مانگ هلات کوهنوردی

اپیزود ۴۴ قسمت دوم از کتاب سرطناب کتاب سرطناب به نویسندگی "روژه فریزون روش" و ترجمه "ابراهیم نوتاش" یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های مربوط به کوه‌نوردی است که به بسیاری از زبان‌های دنیا ترجمه شده است. اپیزود چهل و سوم (قسمت اول کتاب سرطناب)را با داستان  ژوزف رونا معروف به سرخه ،سلطان راهنمایان کوهستان شروع کردیم که از اجرای آخرین برنامه اش در شصت سالگی برمی‌گشت. پسری جوان به اسم پی‌یر، ژوزف را همراهی می‌کند. او جوانی جویای نام و عاشق کوهستان است که مهارت کوه‌نوردی و سنگ‌نوردی را از پدرش به ارث برده‌. در بین راه به این دو نفر خبر می‌رسد که ژان سروتاز،پدر پی‌یر که راهنمای رسمی و ورزیده ای‌ست در مسیر برگشت از قله سهمگین درو،زیر دیواره  دچار صاعقه شده و جان خودش را از دست داده . ژان سروتاز قراربود همراه با ژرژ کلاریس ،کمک راهنمایش ،کوه‌نوردی آمریکایی به نام وارفیلد را به قله درو ببرند،ولی در مسیر برگشت از قله،این حادثه تلخ باعث شد برنامه جوری دیگر ادامه پیدا کند و اتفاقات دراماتیک و هیجان انگیزی دیگری رقم بخورد. در اپیزود ۴۴ با قسمت دوم کتاب سرطناب با ما باشید تا راوی ادامه این رمان کوه‌نوردی  باشیم ، پیش از این به شما پیشنهاد می‌کنیم که ابتدا اپیزود قبل رو گوش کنید که بهتر در فضای این رمان قرار بگیرید. فرشته احمدیانفر محسن نیکروش صفر سه استور سایت :03Store.ir تلگرام :t.me/Sefr3Store اینستاگرام : instagram.com/03store.ir صفر سه استور فروش اکانت سپاتیفای پشتیبانی 24/7 تا آخرین روز اشتراک

اپیزود چهل و سوم پادکست مانگ هلات به نام سرطناب(قسمت اول)تدوین و منتشر شد.این اپیزود خلاصه ای از رومان معروف کوه‌نوردی به نام سرطناب با نویسندگی "روژه فریزون روش" و ترجمه "ابراهیم نوتاش" است.داستان این کتاب در منطقه شامونی فرانسه می گذرد و بر پایه ماجرای واقعی زندگی ژوزف رونا (معروف به سرخه)،یکی از مشهورترین راهنمایان کوهستان فرانسه در دوران پیش ازجنگ جهانی دوم است. این رمان کوه‌نوردی صیقلی است برجسم و جان و روح و روان آدمیانی که می‌شود از تجارب،اخلاق و منش‌های انسانی و کوه‌نوردی هایشان بهره‌ها برد.تعهد و مسئولیت از کلید واژه‌های این رمان کوه‌نوردی است. این داستان کشاکش عقل و احساسات در کوه‌نوردی ست؛ گزینش میان زندگی معقول ‌ پرآسایش از یک سو و پنجه درافکندن با تیغه های سخت کوهستان که دل و جان کوه‌نورد بدان مایل است از سوی دیگر. امیدواریم مورد پسند و توجه شما مخاطبین گرامی قرارگیرد. لطفا ما را به دیگران معرفی کنید. محسن نیکروش/فرشته احمدیان فر آبان ماه ۱۴۰۳ راه های ارتباطی با حامی مالی این اپیزود: صفحه اینستاگرام کلینیک ساختمانی نیکا https://www.instagram.com/NIKA.Clinic/ شرکت طرح و کاوش ابنیه https://tokco.com/ کاوه اشکشی ۰۹۱۲۳۸۸۸۲۷۸ Ashkeshi@gmail.com

روایتی از صعود انفرادی محسن دامغانی کوهنورد کرمانی در زمستان ۱۴۰۲ از جبهه شمالی و بازگشت از جبهه جنوبی

