بن‌مایه‌ی این اپیزود ستیز اس. بعد از کمی مقدمه و توضیحات، بحث را از شرح انواع روابط بوم‌شناختی شروع میکنیم تا برسیم به این پرسش که رابطه‌ی زن و مرد چگونه است؟ برای پاسخ به این پرسش به سراغ نزاع‌های نظری در قرن بیستم بر سر سطوح انتخاب خواهیم رفت. فرمول همیلتون را مورد بحث قرار خواهیم داد و به تأثیری که نظریه‌ی او در صورت‌بندی مناسبات موجودات زنده، از جمله روابط مردان و زنان گذاشت خواهیم پرداخت. و بعد می‌رویم سراغ پرسش‌های ممنوعه! درباره‌ی مردسالاری، درباره‌ی زن‌ستیزی و درباره‌ی آپارتاید جنسیتی سخن خواهیم گفت. بحث ما در این آخرین اپیزود بخش اول با نسبت ستیز و حیات پایان خواهد یافت.
در أواخر سال ۱۹۷۴، در حزب محافظه‌کار بریتانیا، همه منتظر بودند که کسی جایگزین ادوارد هیث، رئیس وقت حزب، بشود که انتخاب ماه فوریه را به حزب کارگر باخته بود. بیشترین بخت متعلق بود به کیث جوزف. جوزف اما به‌طور غیرقابل‌منتظره‌ای در ۱۹ اکتبر همان سال خودکشی کرد. نه با دار، یا تفنگ، یا قرص؛ بلکه با حدود ۶۳ کلمه. او در یک سخنرانی گفت: «بخش قابل‌توجه و روبه‌افزایشی از کودکان بریتانیایی از مادرانی متولد میشوند که توانایی‌شان برای پرورش کودکان کمتر از میانگین است... برخی از آنها هوش پایین‌تری دارند و بیشترشان فاقد تحصیلات هستند. چنین مادرانی بعید است که بتوانند یک محیط عاطفی پایدار برای کودکان‌شان فراهم کنند. آنها کودکانی مشکل‌زا به دنیا می‌آورند... تعادل جمعیت انسانی ما در خطر است.» جوزف بی‌درنگ به طرفداری از داروینیسم اجتماعی و اصلاح‌نژاد متهم شد. عذرخواهی‌های چندباره کمکی به او نکرد و او مجبور به کناره‌گیری شد تا بانویِ آهنین اروپا سر از روزن درآرد: مارگارت تاچر.
برایم نوشته بود:«الان دیگه دوست دارم همه تلاشمو بکنم که از این خونه برم،چون موندن من نه به نفع منه و نه به نفع پدر و مادرم .میترسم اگه اونجا واستم یه روز خودمو بکشم. اما دوست دارم ببینم یک چیزو. اینکه یک روزی پدر و مادرم منو اونطور که خودم هستم ببینن و ببینن که من آدم موفقی شدم و بهم افتخار کنن. که بهشون بگم من همونیم که جلوی دیگران ازم احساس شرم میکردین، و انقدر عذابم دادید که مجبورم شدم از خونه خودم، از جای امنی که داشتم برم.»در این اپیزود، از رنجِ بودن خواهیم. گفت. از رنجِ دگرباش بودن. از رنج دیگری بودن. به بنیان های نظری شکل گیری هویت جنسی خواهیم پرداخت و نیز به فرضیه هایی که تلاش میکنند ریشه های شکل گیری نارضایتی جنسیتی را توضیح بدهند. همچنین درباره ی برهمکنش سیاست و مساله ی دگرباشی سخن خواهیم گفت.
