انتقاد به ماهیت هوش مصنوعی این دانشنامه گفت: «تکیه کردن برای یک دانشنامه کامل بر یک مدل زبانی بزرگ "دیوانهوار" است، زیرا این مدلها تا حد زیادی "توهم " تولید میکنند.»
همبنیانگذار ویکیپدیا در ادامه افزود: «علاوه بر این، بسیاری از افراد به این پلتفرم بیاعتماد هستند، بهویژه چون ماسک ادعا میکند که این پلتفرم بیطرفتر از ویکیپدیا است.»
او با اشاره به این که "گراکیپدیا در موضوعات جنجالی بهشکل چشمگیری اغلب با دیدگاههای سیاسی ماسک همراستا به نظر میرسد" گفت: «من فکر نمیکنم افراد در آینده نزدیک بیش از ویکیپدیا به آن اعتماد کنند.»
ویلز پیشتر در برابر ادعای ایلان ماسک که گفته بود این دانشنامه گرایش سیاسی چپ دارد، از ویکیپدیا خود دفاع کرده بود.
همبنیانگذار ویکیپدیا اخیرا در برلین و هنگام معرفی کتاب خود گفته بود: «اگر پرسش این است که آیا ویکیپدیا بهدست فعالان چپ افراطی تصرف شده است یا نه، پاسخ این است: نه!»
ویلز گفت در جامعه ویکیپدیا اشتیاق واقعی برای بیطرفی و برای این پرسش وجود دارد که چگونه میتوان همه طرفهای یک بحث را بهشکلی منصفانه بازنمایی کرد.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
او افزود: «البته ممکن است پیش بیاید که بهویژه برخی مقالههای خاصتر جانبدارانه باشند، برای مثال زمانی که یک مدخل تنها بهوسیله یک نفر نوشته شده باشد که دیدگاه شخصی خود را وارد کرده است.»
ماسک با وجود روابط پر فراز و نشیبی که با ترامپ دارد، متحد سیاسی او محسوب میشود. او مدتها است ادعا میکند که ویکیپدیا گرایش سیاسی چپ دارد و از این رو، او گراکیپدیا را به کمک شرکت هوش مصنوعی خود، اکسایآی، توسعه داده است.




کانادایی های ایرانی تبار رو نمیدونم، ولی ایرانی های مقیم آمریکا، کل ورزشگاه رو پر میکنند... همین کافیه...
یه توضیح بدم برای خوانندگان که این روش بلاستوسیت نام دارد و جنینهای که در این مرحله در ابر سرما منجمد میشن تا بعداً مورد استفاده قرار بگیرند، ۲ تا ۵ روز سن دارند و کمتر از نیم میلیمتر اندازه دارند که فقط زیر میکروسکوپ دیده میشوند و فقط یک خوشه سلولی هستند بدون هیچ اندامی
پس با این فرمول اسراییل، حملات یمن به دفاع از غزه هم توجیه داره و قابل قبوله دیگه...
شرایط به شکلی درآمده که چه جنگ و چه صلح، باعث قدرت گرفتن ایران خواهد شد و چه در جنگ اقتصادی و چه در جنگ نظامی، ایران به اعتماد به نفس دست یافته. (قطعا هیچ کشوری نمیتوانند با تمام دنیا بجنگد ولی چنین جنگی هم برای یک ائتلاف جهانی ساده به نظر نمیرسد.) غرض اینکه این تحلیل های یک طرفه که فقط از نقاط ضعف و تهدیدها علیه ایران میگوید و اشاره به نقاط قوت یا فرصتهای او نمیکند و نیز اشاره ای به نقاط ضعف و تهدیدها علیه اسراییل نمیکند، این تحلیل ها برای این است که به خوانندگان آدرس غلط داده شود .چه فایده..
🔴 من تمام یهودیان را نخواهم کشت. برخی از آنها را زنده میگذارم تا آیندگان بدانند آنها چجور حیواناتی هستند. آدولف هیتلر🔗
۶۰ هزار نفر به فجیع ترین شکل ممکن، توی یه شهر کوچیک بنام غزه، به قتل رسیدند، ایشون تازه یادش افتاده باید صریح انتقاد کنه... یعنی تاحالا حاضر نبودند انتقاد شون به اسراییل، بصورت صریح باشه... عجب دنیای مسخره ای داریم! ...
به امید صلح درهمه جهان بخصوص خاورمیانه وآرزوی گشایش وپیشرفت اقتصاد ایران عزیز.. حیف این ملت عزیز نیست؟!. ما قدمت 5000ساله داریم حق ملت ایران این همه تهاجم ودشمنی وتحریم و... نیست. علت این مواردچیست؟ به آینده خوشبینم اگرماهم مثل دیگرکشورهای حوزه خلیج که زمانی جایی برای اسکان نداشتند،اب خوردن نداشتند وجودنداشتند والی لان 50سال ازما جلوترند. چکارکرده اندمسوولین این کشورها....
جالبه آقای اسرائیل تمام تلاششو کرد که آتش بس اخیر شکست بخوره، مثلاً در حالی که مذاکرات آتش بس در حال اجرا بود حمله کرد به اردوگاه داخل غزه و کلی آدم غیرنظامی رو کشت... دوباره چند روز بعد رسماً کشتن اسماعیل هنیه رو رو بر عهده گرفت... حالا هم بهانههای رنگ و وارنگ میاره... بیچاره با چه زبونی بگه که دست از سر من بردارید ... من حاضر به آتش بس نیستم... من کل غزه رو برای خودم میخوام... ما مردم دنیا هم دیگه داریم اسراییل جان رو خیلی اذیت میکنیم و اصلا مراعات حالش رو نمیکنیم... واقعا که!
این اتفاق منو یاد جانبازان اعضای و روان انداخت... میومدن توی اداره بنیاد شهید، اگه مشکلشون حل نمیشد، دعوا راه مینداختن که هیچ... یهو میدیدی لخت مادرزاد میشدن...
همونایی که الان تو کوبا رگ گردنشون باد کرده از شدت بی برقی دارن تو کوبا شعار میدن پدراشون تو انقلاب فیدل داشتن تو خیابونا رقاصی میکردن و شیرینی پخش میکردن و دنیا تو یک قدمی جنگ هسته ای شد چقد شبیه چقد آشنا چقد نزدیک 😔😔😔
در داستان سوریه، اصلا به نقش داعش اشاره ای نکرده... واقعا تحلیل حرفه ای و بی نقصی!... ههههه!
با رمز یا اسحاق همرو منفجر کردن یهود اکبر بووووووووووم
کیومرث پور احمد چی میگه
گوگوش تو ایران نیست ببینه الان زنان در نهایت آزادی هستند . زنان که آزادند
سخنرانی رئیس جمهور در مقر سازمان ملل شهریور ۱۴۰۱ اشاره کوتاه به ماجرای مهسا امینی https://castbox.fm/va/4612412
وا مگه میشه 16 سالشه از 12 سال پیش زندان است یعنی چهار سالش بوده قتل انجام داده داریم مگه
کار نمی کنه
دوستان این rss هست فقط خواندن نه گوش کردن! برای همین پلی نمیشه
سلام خسته نباشید.ببخشید این اپیزود چرا دانلود نمیشه خطا میده؟یعنی حذف شده؟آخه من تازه وارد کست باکس شدم نمیدونم چجوریه.این که به جای تایمش آندرلاین میذاره ودان نمیشه یعنی چی؟میشه لطفا ج بدید
اپیزودها پلی نمیشن.