Discover
تصور کن (پادکست)

تصور کن (پادکست)
Author: info@tavaana.org
Subscribed: 34Played: 353Subscribe
Share
© E-Collaborative for Civic Education (ECCE)
Description
جمهوری اسلامی مهسا (ژینا) را کشت و گفت حجاب درستی نداشته. یک ایران به دادخواهی خون او به پا خاست و خیزشی عظیم برای از میان برداشتن جمهوری اسلامی به راه انداخت. دستکم بیش از ۵۰۰ تن از ما کشته شدند و شمار زیادی نیز چشم یا اعضای دیگر تنشان را از دست دادند، اما انقلاب همچنان ادامه دارد و روز پیروزی نزدیک است.
در مجموعه پادکست «تصور کن»، ماهمنیر رحیمی، روزنامهنگار، از زوایای مختلف به روایت انقلاب ملی ۱۴۰۱ میپردازد. این پادکست به زودی هر هفته از صفحات آموزشکده توانا پخش میشود.
در مجموعه پادکست «تصور کن»، ماهمنیر رحیمی، روزنامهنگار، از زوایای مختلف به روایت انقلاب ملی ۱۴۰۱ میپردازد. این پادکست به زودی هر هفته از صفحات آموزشکده توانا پخش میشود.
21 Episodes
Reverse
هوا پر خروش و زمین پر ز جوش / خنک آنکه دل شاد دارد به نوشدرم دارد و نقل و جام نبید / سر گوسپندی تواند بریدمرا نیست؛ فرخ مر آن را که هست / ببخشای بر مرد تنگدستکنون خورد باید می خوشگوار / که میبوی مشک آید از جویبارهمه بوستان زیر برگ گل است / همه کوه پر لاله و سنبل استبه پالیز بلبل بنالد همی / گل از نالهی او ببالد همیچو از ابر بینم همی باد و نم / ندانم که نرگس چرا شد دژمشب تیره بلبل نخسپد همی / گل از باد و باران بجنبد همیبخندد همی بلبل از هر دوان / چو بر گل نشیند، گشاید زبانندانم که عاشق، گل آمد گر ابر / چو از ابر بینم خروش هژبربدرد همی باد پیراهنش / درافشان شود آتش اندر تنشبه عشق هوا بر زمین شد گوا / به نزدیک خورشید فرمانرواکه داند که بلبل چه گوید همی / به زیر گل اندر، چه موید همینگه کن سحرگاه تا بشنوی / ز بلبل سخن گفتنی پهلویشنوندگان گرامی پادکست دیگرینامهاین اولین نوروزیست که در خدمت شما هستیم. از آنجایی که همواره تلاش میکردیم که هر هفته با یک اپیزود در خدمت شما باشیم، با احتساب هفتههایی که نتوانستیم اپیزود جدیدی تولید کنیم، میتوانید حدس بزنید که حدود شش ماه است که دیگرینامه تولید میشود. و بنابراین این اولین نوروزیست که برای شنوندگان فارسیزبان در سراسر دنیا برنامه میسازیم. در این برنامه با نام «خنک آنکه دل شاد دارد به نوش»، تصمیم داریم که درباره اهمیت آیینهای مرتبط با نوروز در جهت حفظ هویت ملی ایرانی، صحبت کنیم. دیگرینامه، همانطور که از نامش پیداست، محتواهایی در رابطه با هویتهای غیر، یا هویتهای دیگر تولید میکند و مناسبات میان این هویتها را با هم بررسی میکند. امر مسلم اینکه هویت ایرانی، مانند یک چتر بزرگ میماند که بسیاری از هویتهای دیگر را زیر خود جمع میکند و از این حیث، هویتی بسیار فراگیر و بزرگ است. زیرمجموعه این هویت ملی ایرانی، نه تنها هویتهای قومیتی هم دیده میشود، بلکه تا آنجا که به هویتهای دینی مربوط است، طیف وسیعی از هویتها قابل مشاهده و شمارش است که تلاش کردیم در قسمتهای قبل، برخی از آنها را معرفی نماییم. اما میتوانید پیشاپیش حدس بزنید که هویتهای مختلف، چه دینی چه قومیتی، در پهنه فلات ایران، وجوه اشتراک بسیاری با هم دارند. از سبک غذایی مشابه یا قابل مقایسه گرفته، تا حتی طرز پوشش، تا برخی شباهتهای فیزیولوژیک و آناتومیک. اما