از زندان طرابزون تا قله البروس

اپیزود چهلم کاپیتان عبدی در این اپیزود پادکست مانگ هلات، به داستان شگفت‌انگیز و الهام‌بخش عزیز عبدی، کوه‌نورد برجسته و پر افتخار ایرانی، می‌پردازیم. عبدی، مردی با قلبی مملو از شور و حرارت، و قامتی استوار و عزمی سترگ، در طول زندگی خود قله‌های بسیاری را فتح کرده است. او با ۶۵ سال سن و با عمل تعویض مفصل ران، به بلندترین قله‌های جهان صعود کرده و عنوان مسن‌ترین ایرانی فاتح اورست را به دست آورده است. در این اپیزود، شما را به دنیای کوه‌نوردی عبدی می‌بریم، جایی که هر صعود، سفری است به درون و تلاشی برای کشف ناشناخته‌ها. عبدی می گود  کوهنوردی فقط تمرین قدرت و مهارت نیست، بلکه یک فلسفه زندگی است. او نیز چون والتر بوناتئ کوهنورد شهیر ایتالیایی معتقد است«کوه‌ها وسیله‌اند، انسانیت نهایت است. هدف، صعود قله‌ها نیست بلکه ارتقاء انسانیت است.» او داستان‌هایی از ماجراجویی‌هایش در کوه‌های بلند جهان، از دماوند تا اورست، و از کیلیمانجارو تا آکونکاگوا را با شما به اشتراک می‌گذارد. عبدی با هر قدمی که برمی‌دارد، به ما نشان می‌دهد که محدودیت‌ها فقط در ذهن ما هستند و با ایمان و اراده می‌توان به هر هدفی دست یافت. همچنین، در این اپیزود درباره مواجهه او با چالش‌ها و سختی‌ها، از آسیب‌دیدگی‌های جسمی تا شرایط سخت طبیعی، خواهید شنید. عبدی با عشق و تعهد به کوه‌نوردی، هرگز تسلیم نشده و همواره به مسیر خود ادامه داده است. او با قدرت اراده و روحیه‌ای مثال‌زدنی، نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با مشکلات مواجه شد و بر آن‌ها فائق آمد. این اپیزود با حمایت باشگاه نیچرفرندز ایران، که در زمینه آموزش و ترویج ارتباط بهتر با طبیعت فعالیت می‌کند، تهیه شده است. https://naturefriends.ir/ همچنین این اپیزود را تقدیم کردیم به روح بلند "عباس جعفری"، یادش گرامی.   با ما همراه ما باشید و از این روایت الهام‌بخش لذت ببرید. خرداد ۱۴۰۳ فرشته احمدیانفر/محسن نیک روش

پادکست مانگ هلات منتشر کرد :   اپیزود سی و نهم به نام "ژیلا و دلدادگی هایش" ،که روایت زندگی یکی از نخستین بانوان مربی کوه‌نوردی دهه سی کشورمان  می باشد . "ژیلا عربی"  همسر گرانقدر زنده یاد "محسن نوری"،  مربی درجه یک  و مدرس نام آشنای کوه‌نوردی است که تا واپسین روزهای زندگی اش، عاشقانه و پرتوان در دنیای کوه و کوه‌نوردی گام برداشت. داستان ما روایت زندگی مشترک یک مربی سنگنوردی و اسکی زن است با یک مربی سنگنوردی مرد . قصه ای است از دلدادگی و عشق که نقطه آغاز این پیوند در صخره های بلند و سرسخت کوهستان است ، عشقی که رشته وصلش  طناب حمایت  و استحکام پیوندش به کارگاه  محبت و تداوم زندگی است . این دو پنجه بر سنگ های آذرین سائیدند و پاها را در لمس گیره ها و طناب صعود و حمایت های میانی سپرده و پس از صعودی جسورانه از دیواره بند یخچال، با شادی و مسرت ، سفره عقد زناشویی خویش را بر پا کردند و از آن پس، همطناب و همنورد دیواره ها ، قله ها و پیست های اسکی شدند و هم پیمان عشق و زندگی، تا آتش مهر و عشق خویش را بر فراز قلل بیفروزند.