یکی از آشکارترین تبعیض‌هایی که قوانین جزاییِ ادیان ابراهیمی علیه مردان روا می‌دارند، در مسئله‌ی مجازاتِ رابطه‌ی جنسی با هم‌جنس متبلور میشود. بنا به فقه اسلامی، مجازات مردی که با مرد دیگری لواط کند، یعنی رابطه‌ی جنسی همراه با دخول داشته باشد، مرگ است؛ آن هم نه یک مرگ معمولی، بلکه حاکم شرع موظف است از بین گزینه‌های گردن زدن با شمشیر، پرتاب کردن از بلندی، سنگسار کردن، زنده‌زنده سوزاندن و خراب کردن دیوار بر روی وی، یک مجازات را انتخاب کند.از سوی دیگر، اما مجازات مساحقه، که نام فقهی رابطه‌ی جنسی دو زن با یکدیگر است، عبارت است از صد ضربه شلاق.اینکه اساساً چرا باید ادیان درباره‌ی آنچه که در رختخواب رخ می‌دهد قوانینی تا این اندازه جزئی داشته باشند، پرسش مهمی است که متاسفانه موضوع این اپیزود نیست. ما در این اپیزود درباره‌ی مفهوم گرایش جنسی و عواملی که آن را شکل میدهند سخن خواهیم گفت؛ درباره‌ی اهمیت تاثیر عوامل هورمونی، ژنتیکی و محیطی بحث خواهیم کرد و نیز اینکه همجنسگرایی چگونه از یک اختلال در ابتدای قرن بیستم به یک گوناگونی طبیعی در نیمه‌ی دوم قرن بیستم بدل شد..
بوکسور ایتالیایی هنوز ۵۰ ثانیه از بازی نگذشته، تسلیم شد و اشک‌ریزان به مربی‌اش گفت: «این بازی منصفانه نیست.» اشاره‌ی آنجلا کارینی به وضعیت پزشکی ایمان خلیف، بوکسور الجزایری بود که متهم بود مرد بوده و حالا با تغییر جنسیت به مسابقات المپیک راه پیدا کرده است و از همین رو پیروزی اش وام دار برتریِ جسمانیِ مردانه اش بوده. بعدتر معلوم شد که ایمان خلیف ترنسجندر نبوده بلکه اینترسکس بوده است. اما اینترسکس یعنی چه؟در این اپیزود که کمی طولانی است، از توصیف روند تکوین جنس و دستگاه تولید مثلی سخن خواهیم گفت و سپس درباره‌ی اختلالاتی که در این روند ممکن است به وجود بیاید حرف میزنیم و به تاثیراتی اشاره خواهیم کرد که وجود و مطالعه‌ی این وضعیت‌های پزشکی بر درک ما از زیست‌شناسی جنسیت گذاشته‌اند. در نهایت، با بررسی یک «ماجرای اکتیویستی» نشان خواهیم داد که چطور نیت‌های «خوب» جاده‌ی منتهی به جهنم را سنگفرش میکنند.
از بیوه‌زنِ داستان زوربای یونانی که روستاییان سرش را از تنش جدا میکنند تا مونیکا بلوچیِ فیلم مالنا، تا یاگنای فیلم رعیت، همه و همه نمونه‌هایی‌اند از اینکه چطور رفتار جنسیِ مهارناشده‌ی زنان می‌تواند پیامدهای دلخراش برای زنان به همراه داشته باشد. اما چرا؟ چرا و چه کسانی از این خشونت وحشیانه علیه زنانِ بی‌پروا سود می‌برند؟به نظر می‌رسد که در سپهر فارسی‌زبان چنین پرسشی احمقانه و حتی توهین‌آمیز تلقی میشود: معلوم است که پاسخ چیست! مردان! و چرا؟ چون می‌خواهند با کنترل زنان قدرتِ خودشان را حداکثر کنند.در این اپیزود از لایه‌های پیچیده و درهم‌تنیده‌ی مسأله‌ی سرکوب جنسی زنان خواهیم گفت؛ از بازیهای اقتصاد رفتار و مطالعاتی که نشان میدهند مظنونِ همیشگی شاید واقعاً مجرم اصلی نباشد.اگر از پادکست سورتی می‌خواهید فقط یک اپیزود گوش کنید، این همان یک اپیزود است.