کنشهای آیینی که میان مردمان فلات ایران وجود داشته و متاسفانه بخشهای بزرگی از آن به حکم تغییر بافت اجتماعی در درازای تاریخ از بین رفته، از مهمترین وجوه اشتراک مردمان این ناحیه است. از میان تمامی آیینهایی که میان این مردم از تاجیکستان در آسیای میانه گرفته تا عراق و ترکیه در قلب خاورمیانه رواج داشته و هنوز دارد، نوروز مهمترین و مشهورترین آنهاست. پژوهشها نشان میدهند که اگر آیین مهرگان، آیین خسروان یا شاهان و اشراف بوده، آیین نوروز، آیینی مردمی بود که هنوز با قوت، اما شوربختانه نه به قوت و تفصیل سابق، همچنان برگزار میشود. با ما باشید تا از نوروز بیشتر بدانید و خودتان را غرق در احساسی ریشهدار ببینید که از هزاران سال پیش، پشتدرپشت، به شما به ارث رسیده و همچون نوعی موقعیت کهنالگویی برای یک ملت دیرینه است. صفحه اینستاگرام گفتوشنود:http://Instagram.com/dialogue1402کانال تلگرام گفتوشنود:https://t.me/Dialogue1402#دیگری #پادکست
بازپرس: نام متهم؟کسروی: میراحمد کسرویبازپرس: لقبی دارید؟ ملقب به...کسروی: حکمآبادی تبریزیدر بیستویکمین اپیزود از این مجموعه با نام «آن دیگری لامذهب: صادق هدایت»، ضمن نقل ادامه داستان احمد کسروی، دگراندیش مظلوم کشورمان، بنا داریم که دگراندیشی دیگر را معرفی کنیم که متعلق به هیچ اقلیت دینی نبود، و اساسا یک نظریهپرداز در امور دینی محسوب نمیشد. صادق هدایت که بهعنوان یکی از برترین نویسندگان ادبیات معاصر فارسی برای مخاطبان آشنا و شناختهشده است، و یاس منتهی به خودکشی او دهههاست که موضوع تعبیر و تفسیر پژوهشگران از حیطههای علمی مختلف قرار گرفته است، دگراندیشی بود متعلق به جامعه روشنفکران تجددخواه ایرانی که نقل داستانش در این اپیزود مورد اهتمام همکاران ما قرار گرفته است. هدایت که نگارش مجموعا هشتادودو نامهاش به حسن شهیدنورایی، دوست همفکر و مهاجرتکردهاش، از سال ۱۳۲۴ خورشیدی آغاز میشود، به قتل فجیع کسروی در همین سال واکنش نشان میدهد و چنانکه روایت خواهیم کرد، احساس ترس و تنهاییاش بهعنوان یک دیگری روشنفکر در او شدت میگیرد. با ما همراه باشید در اپیزود بیستویکم از مجموعه پادکست دیگرینامه!صفحه اینستاگرام گفتوشنود:http://Instagram.com/dialogue1402کانال تلگرام گفتوشنود:https://t.me/Dialogue1402#دیگری #پادکست
مخاطب خاص این پادکست، شخص شما مسلمان مومن مقیدی هستی که احیانا هنوز به مبلغ مذهبی، «وجوهات شرعی» میدهی؛ هرگز آیا دقیق شدهای که چقدر در فتواها و رفتار فقها هم شریک میشوی؟ به تبعات عملی احکامی (مثل ارتداد، سب نبی، بغی، محاربه) که فقیهان صادر میکنند، فکر کردهای؟ چند بار از مجتهد خود پرسیدهای پولی که شما به آنها میدهی، کجا مصرف میشود؟ تصور کن من از یک اقلیت دینی، یا از اکثریت دگراندیش، هستم. مرجع تقلید خود را زیر سوال بردهای که چرا من را ترور، اعدام، سنگسار و «مجازات اسلامی» کردهاند؟ توجه داری که بیش از نیمی از جمعیت (یعنی زنان و گرایشهای گوناگون جنسیتی و جنسی) را از حقوق برابر شهروندی محروم کردن، نتیجه مستقیم رزق و روزی رساندن به حوزه دین حکومتی یا حکومت دینی است؟ … مگر من و شما شهروند زنده این زمین نیستیم؟در هجدهمین قسمت از مجموعه پادکستهای «تصورکن»، ماهمنیر رحیمی به موضوع حکومت دین در جمهوری اسلامی و تبعات آن بر شهروندان ایرانی میپردازد.با ما همراه باشید.