در ایپزود سی و هشتم پادکست مانگ هلات به نام "آواها و نواهای محلی و قومی کوهستان" با مجموعه ترانه های زیبایی از اقوام  کشورمان ایران و مطالبی از حس های خوب کوهستان آشنا می شوید . این جستار  تلاشی است برای گردآوری بخش هایی از نواهای عاشقانه کوهستان که شنیدن هریک از آن ها یادآور خاطراتی خوش و بیادماندنیست که در طول کوه‌نوردی هایمان ساخته ایم. در این اپیزود برآنیم تا در لابلای اشعار کوهستانی که مملو از حس های زیبا به طبیعت و کوهستان می باشد، با هم  دل عاشق و دلنواز سوار بر امواج موسیقی شویم . این ترانه ها و آهنگ ها از نواهای حماسی و عاشقانه اقوام ایران بزرگ هستند که همواره در شادی ها، غم ها و رویدادهای تاریخی و اجتماعی با نغمه هایی از دل طبیعت در هم آمیخته و در دل کوهستان  پیچیده است . موسیقی، هنری جدانشدنی در زندگی همه ماست و دنیای پر رمز و رازش تاثیر شگفت انگیزی بر سلامت روان و جسم ما دارد.به جاست تا ضمن احترام به فرهنگ ، سنت ، لهجه و گویش های زیبای متنوع قومی‌مان در حفظ، نگهداری و غنای آن برای نسل های آتی بکوشیم.

با اسطوره کوه‌نوردی جهان رینهولد مسنر یک مصاحبه خاطره انگیز توسط فصلنامه کوه در سال 1375 فروردین ماه 1375 ساعت دو بعدازظهر است، به اتفاق دو دوست ایرانی وارد محدوه جنگلی و کوهستانی مابین ایتالیا و اتریش می شویم . امروز با کوهنورد برجسته ای ملاقات داریم که در سه دهه اخیر با استعدادها و توانمندی های خارق العاده اش و همچنین خصوصیات ارزنده و خوب انسانی و اخلاقی خویش مهمترین اخبار جهان کوه‌نوردی را به خود اختصاص داده است . فصلنامه کوه به عنوان یکی از شاخص ترین نشریات کوه‌نوردی ایران در بهار سال 1375 یعنی 27 سال پیش مصاحبه ای اختصاصی با یکی از کوه‌نوردان نامی و برجسته دنیا به نام رینهولد مسنر که توسط مسعود اشرفی تهیه شده بود را منتشر کرد . شرح این سفر هیجان انگیز در چهار صفحه در شماره دوم و سوم فصلنامه کوه درج گردید .اپیزود سی و هفتم پادکست مانگ هلات را به این موضوع و شرح آن سفر از زبان جناب مسعود اشرفی اختصاص داده ایم و همچنین راوی بخش هایی از این مصاحبه تاریخی و زندگی رینهولد مسنر که هنوز هم يكي از بزرگترين كوه‌نوردان نسل خود به شمار مي رود هستیم. محسن نیکروش . فرشته احمدیانفر

اپیزود ۳۶ آواهای کوهستان همواره آواها و نواهای طبیعی بکر کوهستان آمیخته است به زمزمه هایی که هر یک آرامش بخش روح و جسم اند. صدای خرد شدن گاه و بی گاه برگ های خشک پائیزی ، نوای برف های تازه باریده شده به هنگام برف کوبی ها و آواز لطیف و دلنشین چهچه پرندگان سبکبال و زمزمه باران باریده شده بر سقف چادرها، همه و همه  روح و جسم را نوازش می دهد و خاطره ها را می سازد. به راستی نغمه های طبیعت و کوهستان چه زیباست! صدای آبشارها، زمزمه باد پیچیده در صخره های سرد ، غرش جنگل و آواز کوه و دره، نوای دلنشین صدای زنگوله رمه های کوهپایه ها،  سال هاست  که ما شیفته و دلبسته این نواها هستیم  و با ترنم آن کوهستان ها را پیمایش کرده ایم . شکی نیست که یکی از موارد الهام بخش هنرمندان، مظاهر طبیعت خصوصا کوهستان و عشق به زیبائی های آن بوده است . کوهستان  مجموعه تابلوهای مختلفی است از کمال لطافت و نهایت خشونت در طبیعت. این گوناگونی و طیف وسیع احساسی ، سرچشمه  و الهامی است  برای خلق  آهنگ هایی ماندگار و خاطره انگیز.  در این اپیزود بر آنیم تا در لابلای اشعار کوهستانی که هریک مملو از حس های زیبا به طبیعت و کوهستان می باشد با هم ، دل عاشق و دلنواز سوار بر امواج موسیقی کوهستان بشویم، با ترانه ها و آهنگ هایی که ما را با خود به دنیای خاطرات زیبا و ماندگار کوهستان های بلند می برد. .فرشته احمدیانفر محسن نیکروش دی ماه ۱۴۰۲