آن شش ماهِ نخستِ عاشقی را به من بدهخدا شاهد است که خیلی منتظر مانده ام!آن روزهایی را به من بده که حقیقتِ عریان، هنوز رمز و رازهایِ عشق را بی‌اعتبار نکرده بودندآن روزهایی که دهانِ گشادت را هنوز باز نکرده بودی و بدنت هنوز بویِ گندِ عرق نمی‌دادآن بهترینِ لحظه‌هایِ زندگی را به من بدهآن نشئگیِ رویاییِ دوپامین را به من بدهآن روزهایی که هنوز مچ گرفتنها شروع نشده بودند و آن روزهایِ پیش از جلساتِ زوج درمانی را به من بده.آن شش ماهِ نخستِ عاشقی را به من بدهخدا شاهد است که خیلی منتظر مانده ام!در این اپیزود آخر از سه‌گانه درباره‌ی رفتار جفتگیری انسان پیرامونِ بنیانهایِ هورمونی و عصب‌شناختیِ دلدادگی سخن خواهیم گفت
حدیث عشق توبا کس نمیتوانم گفتکه غیرتم نگذارد که بشنود اغیار.در واژه نامه ی آخر کتاب فارسی سوم دبیرستان، پیش از اون فصل جهنمی اَعلام، در برابرِ واژه غیرت نوشته بود «تلاشِ عاشق در قطع نظرِ غیر، از معشوق». در این اپیزود میخواهیم بفهمیم که چرا عاشق باید چنین تلاشی به خرج بده؟ و از این مهمتر آیا وضعیت هایی هست که عاشق تلاش خیلی خاصی هم برای قطعِ نظرِ غیر نمیکنه؟در واقع در این اپیزود میخواهیم با بررسی سه پدیده ی جنجالی در رفتار جنسی انسان به این پرسش پاسخ بدیم که شرایط بوم شناختی چگونه و چطور منجر به شکل گیری گوناگونی در چنته ی رفتار جنسی انسان میشوند. این سه پدیده ی جنجالی عبارتند از: معیارهای جفتیابی، غیرت جنسی و چند زنی.
عنوانِ یک سخنرانی که «وبسایت بلاغ» که از سوی «پایگاه اطلاع رسانی تخصصی تبلیغ دینی» از زیر مجموعه های دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم منتشر شده (و در سایت آپارات هم قابل دسترسی است) اینه: «آیا چندهمسری در ذات مرد است؟» جناب استاد دکتر خلبان روانشناس سخنران میفرمایند که «بله» و بعد از کمی مکث اضافه میکنند که «این حرف من نیست... آقایی هست که بزرگِ روانشناسی تکاملی یا تحولی است به نام دکتر ادوارد بوس. ایشون کتابی داره که هزارصفحه است و ما این رو ترجمه کردیم و داره الان در دانشگاه تدریس میشه. اونجا نوشته که چندهمسری در ذات مرد است.»اینکه این ادوارد بوس آیا معرب شده ادوارد ویلسون ه یا دیوید باس یا اساسا کسی دیگریست، هنوز بر من نامکشوفه، همینطور اینکه طی دقیقا چه ساز و کاری و از کی تا حالا «دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه ی قم» مبلغ و مدافع آرای داروین شده، در عین حال چیزی که بر من مکشوف هست ارجاع تاریخی و مکرر دستگاه پروپاگاندا برای توجیه علمی قوانین شرعی است: از تردمودینامیک دینی گرفته تا داروینیسم اسلامی.ما اما جلیقه های ضد-یاوه را از همان اپیزود نخست به تن کرده ایم و میدانیم که میان امر تجربی و اخلاقی فاصله ایست. در این اپیزود میخواهیم با خیال راحت و بدون دغدغه ی اینکه عقب مانده های ۱۹۸۴ ای از یافته هایِ تجربیِ مورد بحث سواستفاده کنند، بریم به سوی دریای ژرف مطالعات زیست شناختی و روان شناختی تا دربیابیم که رفتارِ جفتگیری در انسان چگونه است.