#آموزشکده_توانا #دادخواهی #دادخواهداد، هم فعل دهش و پرداختن است، هم فریاد و فغان، هم عدل و قسط، و هم (طبق واژهنامه دهخدا) معنای قانون و حق دارد. داد چیزی را دادن، یعنی حق چیزی را چنان که باید، ادا کردن. به داد کسی رسیدن، یعنی چنانکه سزاوار انصاف است، رفتار کردن. به این ترتیب، ترکیباتی که در دوره رضاشاه پهلوی برای مفاهیم و اصطلاحات حقوقی، در دستگاه قضاوت مدرنشده آن روز، ابداع یا به کار گرفته شد، به تشخیص زبانشناسان و اهل دانش، دقیق و حسابشده بود؛ از جمله، دادگستری، دادستانی، دادستان، دادگری، دادگر، دادخواست، دادخواه و دادخواهی؛ یعنی: شکواییه به دادگاه بردن و طلب عدل کردن.در هفدهمین قسمت از مجموعه پادکستهای «تصور کن»، ماهمنیر رحیمی به موضوع دادخواهان و دادخواهی در جمهوری اسلامی میپردازد. دادخواهی که علیرغم داغ عزیز ازدستداده، مصیبت ناتمام سرکوب حکومت. ا تحمل میکنند اما سر خم نمیکنند و همواره صدای دادخواهیشان بلند است. با ما همراه باشید!
چشم هم که نباشد، اگر نتوان به دیده تن، تصویری را دید، توان تصور، ستاندنی نیست. فقط دقایقی آیا میتوانی خود را به جای من سوی چشمازدستداده، تخیل کنی؟ کف دست بگذاری روی یک دیده، و بکوشی بشنوی زمزمه وجدان هوشیار آن خود بیدار دیگری را؛ خطاب به جای خالی دیده.دل من روشن است؛ مثل روشندلان دیگر. اما چشم من! تو را هم کشتند! به چه حکمی!؟ یعنی نباید پلیدیها را میدیدی؟ یعنی بدی را باید نیکی تفسیر میکردی؟ یعنی عدسی ساده و صاف تو هم، چون صافی، باید غربالگری میکرد؟ که «آنچه دیده بیند، دل کند یاد»؟ زیبایی زندگی زیر آزادی سرزمینهای دیگر را نبایست میدیدی؟ یا زشتی حاکمان خودی را، نشایست دید؟در شانزدهمین قسمت از مجموعه پادکستهای «تصور کن»، ماهمنیر رحیمی به موضوع چشمهایی میپردازد که در جریان انقلاب زن، زندگی، آزادی با شلیک سرکوبگران جمهوری اسلامی نابینا شدهاند. چشم؛ همان که نماد بینش و بصیرت است. همانی که هدفمند، هدف گلوله قرار گرفت. با ما همراه باشید!