هفتاد سال کوهنوردی همراه با ناصر رستمی اپيزود سي و پنجم پادکست مانگ هلات را اختصاص داده ايم به داستان زندگی مردي که تار و پودش مملو از فن ، تجربه ، اخلاق و نمادي از تمام حس هاي زيباي کوهستان است . تاريخي مصور از دنياي کوه‌نوردي ، مردی آراسته ، وزين، متين و چون کوه  . مردي که سال هاست الگو و نماد بسياري از بزرگان کوه‌نوردي ايران بوده و هست و بي شمار مردان و زناني گام هاي خود را در مسير پاکوب اين استاد و مربي پیشگام کوه‌نوردي و اسکي نهاده اند و از اخلاق ، منش ، فن ، دانش و تجربياتش بهره ها برده اند ؛ گفتماني گرم و صميمي با گنجينه فاخر و ماندگار از دنیای کوهنوردی ایران . ناصر رستم بيگ ، يا ناصر رستمي مربي و پيشکسوت کوه‌نوردي و اسکي، متولد 1314 در محله سنگلج تهران، وی در سال 1322 به کوه‌نوردي و اسکي در باشگاه تاج تهران پرداخت. در سال 1338 زير نظر استاد محمدکاظم گيلانپور به مقام مربي درجه يک نايل آمد.  ناصر رستمي در سال 1339 مربي رسمي فدراسيون کوه‌نوردي گرديد و سمت هايي در فدراسيون وقت به عهده گرفت.  در سال 1341 موفق به صعود قله مونبلان شد و در سال  1350 قله کليمانجارو را صعود کرد. او در 19سالگي به ماترهورن سوئيس مي رود و در آنجا، هم اسکي و هم صعود مي کند و عنوان اولين ايراني صعودکننده يخچال غربي را کسب مي کند. در سال 1352 از طرف سازمان ورزش ارتش و با همت سرلشگر محمد خاکبيز ماموريت پيدا کرد تا در دانشکده کوهستاني شمال ايتاليا در شهر ائوستا ( Aosta ) به مدت سه ماه در رشته کوهستان و بهمن شناسي دوره عالي را بگذراند و در اين زمان به عنوان کارشناس بهمن شناسي در ايران معرفي گرديد. در سال هاي دهه 50 و 60 دوره هاي آموزش بهمن شناسي را براي کوه‌نوردان و اسکي بازان زير نظر فدراسيون کوه و اسکي برگزار نمود . ناصر رستمي در سال 1352 به همراه جعفر اسدي و دو کوه‌نورد ژاپني جهت کسب اجازه صعود به قله دائولاگيري و مانسلو به کاتماندو رفته و تا بيس کمپ دائولاگيري مي روند. در سال 1358 همراه عده اي از مربيان اسکي عازم شهر هون تاير اتريش مي شود تا در کلاس هاي مدرسي اسکي آلپاين به مربي گري پروفسور موشر به مدت بيست روز شرکت نموده و همزمان يک دوره آموزش اسکي به کودکان را نيز آموختند. در دهه شصت رئيس کميته فني فدراسيون اسکي شد و به مدت پنج سال نيز دبير اين فدراسيون بود. هم چنين در سال 1333 در رشته کراس کانتري در استان تهران مدال هايي را کسب نمود. در سال 1356 سرپرستی تيم اعزامي بانوان کوه‌نورد فدراسيون کوه‌نوردي به ژاپن را به عهده داشت و به اتفاق بانوان کوه‌نورد ژاپني به سه قله هاکوپا ، نوري گوا ، گورتيکه صعود کردند. او در تاسيس باشگاه ورزش هاي کوهستاني، يکي از موسسين در برپايي تله سی يژ دربند مي باشد. ناصر رستمي هم اکنون مدير مالي باشگاه توريستي ورزش هاي کوهستاني است. فرشته احمدیانفر محسن نیکروش