وقتی آلبوم «مثل یک باکره» ی مدونا منتشر شد، کسانی او رو به بازتولید کلیشه های جامعه «مردسالار» متهم کردند. یک دهه ی بعد، مقاله ای در نیویورک تایمز برای توصیف مدونا از تعبیر «کابوس فمینیسم» استفاده کرد.اما بازتولید کلیشه دقیقا یعنی چه؟ و این بازتولید دقیقا و واقعا چقدر در شکل گیری تفاوتهای بین زنان و مردان موثره؟در این اپیزود نخست به مطالعاتی خواهم پرداخت که تاثیر کلیشه های آسیب زا رو عیان میکنه و بعد به سراغ این پرسش خواهم رفت که تغییرات محیطی و اجتماعی چگونه بر شکل گیری تفاوت های بین دو جنس تاثیرگذارند. در پایان این اپیزود که پایانِ سه گانه درباره ی تفاوتهای زنان و مردان هست، به این پرسش میپپردازم که آیا واقعا یک نگاه ذات گرا به مساله ی تفاوت ها الزاما با ارزشهای برابری خواهانه در ستیزه؟ یا برعکس آیا واقعا نگاهی که تفاوتها رو محصول اجتماعی شدن میدونه به شکوفایی ارزشهای اخلاقی ما کمک میکنه؟در میانه ی این میدان مین، با ما بمونید.
عملِ جراحیِ پیوندِ مغز، که بنا به اطلاعِ نویسنده تا به این لحظه نمونه ی موفقیت آمیزی از آن وجود نداشته، احتمالا تنها پیوندی است که تقریبا همه ی آدمها ترجیح میدهند در آن «اهدا کننده» باشند و نه «گیرنده». چرا؟ چون فهم عمومی بر این اصل استوار است که بنیانهایِ آنچه که «من» را میسازند، در مغز قرار گرفته اند. بر اساس همین اصل است که ماموران «مترقیِ» تفتیش عقاید در قرن بیستم و بیست و یکم، از هر ادعایی درباره ی وجودِ تفاوت در ساختار مغز میان گروه های انسانی به وحشت می افتند: از نظرِ این کشیشهایِ ارتدوکس، پذیرشِ تفاوت در مغز آن دومینویی را می آغازد که انتهایش تبعیض و ستم و تعصب است.یکی از خونین ترین نبردها میانِ مومنانِ ملحدِ معاصر و دانشمندان، بر سر این پرسش بوده که آیا میانِ مغزِ زنان و مردان تفاوتی وجود دارد یا خیر. در این اپیزود به بازخوانی ریشه های این ستیز پر فراز و نشیب خواهیم پرداخت.
دالانِ «مطالعه ی تفاوت های روانشناختی بین زنان و مردان» را هیولاهای بدبوی علم-ستیز قرٌق کرده اند. برای هیولاها شاهد و دلیل و مشاهده اهمیتی ندارد: برای آنها هر آنچه که بنیانهای ایدئولوژیکشان را تایید کند خوش است. «چه اینوری چه اونوری». و وای اگر هیولاها را سخنی خوش نیاید.رازِ سربلند بیرون آمدن از این خوانِ سوم، رازِ گذر از این دالانِ وحشت و یافتنِ مصونیت در برابر این هیولاهایِ تمامیت خواه، به یاد سپردنِ اصلِ خدشه ناپذیرِ تمایز میان امر تجربی و امر اخلاقی است.در اپیزودِ اول از فصل سوم درباره ی تفاوت های بین زنان و مردان بر این اصل خدشه ناپذیر تاکید خواهیم کرد و نیز بر اینکه «علم و رویکرد علمی – مستقل از یافته هایش- هرگز نمیتواند سکسیست باشد».
«برنده های نهایی این بازی پاداشهای شگرف میگیرن. و جایزه هایی به غایت نفیس. اما این پاداشها بر کوهی از اجساد بنا شده. اجساد بازندگان. بازندگانی که به قدر کافی جذاب و خواستنی و البته قدرتمند نبودند و نتوانستند از زیر ساتور انتخاب جان سالم به در ببرن.»این پاراگراف، پیامدهای صنعت مد یا ساز وکار بازی مرکب یا بازیهای گرسنگی (هانگر گیمز) را توصیف نمیکند. این پاراگراف شرحی است از آن فرایندی که عضلات سترگ آرنولد شواتزنگر، نقوش حیرت آور دم طاووس و چه بسا چه چه های پاوارتی را به ارمغان آورده. فرایندی که موضوع این اپیزود از پادکست سورتی است: فرایند تکامل از طریق انتخاب جنسی.