کمترین تصور را نیاز دارد؛ به عین و لمس، محسوس است؛ جان، در جسم، مجسم شده. پس، سلامت بدن، یعنی همان حرمت حیات. اما چطور سلامتی هم در نظام اسلامی، سیاسی شد؟طی چند پادکست پیش مروری مختصر کردیم بر این که چگونه و کجاها «تن»، به مثابه ابزاری سیاسی به کار گرفته شده است. پیشتر هم، به وضعیت چند گروه مقبول یا مرجع مردمی، مثل حامیان حقوق بشر، ورزشکاران و هنرمندان، در ایران زیر رژیم جمهوری اسلامی نگاهی انداختیم. همینطور شنیدیم و دیدیم که پلیدی نگاه خودی/غیر خودی، تا دامن کادر درمانی هم کشیده شد؛ کادر درمانی، مثل ماماها و پرستاران و پزشکان و متخصصان حوزه سلامت و بهداشت عمومی، همچون دیگر کارشناسان با مهارتهای خاص علمی و فنی و حقوقی و هنری در ایران، طی ۴۴سال عمر جمهوری اسلامی با مسائل و مصائب متعددی مواجه بوده. به قول یکی از پزشکان مشغول در تهران، اوج این گرفتاریها در جنبش «زن زندگی آزادی» بروز کرد که در پادکست «ناجیان جان»، تا حدی به آن پرداختیم. نظر به اهمیت جان، و سلامت مردم، یک بار دیگر به بحران کار کادر درمانی برگشتم. چون که صد آید، نود هم پیش ماست.در پانزدهمین قسمت از مجموعه پادکستهای «تصور کن»، ماهمنیر رحیمی به موضوع بحران کار کادر درمانی در جمهوری اسلامی میپردازد.با ما همراه باشید!#آموزشکده_توانا #خیزش_سراسری #انقلاب_ملی #پادکست
جنسی، چیست؟ چرا ابزاری شده برای سرکوبگران؟ چه در خلوت، چه در خیابان، و چه در زندان، چگونه، تعرض جنسی، از جمله ترسناکترین شکلهای شکنجه محسوب میشود؟در چهاردهمین قسمت از مجموعه پادکستهای «تصور کن»، ماهمنیر رحیمی به موضوع شکنجه جنسی معترضان درزندانها و بازداشتگاههای جمهوری اسلامی میپردازد.با ما همراه باشید!#آموزشکده_توانا #خیزش_سراسری #انقلاب_ملی #پادکست
تصور کن -سیزده: تن زنکابوس میبینم که لخت نشستهام؛ لب حوض؛ کنار دیوار خاکی خانه قدیمی پدری. و ناگهان مردی مرا میبیند! پنجاه سال است که این هراس، من ۵۵ساله را رها نمیکند. چرا؟ چقدر معماهای حل نشده داریم! آیا مردها هم، از این ترسها دارند؟ زنهای دیگر سرزمینها چه؟ سوای راست یا تخیلیبودن تعبیر خواب، یا حد دقت و درستی تحلیلهای روانکاوانه دوران کودکی، آیا رمز و رازی در بدن زن هست که آن همه و این همه، تا هنوز مایه بگومگو ست؟ مگر بدون تن زن، ادامه زندگی ممکن است؟ در سیزدهمین قسمت از مجموعه پادکستهای «تصور کن»، ماهمنیر رحیمی به این میپزدازد که چرا در جمهوری اسلامی بدن مردانه، تقریبا همه جا سمبل قدرقدرتی و اقتدار است؟ ولی تن زنانه باید مطلقا پردهنشین پنهانی باشد؟طی دو پادکست پیش، به پرسشهایی پرداختیم اجمالی، بر حجاب اسلامی، و بدن مردانه-زنانه. امروز بپرسیم چرا بدن مردانه، تقریبا همه جا سمبل قدرقدرتی و اقتدار است؟ ولی تن زنانه، گاه چون گل، پریپیکر پیداست؛ نماد تمامعیار زندگی و زیبایی. و گاه، مثل گلاب، باید مطلقا پردهنشین پنهانی باشد؟ با کدام حکم ازلی؟ متولیان دین، چرا ولی تن و جان و مال ما شدند؟! چرا نامبردن از شاخص بلوغ جنس زن، برجستگی اعضای شیردهی به نوزاد، تابو ست؟ چرا حتی اسم پستان را نباید برد؟!#تصورکن #تصور_کن #پادکست #حجاب_اجباری #نه_به_حجاب_اجباری #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