اپیزود ۳۴ قله k2  امپراطور قراقروم/ایمان احمدپور : کِی۲ (یا چوگوری: K2)، نام دومین قلهٔ بلند روی زمین (پس از اورست) است. این قله با ارتفاع ۸٬۶۱۱ متر از سطح دریا، در منطقهٔ قراقروم در رشته‌کوه‌های هیمالیا و در شمالشرقی پاکستان قرار گرفته و دارای فنی‌ترین و سخت‌ترین مسیر صعود است. تعداد کوه‌نوردانی که در راه رسیدن به این چکاد جان خود را از دست داده‌اند، برابر با یک‌چهارم شمار کسانی است که صعود موفق داشته‌اند. همه ما به نوعی تجربه محو شدن در زمان و مکان را داریم ، اما هیمالیانوردان تجربه این حس و حال  را خیلی بهتر درک کرده اند. می شود ، بنشینیم و  دل  به حرف های این کوه نوردان جسور و با اراده دهیم  و فقط گوشه ای از این حس و حال ناب  را از زبان خودشان بشنویم. در سال 1401  "ایمان احمدپور" کوه‌نورد و مربی ارزنده ایرانی، موفق شد قله کی تو را بدون استفاده از کپسول اکسیژن و شرپا و به صورت انفرادی  در 28 جولای 2022 ساعت 11 صبح  صعود نماید. ایمان احمدپور کوه‌نوردی از دیار سپاهان و شهر مبارکه اصفهان است که  با نفس های گرم و گام های استوار خود مرزهای خواستن و توانستن را با اراده ای چون کوه نمایان ساخت و با اقتدار بر یکی از دشوارترین قلل 8000 متری جهان، یعنی قله "کی تو" به ارتفاع  8611 متری بایستد. فرشته احمدیانفر محسن نیکروش آبان ماه ۱۴۰۲

کتاب "حماسه نانگاپاربات" سرگذشت  تیم های کوه‌نوردی آلمانی است که از سال های قبل از ۱۹۰۰ تا ۱۹۶۴، برای صعود قله نانگاپاربات- نهمین قله در بین هشت هزارمتری های معروف با ارتفاع ۸۱۲۵ متر- تلاش کردند. سرپرستی ۵ گروه سال های پس از ۱۹۴۰، برعهده دکتر "کارل هرلیخ کوفر"- نویسنده- و دو گروه قبل از  آن  برعهده « ویلی مرکل»- برادر نویسنده - که در تلاش ۱۹۳۴ برای همیشه در یخچال های نانگا آرام گرفت.   از تیم مشترک آلمان ها و اطریشی ها ، "هرمن بول" در سوم ژوئن سال ۱۹۵۳ و "تونی کینسهوفر" ، "آندل من هارد" و "زیگی لو" در سال ۱۹۶۲ موفق به فتح قله شدند که متأسفانه کوهنورد توانمند "زیگی لو" در هنگام برگشت از قله سقوط می کند و جان خود را از دست می دهد . در راه صعود نانگاپاربات ۳۲ نفر کشته می شوند و بدین ترتیب حماسه ای رقم می زنند، « حماسه ای با بیش از ۹۰ سال ستیز برای پیروزی، بدون وحشت از مرگ و بدون یک لحظه درنگ به هنگام عمل. در یادداشت های «هانس هارتمن» در شب آخر زندگی اش ، پیش از آنکه به همراه ۱۵ نفر دیگر زیر بهمنی در نانگاپاربات دفن شود  می نویسد : " به هرحال این کوه سرسخت قبل از صعود ما را از امتحان درآورده و سختی های زیادی تا همین جا تحمل کرده ایم. سرما و برف دو وسیله ای است که نانگاپاربات علیه ما به کار می برد. طبیعی است ما آن طور که باید با این اسلحه و قانونِ به کار بردن آن آشنایی نداریم. فقط می توانیم در این جنگ صبر و شکیبایی و دوستی به خرج دهیم . . . ما این جنگ را به جان می خریم و عجیب اینکه دشمن خود را نیز در این جنگ دوست می داریم.ما عاشق کوهستانیم. اپیزود ۳۳ از پادکست مانگ هلات را در این فضاها می توانید بشنوید: https://castbox.fm/va/4522530 T.me/mang_halat Instagram.com/mo_nikravesh