:تعیین تکلیف با کلمه هاصبح یک روز تابستانی در سال ۲۰۲۰ نیک رابینسون در برنامه ی رادیویی صبحگاهی خودش، اندیشه سیاسی، داشت با کاندید وقت رهبری حزب لیبرال دموکرات بریتانیا لیلا موران گفت و گو میکرد. رابینسون به موران گفت: میگن تو خیلی صریح و بی رو دربایستی جواب میدی. من برات یک سوال دارم: تعریف زن چیه؟هفته ی بعد سوزان مور خبرنگار بریتانیایی در گاردین مقاله ای نوشت با این عنوان: «اگر حتی نمیتوانیم زن بودن را تعریف کنیم، چطور میتوانیم به لحاظ سیاسی متشکل شویم؟»در این اپیزود به تبارشناسی کلمه های سکس و جندر خواهیم پرداخت و که از کجا آمده اند و آمدنشان بهره چه بود. چه پرسشهایی را پاسخ داده اند و چه پرسشهایی تازه ای به بار آورده اند.هفت خوانِ ما در دنیای سکس، از این اپیزود آغاز میشود.
در اپیزود به بررسی مفهوم میانگین، واریانس یا گوناگونی، توزیع نرمال، و اندازه ی تاثیر خواهم پرداخت. اینها در مطالعه رفتار جنسی انسان خاصه تفاوت های بین جنس مورد استفاده قرار میگیرند. در این اپیزود به خصوص بر این تاکید خواهم کرد که هر کدام از این مفاهیم چه چیزهایی به ما میگویند و چه چیزهایی نمیگویند.
در این اپیزود به بررسی مختصر تاریخ تکاملی انسان خواهم پرداخت: اینکه انسان از کجا آمده و بهر چه آمده؟ در مورد دستگاه شناختی و ریشه های شکل گیری منطق مثالی خواهم زد و بر اهمیت فهم انسان به مثابه ی یک گونه ی جانوری تاکید خواهم کرد.
در این اپیزود به تعریف و تببین مختصر بزرگترین نظریه ی تاریخ بشر خواهیم پرداخت.
در این اپیزود درباره ی حرف زدن درباره ی سکس حرف خواهم زد. درباره ی اینکه روش شناسی مورد استفاده ی ما در این پادکست چیه و از چه نقطه نظری ابعاد مختلف رفتار جنسی انسان رو بررسی می کنیم. درباره ی خطر فروکاست گرایی افراطی حرف میزنیم و نیز درباره ی ضرورتِ آشکارسازیِ بی لکنتِ ستیزِ منافع.
در این اپیزود درباره ی این حرف میزنیم که منظور از حرف زدن درباره ی سکس چه هست و چه نیست. از این مهمتر درباره ی این خواهیم گفت که اساسا چرا باید درباره ی سکس حرف زد. اشاره ای گذرا به تمایز ادعاهای تجربی و ادعاهای اخلاقی و ارزشی خواهیم کرد و برای تاکید بر خطرات اتخاذ رویکردهای ایدوئولوژیک یک مثال تاریخی رو بررسی میکنیم. در نهایت هر یک از اپیزودهای این پادکست را معرفی خواهم کرد.
Mina Leon
دقیقه 49 ٬٬اگر قرار بود همجنسگرایی٬٬ اصلاح بشه یه همجنسگرا هراسی.
zahra badiei
هر اپیزود از قبلی جذابتر ممنون واقعا
Kambiz sharif
با احترام و عرض خسته نباشید من هم با نظرات دوستان مبتنی بر کم کردن تایم آهنگهای میانی ، موافقم. چراکه باعث از بین رفتن تمرکز بر مطالبی که نیاز به تأملی عمیق داره ، میشود. بالطبع در پایان هر آهنگ ، سر کلاف هم از بین می‌رود. سپاس.
Ali Soleimani
این پادکست خیلی علمی و با مطالعه زیاد تهیه شده، ای کاش بیشتر تبلیغ بشه ممنونم ازتون موفق باشید.
Mohammad Osloub
مرسی از شما 🙏🌷