پادکست پیش را در پرسشهایی بر حجاب اسلامی خلاصه کردیم. اکنون، به بدن انسان، و تفکیک جنسیتی مردانه-زنانه، در جوامع و جغرافیاهای دیگر، نگاهی تأملانگیز بیندازیم. یک سری سوال دیگر از من، پژوهش بیشتر، با شما.شنیدن چنین شعرهایی در غرب دیگر شگفتی ندارد، ولی در یکی از دانشگاههای ایران، از زیر سرکوب ۴۴ساله توسط یک حکومت اسلامی برای حفظ حجاب اجباری روی سر و تن زنان، سردادن این سرود تنانه، زنانه، سکولار، در ستایش زندگی زمینی و جنبش «زن زندگی آزادی»، سراسر تحسینبرانگیز نیست؟در دوازدهمین قسمت از مجموعه پادکستهای «تصور کن» ماهمنیر رحیمی از معضل تفکیک جنسیتی و زنان و مردانه کردن بدن افراد در جمهوری اسلامی میگوید.#تصورکن #تصور_کن #پادکست #حجاب_اجباری #نه_به_حجاب_اجباری #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
تصور که نه، تحمل کردیم؛ چشیدیم و کشیدیم ۴۴ سال تازیانه و حبس و ای بسا دار و سنگسار را، بابت حق انتخاب پوشش و اختیار بر بدن خودمان. «حجاب» آیا امری آسمانی است؟ حکمی قرآنی است؟ تفسیری اسلامی است؟ دستوری است مختص موی سر، و فقط خاص زن است، یا صحبت از برخی محجوبیتهای خیلی خاص برای مردها نیز هست؟ کجا توصیه شده؟ چه محدودیتهای دیگری را نیز «مصونیت» نامیدهاند؟ چه کسانی؟ چرا پوشاندن تقریباً تمام تن زن را، واجب شرعی شمردهاند؟ چرا حجاب سر، فقط برای زن، حکم است؟ آنهم اجباری؟ #تصورکن #تصور_کن #پادکست #حجاب_اجباری #نه_به_حجاب_اجباری #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
معترض هستم و تصور میکنم ماموران مرا در خیابان میگیرند. چرا؟ و بهتر است چه نکات حقوقی-قانونی را بدانم؟ آیا «دستگیر» شدهام؟ «بازداشتی» هستم یا «زندانی»؟ این مفاهیم، به لحاظ قضایی، چه تفاوتی دارد؟حق و محدودیت کلی من در بند، چیست؟آیا اتهام یا جرم، و نوع آن، موقعیت مرا تغییر میدهد؟در ایران چه گونه است؟ در یک کشور دموکراتیک چه طور؟راستی، شرایط زندگی یک وکیل زن، با دههها تلاش برای برابری حقوقی در ایران کجا و موقعیت یک وکیل، ولو جوان و مهاجر، در امریکا، کجا؟ معترض هستم و تصور میکنم ماموران مرا در خیابان میگیرند. چرا؟ و بهتر است چه نکات حقوقی-قانونی را بدانم؟ آیا «دستگیر» شدهام؟ «بازداشتی» هستم یا «زندانی»؟ این مفاهیم، به لحاظ قضایی، چه تفاوتی دارد؟حق و محدودیت کلی من در بند، چیست؟آیا اتهام یا جرم، و نوع آن، موقعیت مرا تغییر میدهد؟در ایران چه گونه است؟ در یک کشور دموکراتیک چه طور؟راستی، شرایط زندگی یک وکیل زن، با دههها تلاش برای برابری حقوقی در ایران کجا و موقعیت یک وکیل، ولو جوان و مهاجر، در امریکا، کجا؟ پیش از پرداختن به این پرسشها، یادآور میشوم که آموزشکده توانا، در امور حقوق بشری و قوانین مربوط به آن در ایران، مطالب مفصلتر نوشتاری و شنیداری و دیداری منتشر کرده است. در این پادکست، من نیز میکوشم فقط نگاهی اجمالی بیندازم بر ا شکال و اَشکال مختلف دستگیری، بازداشت، توقیف موقت، حبس بلندمدت، و نیز زندان انفرادی در مورد معترضان سیاسی-اجتماعی؛ به سبک مطالعهی تیتری تطبیقی ایران و ایالات متحده امریکا. بدیهی است، برای اطلاعات بیشتر در هر مورد، میتوان به کتب علمی و اسناد معتبر مراجعه کرد.#تصورکن #تصور_کن #پادکست #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