در سی و دومین اپیزود از پادکست  مانگ هلات ، راوی و بازگوی یکی از حماسه های جاودان ورزش کوه‌نوردی در جهان هستیم تا  از یک صعود تاریخی که سال هاست کوهنوردان جهان با خاطرات انگیزشی ، حماسی و احساسی آن عشق ورزیده و زندگی کرده اند  بگوییم .  این کتاب ارزنده از زوایا و لحظات شگفت انگیز  انسان و طبیعت می گوید و  بیانگر عشق ، احساس ، تلاش و مقاومت آدمی در مسیر صعود است . نانگا پاربات در رشته کوه هیمالیا است که در پاکستان قرار دارد. ارتفاع آن ۸۱۲۶ متر از سطح دریا و نهمین قله بلند روی زمین است. کتاب "حماسه نانگاپاربات " شرح تلاش کوهنوردان باانگیزه ای است  طی سال های 1895 تا 1970   . تلاشی که در طی  آن بیش از 35 کوهنورد و شرپا برای رسیدن به تارک اين کوه سرسخت جان خود را از دست داده اند. قلم توانای دکتر "هرلیخ کوفر" به زیبایی هر چه تمام توانسته این افسانه صبر ، تحمل و پایداری کوهنوردان در برابر تمام مشکلات این کوه را به تحریر در آورد. کتاب هر چند یک گزارش فنی و تحقیقی است اما به خوبی از اعتبار یک اثر ادبی نیز برخوردار است و کوهنوردان  جوان کشور می توانند خود را با براده حوادث این کتاب صیقل دهند و درس های بسیاری از آن فراگیرند .هم چنین می توانند با نمونه درخشانی از فداکاری ، شهامت و آرمان خواهی روبرو شوند و به ارزش و ضرورت سماجت و همیاری در پیروزی  آگاه شوند. محسن نیکروش فرشته احمدیانفر

این اپیزود روایتی است از زندگی ورزشی مردی که تا واپسین روزهای عمر خویش در عرصه ورزش فعال و کوشا بود محمدکاظم گیلانپور اولین مربی فنی کوهنوردی ایران بود که دوره مربی گری خود را در شامونی فرانسه (1329) طی کرد و دبیر فدراسیون کوهنوردی شد. پس از آن در سال 1331 اولین دوره مربی را در ایران برگزار کرد. او علاوه بر کوهنوردی مربی اسکی نیز بود. وی عمر خود را وقف سازندگی و پیشرفت و آموزش جوانان در رشته های کوهنوردی، و اسکی کرد و پیست اسکی گیلانپور در آبعلی یادگار به جا مانده از اوست. وی برای اولین بار محل پیست دیزین را برای این کار مناسب تشخیص داد و با پیگیری و سماجت بی حد برای ساخت آن پافشاری کرد. او با کارهایش هزاران مربی و قهرمان در رشته های کوهنوردی، اسکی، سنگنوردی، یخ نوردی و غارنوردی را مدیون خود کرد. اولین پناهگاه کوهنوردی ایران به همت او در منطقه اسپیدکمر در سال 1326 و با پشتکار سایر کوهنوردان در ارتفاع 2800 متری ساخته شد. او اولین کتاب کوه را در ایران تحت عنوان پیروزی بر اورست ترجمه و منتشر کرد و سال ها سردبیر مجله کیهان ورزشی بود. ایشان در سن ۹۲ سالگی در کشور آندورا پس از عمری تلاش در امر توسعه ورزش در اسفند ماه سال ۱۳۹۵ دیده از جهان فرو بست . یاد و نامش جاودان باد