بیسامانی نسلها، ویرانی ایران، ناآرامی خاورمیانه و ای بسا تشویش جهان، از حکومت اسلامی چه حاصل شد؟اصلا این بار تصور نکن! نیاز به تخیل نیست؛ در واقعیت، به عین، با جسم و جان، دیدیم و زیستیم که چهگونه تقریبا تمام یک ملت، علیرغم همه زینهارهای پیشین، دچار خطر آن «خدعه/خودفریبی/مسخ» تاریخی شد! ضدیت با کسبوکار به وسیله دین و مخالفت با حاکمیت فقها، حتی قبل از آن که آنها به حکومت رسمی برسند، تازگی نداشت. اگر عیار روحانیون، طی قرنها، تنگاتنگ قدرتها، پیشتر مشخص نشده بود، پس انباشت آن همه مذمت موعظان و لعن واعظان جلوهگر در محراب و نفرین منبر متظاهر و نقد زهد و رد ریا در ادبیات کهن ایران، در آثار کلاسیک یا مدرن و معاصر فارسی، همچنین ملامت مکر ملایان در فولکلور، فرهنگ عامه، از کجا ست؟! شهر قصه یادمان هست. دلزدگی و دوریگزینی روشنفکران، چه دیندارها مثل علی شریعتی و جلال آلاحمد، و چه لاییکها مثل احمد کسروی، از معممها برای چه بود؟ ولی پرسش محوری من در این پادکست این است که چرا بر یک جمله منسوب به کسروی، بیشتر دامن زده شد؟ و ظاهرا خود آخوندها، البته با بیان دیگران، آن را لقلقهی زبانها کردند؟ وقتی آن دندان لق را در دهان شیعیان میگذاشتند، میشد پرسید: چرا «ملت ایران یک حکومت به آخوندها بدهکار است»؟ طلبکاری روی چه حسابی؟ اگر منظور چنین بوده که این گوی و این میدان؛ روحانیان بر سر کار بیایند تا مشخص شود علوم دینی/فقهی به درد مدیریت مملکت نمیخورد، آیا درست بود، با همین استدلال، آن حکم کذایی را در مورد مومنان ادیان دیگر یا بیدینها هم صادر کنیم؟ چرا ایرانیها نتوانستند از حکومت دینی یا دین حکومتی کلیساها در اروپای قرون وسطی عبرت بگیرند؟ مگر آدمهای دیگر تا همان زمان ۱۳۵۷ تجربه نکرده بودند که جز سکولارشدن، راهی به دموکراسی نیست؟ #تصورکن #تصور_کن #پادکست #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
چهل و چهار سال از بهکرسینشستن حکومت اسلامی گذشت؛ با رفراندوم دوزادهم فروردین ۱۳۵۸، گویا نام کهن ایران و تمدن هفتهزارساله آن سرزمین عوض شد! نه تنها اسم رژیم سیاسی، بلکه عنوان آن مملکت، در مدارک قانونی داخلی و بینالملی، «جمهوری اسلامی ایران» ثبت شد! طوری که در فهرست فرمهای حقوقی، دیگر کشوری به نام ایران نمییابی! بلکه فقط islamic republic of iran دیده می شود! گویی قرنها تاریخ رفت، چون روح الله خمینی آمد! چگونه از عمامه سحرآمیز «وحدت کلمه» و «همه با هم» ۱۳۵۷، نفرتپراکنی بیرون آمد؟ و تا ۱۴۰۱ و جنبش زن، زندگی، آزادی حتی، نگذاشتند مردم جایی جمع شوند؟ همان سیاست کهن «تفرقه بینداز و حکومت کن»، حکم کرد و میکند که متحد شدن، جایز نیست.در هشتمین قسمت از مجموعه پادکستهای «تصور کن» ماهمنیر رحیمی به این میپردازد که چگونه عمامهبهسر های ۱۳۵۷ با ادعای وحدت و یکیبودن ملت و حکومت آمدند و به جای آن به تفرقه و نفرتپراکنی پرداختند.. با ما همراه باشید!
چرا الا «ولی ِ مطلق ِ فقیه» احدی نباید نزد ملت، منزلت داشته باشد؟ به دلایل متفاوت؛ از جمله اینکه مبادا کسی بتواند مردم را گرد هم آورد.فشارها بر وکلا، پزشکان و ورزشکاران مردمی را در پادکستهای پیشین ِ «تصورکن»، به قدر دقایقی، مرور کردیم. اما وضعیت هنرمندان و دیگر محبوبان مردمی، از این منظر، چهگونه است؟در هفتمین قسمت از مجموعه پادکست «تصور کن» ماهمنیر رحیمی از وضعیت هنرمندان محبوب مردم در حکومت جمهوری اسلامی میگوید. هنرمندانی بخاطر حمایت از مردم مورد غضب مقامات قرار گرفتهاند و در این مسیر ممنوعالکار، ممنوعالصدا و تصویر، بازداشت و زندانی شدهاند. با مار همراه باشید!صفحه اینستاگرام آموزشکده توانا:instagram.com/tavaanaکانال تلگرام آموزشکده توانا:t.me/Tavaana_TavaanaTech#پادکست #انقلاب_ملی #خیزش_سراسری #آموزشکده_توانا
دیدهایم که رژیم اسلامی طی ۴۴ سال، به اقشار متفاوت ِ مرجع، حمله کرده و میکند تا هم علنی، رعب را ایجاد و تکثیر و توزیع کند (به خیالی که بقیه عبرت بگیرند) و هم به اعتبار افراد معتمد و محترم نزد عموم مردم لطمه بزند. در دو بخش پیشین رشتهپادکست تصور کن، به دو گروه پرداختیم؛ وکلا، حامیان حقوق بشر، و پزشکان، ناجیان جان بشر. اکنون از ورزشکارانی مثال آوریم که مورد هجوم حکومت اسلامی قرار میگیرند.در پادکست ششم مجموعه «تصور کن«، ماهمنیر رحیمی، روزنامهنگار،از ورزشکارانی میگوید که در حاشیه انقلاب زن، زندگی، آزادی بازداشت، زندانی و کشته شدهاند.صفحه اینستاگرام آموزشکده توانا:instagram.com/tavaanaکانال تلگرام آموزشکده توانا:t.me/Tavaana_TavaanaTech#پادکست #انقلاب_ملی #خیزش_سراسری #آموزشکده_توانا
در قسمت پیش به وضعیت حقوق بشر و حامیان این حقوق در ایران، وکلا، و موقعیت این صنف، مختصرا پرداختیم. پس از کانون وکلا، سازمان نظام پزشکی ِ ایران، قدیمیترین و بزرگترین نهاد صنفی است.حکومت اسلامی که طی ۴ دهه، منتقدان ایدئولوژی ِحکومتی خود را حذف کرده، از طبیبان هم توقع دارد گزینشی عمل کنند! وگرنه جان خود دکتر گرفته یا امنیت او و خانوادهاش، سلب میشود.پزشکان، علی القاعده، به سبب مسئولیت و پیشهشان در حفظ حیات، چه هنگام صلح، چه در شرایط جنگی، نزد عموم مردم منزلت دارند؛ نه فقط به طور سنتی، که در ممالک مدرن هم، قهرمانان واقعی شناخته میشوند. ماهمنیر رحیمی، روزنامهنگار، در این قسمت به حضور این قشر در خیزش زن، زندگی، آزادی و دیگر اعتراضات ایرانیان نگاهی کرده است.صفحه اینستاگرام آموزشکده توانا:instagram.com/tavaanaکانال تلگرام آموزشکده توانا:t.me/Tavaana_TavaanaTech#پادکست #انقلاب_ملی #خیزش_سراسری #آموزشکده_توانا
پیشتر گفتیم آنچه طی چهاردهه، بر ۴ نسل ایرانی و آن سرزمین رفته را به داوری دورتر تاریخ میسپاریم و در این رشته پادکست، تنها میپردازیم به چند نمونه از خروار ناحقی علیه حقوق بشر، طی خیزش زن-زندگی، آزادی. با ما همراه باشید!صفحه اینستاگرام آموزشکده توانا:instagram.com/tavaanaکانال تلگرام آموزشکده توانا:t.me/Tavaana_TavaanaTech#پادکست #انقلاب_ملی #خیزش_سراسری #آموزشکده_توانا