گذر ار مرزهای آلپ در این اپیزود  راوی خاطراتی هستیم از چهل و سه سال پیش، سال 1980 میلادی .خاطراتی از سفرهای کوهستانی و گذر از آلپ ،  سفرهایی که مملو از تمام حس های انسان دوستی  و مهربانی بود .  همراه و همگام  می شویم با  کوهنوردی که تنها کوله بارش از وطن، کوله پشتی بود،  مملو از تجارب و دانش کوهنوردی و خاطرات و یادمان هایی از فعالیت های کوهنوردی ش.  مردی که گام هایش  همراه و همیار مردمانی شد تا   آنان را از صخره های سرد و خاموش ، برف ها و یخچال های بلورین آلپ به دور از مرزهای قانونی گذر دهد . ابولقاسم آمایه و یا عدول مربی ، پیشکسوت و پیشگام کوهنوردی و غارنوردی در ایران و کرمانشاه ، مردی نام آشنا که هنوز گرمای عشقش به کوهستان  و رد گام هایش در غار جهانی پراو هویدا است . مردی که در سال های 1353 راهنما و پیمایشگر تیم غارنوردان لهستانی در غار پراو بود و در کاوش غارهای منطقه تلاش های فراوانی بعمل آورد . او بسیاری از غارنوردان جهان را با غار پراو آشنا نمود ، دستانش پنجه سای بلندای صخره ها و دیواره های بیستون و زاگرس بود و گرمای درونش با صعود زمستانی دماوند دل آشنا و همراه. شیفتگی و دلباختگی اش به کوه های آلپ شمالی و قله مون بلان؛ باعث اقامتش در ایتالیا و شهر تورینو و تحصیل در دانشگاه پلی تکنیک شد و این حضور اتفاقات و خاطرات کوهنوردی زیادی را به دنبال داشت.

"جای خالی فصلنامه کوه " * سه قدم مانده به صد * دکتر حسن صالی مقدم مربی و پیشکسوت نام آشنای کوهنوردی ایران و صاحب امتیاز و مدیر مسئول وزین فصلنامه کوه سال هاست که علاقمندان به کوه و کوهنوردی با این فصل نامه در اقصی نقاط ایران آشنا هستند ، و از نیش گرم و شیوای قلم دکتر صالحی در سخن اول فصلنامه کوه نوشیده و با آن زندگی کرده اند و در گندم زار عطرآگین خیال بیدار و روشن  و  تابیده کلام شان سرمست و رقصان شده اند ، و در این مواج  عشق چرخیده و رقصیده و نوشیده اند  و از تموج کلامشان در این شط حیات با قلم عشق از دنیای کوهستان بهره ها برده اند . این مجله وزین کوهنوردی ایران با بیش از 97 شماره طی سالهای متمادی سکاندارو هدایتگر بخش عمده ای از فرهنگ کوهنوردی ایران بوده است . این فصلنامه تنها نشریه ی مستمری بود که در خصوص کوهنوردی درعرصه های مختلف این ورزش با فرهیختگانی دل آشنا به کوه و کوهستان ،هم قلم و هم نوا در راستای اشاعه فرهنگ و دانش و تعمیم و گسترش کوهنوردی در ایران نقش آفرینی نموده اند . و اینک بعد از گذشت این سال های پربار و اثر بخش به یکباره چراغ این فانوس تابنده و فروزان بدلیلی چند به خاموشی نشسته است . اینک که دلتنگ انتشار فصلنامه کوه هستیم همراه با عزیز خلج پیشکسوت و مربی عاشق دل که عزیز تمام کوهنوردان ایران می باشد . به گفتمانی صمیمی با جناب دکتر حسن صالحی مقدم نشسته ایم تا از خود و عشق و علایق شان به کوهستان و از تولد اولین شماره فصلنامه کوه و سرگذشت این فراق و هجران بگویند.

اپیزود ۲۸ مجموعه شعری است به نام مثنوی کودکی اثری ماندگار و مملو از تمام حس های زیبا از روزگار قدیم از دوست و همکار گرانقدر زنده یاد اسکندر آزادی . او خیال تو را پرواز می دهد به کرماشان  ، از غزل خواندن های باغ های سراب قنبر از کوچه ، پس کوچه های  آجری به بام های کاهگلی ، به خاطرات دور به بوی نان تازه با جیغل بغو، به آش عباس علی به گل گلی  به دلمه ها به شربتی شط پتی به بازهای کودکانه به هفت سنگ ، کله قم بازی به ترخون به خاطراتی که تنها نام و یاد و عشق شان در ما نهان است و به کودکی که دفترش به یکباره از هم گسست و چون کوزه ای شکست......