من نیکا هستم. پنج روز پس از ژینا، جان مرا ستادند. جان نوجوان مرا که سرشار بودم از شور زندگی. داستان دلاوری و درگیری و دستگیری و خودکشاندن ِ من و دروغهای پی در پی قاتلان و اعتراف اجباری گرفتن از خالهام و تحت فشارهای چندجانبه قرار دادن خانوادهام را به گمانم به روایتهای گوناگون شنیدید. گرچه هر گوشهای از این ماجراها، جای صد گونه پژوهش علمی دارد و یقین دارم که یک قرن برای نوشتن هر زاویه هر یک از این جنایات، کم است، اینجا فقط میخواهم شما، شنوندهی این صدا، توان تخیل انسانی را به کار گیری و این بار خود را به جای من بگذاری.در قسمت سوم مجموعه پادکستهای «تصور کن» ماهمنیر رحیمی از نیکا شاکرمی، نوجوان کشتهشده انقلاب زن، زندکی، آزادی می گوید. با ما همراه باشید!صفحه اینستاگرام آموزشکده توانا:instagram.com/tavaanaکانال تلگرام آموزشکده توانا:t.me/Tavaana_TavaanaTech#پادکست #انقلاب_ملی #خیزش_سراسری #آموزشکده_توانا
نام: ژینا. البته گویا ادارهی ثبت احوال، به مادر و پدرم اجازه ندادند این اسم، رسما در شناسنامهام درج شود. ما ملت، اختیار انتخاب ناممان را هم، به طور کامل نداریم. پس، از اول میگویم: نام: مهسا، نام خانوادگی: امینی. ما ملت فقط میتوانیم نام خانوادگی ِ پدری را در شناسنامه داشته باشیم؛ چون طبق قوانین اسلامی، ریس خانواده، پدر و پدر ِ پدر و جد پدری است… مادر، فقط انگار مسئول حمل، حامله شدن، و زایمانکننده است.در دومین قسمت از مجموعه پادکست «تصور کن» ماهمنیر رحیمی نگاهی دارد به کشتهشدن مهسا امینی برای تحمیل به حجاب اجباری او.صفحه اینستاگرام آموزشکده توانا:instagram.com/tavaanaکانال تلگرام آموزشکده توانا:t.me/Tavaana_TavaanaTech#پادکست #انقلاب_ملی #خیزش_سراسری #آموزشکده_توانا
«عزیز دلم» خطاب کنی؟ اگر هم نه، آیا میتوانی خود را به جای عاشقی تصور کنی که «عزیز دلش» را کشتهاند؟ به چه گناهی؟ میتوانی آیا چند دقیقه همراه من بمانی تا یک بار دیگر، ماجرای چند «عزیز دل» را مرور کنیم؟ راستی، آیا توان تخیل داری؟در اولین قسمت از مجموعه پادکست «تصور کن» ماهمنیر رحیمی نگاهی دارد به خاستگاه جنبش زن، زندگی، آزادی.صفحه اینستاگرام آموزشکده توانا:instagram.com/tavaanaکانال تلگرام آموزشکده توانا:t.me/Tavaana_TavaanaTech#پادکست #انقلاب_ملی #خیزش_سراسری #آموزشکده_توانا
تا به حال از مادربزرگ خودتان پرسیده آید که در چه رشته ای تحصیل می کرده؟! بخش قابل توجهی از مادربزرگ های ما پاسخی به این سوال ندارند!!! چون اصلا به دبیرستان و دانشگاهی نرفته اند که بخواهند انتخاب رشته کنند اما همین حکومت حوزوی و آخوندی کاری کرده که اکثر زنان جوان در این جامعه لیسانس و فوق لیسانس دارند در حالی که مادربزرگشان شاید سواد خواندن و نوشتن هم نداشته!! اما همین حکومت حوزوی فحش می خورد که چرا زنان را در این جامعه تحقیر کرده! همین حکومت آخوندی که برای گرفتن مهریه اجباری به او مراجعه می کنی