در بیست و هفتمین اپیزود از پادکست مانگ هلات و در قسمت دوم از تاریخ کوهنوردی زنان ایران ،از نقش برجسته و اثرگذار بانوان کوهنورد کشورمان و عبورشان از موانع و صخره های صعب العبور کوهنوردی گفتیم و همچنین از تاریخ نوین کوهنوردی زنان ایران و از گام ها و نفس های خستگی ناپذیر آنان که در تاریخ کوهنوردی ایران و جهان خوش درخشیده اند و در بخش هایی هم به بیان نظرات بانوان پیشکسوت ایران پرداختیم. بدون شک رد گام ها و نشانه های فراوانی بر پاکوب مسیرهای کوهنوردی توسط زنان کوهنورد کشورمان در ایران و جهان نقش بسته است که ذکر نام تمامی آنان در این محدودیت زمانی میسر نبود؛ زنانی که در اقصی نقاط کشورمان با تلاش و پشتکار خود سبب حرکت و پویایی جامعه ورزشی شده اند. امیدواریم همنوردان با ثبت و ضبط تمامی فعالیت های کوهنوردی خود فرهنگ و تاریخی غنی برای نسل های آتی بر جای بگذارند تا که محکوم به تکرار تاریخ برای آیندگان نباشیم. اپیزود تاریخ کوهنوردی زنان ایران در دو قسمت و با بکارگیری دو صدا ، ضبط و تقدیم حضورتان می گردد. تا چه قبول افتد و چه در نظر آید به جهت غنی تر شدن این مسیر و افزایش کیفیت این پادکست ، ما را از نظرات و پیشنهادات تان بهره مند سازید

بیست و ششمین اپیزود از پادکست مانگ هلات اختصاص به صعود قله آناپورنا هیمالیا که در بیست و هفتم فروردین ماه 1402توسط بانوی کوهنورد ایران زمین خانم دکتر افسانه حسامی فرد انجام شد . این موفقیت موجب مسرت و شادی کوهنوردان ایران گردید بر آن شدیم تا شرح این تلاش و همت ستودندی را از زبان و کلام خودشان بشنویم این اپیزود روایتی است از خانم افسانه حسامی فرد که در اول اردیبهشت ماه 1402 از کاتماندو در کمال معرفت و منش انسانی کوهنوردی تهیه و در اختیار مان قرار گرفته است .

نامه ای تکان دهنده… در سال ۱۸۵۴ «فرانکلین پیرس»، رییس‌ جمهوری وقت ایالات متحده آمریکا، با ارسال نامه‌ای برای رییس قبیله سیاتل، خواستار خرید زمین‌های سرخ‌پوستان شد. رییس قبیله پاسخی به ‌این نامه داد که حاوی نکات بدیعی از شیوه نگرش انسان به جهان است چگونه می‌توان آسمان و گرمای زمین را فروخت؟ وقتی ما مالک طراوت هوا و تلألوی آب نیستیم، چگونه می‌توانیم آنها را به شما بفروشیم؟ تمام این سرزمین برای مردم من مقدس است، برگ‌های سوزنی و رخشان کاج‌ها، سواحل ماسه‌ای، مه میان جنگل‌ها، حشرات زیبا و پرهیاهو، آری این همه در خاطره و تجربه مردم من مقدس‌اند. عصاره‌ای که در درختان جاری است، در شهرهای سفید پوستان، مکانی آرام و بی‌دغدغه وجود ندارد. جایی نیست که بتوان نوای ملایم تماس برگ‌های بهاری و ترنم بال حشره را شنید. شاید این گفته‌ها از آن جهت است که ما مردمی ‌وحشی و بدوی هستیم! اما وقتی که انسان نمی‌تواند آوای تنها مرغ شب و نجوای غوک‌های آبگیر را در سکوت شب بشنود، دیگر از زندگی برای او چه می‌ماند؟سرخ‌پوستان نوای ملایم باد را آن گاه که رقصان بر سطح آبگیر می‌گذرد و بوی خوش باد را آن گاه که با باران نیم روز، عطرآگین می‌شود و بوی خوش برگ‌های سوزنی کاج را دوست‌ می‌دارند.......‌.‌