«هویتهای سه گانه زن بودن، کُرد بودن و فقیر بودن»؛ گفتوگو با یک فعال حقوق زنان در دومین سالگرد ژن، ژیان، ئازادی
Description
بخش سیاست
زن زندگی آزادی بیش از هرچیز خیزشی برآمده از «حاشیه» بود: نه فقط زنان و طبقات تهیدست بلکه همچنین جغرافیاهای بهحاشیهرفته در جمهوری اسلامی. نقطه گسست جنبش ژینا با دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ در این مسئله نهفته بود که ستم جنسیتی و ملی (شکاف مرکز حاشیه) را در بطن مبارزات و قلب جامعه قرار داد. کردستان بهعنوان قلب تپنده خیزش ژینا، در کنار بلوچستان، از کانونهای اصلی اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ بودند. شعار محوری «ژن ژیان ئازادی» برای نخستین بار در مراسم خاکسپاری ژینا امینی، در آرامگاه آیچی سقز( زادگاه ژینا) توسط زنان بهحاشیهرانده شده کُرد سر داده شد و فوراً به کل جامعه تسری کرد و گستردهترین اعتراضات سراسری را در تاریخ جمهوری اسلامی شعلهور ساخت. این شعار محوری از دل سنت مبارزاتی مدنی و تشکیلاتی زنان در کردستان ترکیه و رژآوا (کردستان سوریه) بیرون آمد و سپس به کردستان ایران سفر کرد.
بعد از سالگرد آبان ۹۸ در قیام ژینا، اعتراضات خیابانی تا حدی زیادی فروکش کرد. بااینحال، شهرهای مختلف کردستان همچنان شاهد مبارزات گسترده در خیابان، یادبود شهدا ازطریق جنبش دادخواهی، و همینطور اعتصابات سراسری کسبه، مدارس و دانشگاهها بود. فعالیت سیاسی در در سطوح مختلف و به اشکال گوناگون وجود داشت: شبکهای گسترده از کمکرسانی امدادی و مالی که در آن انبوهی از پرستاران و پزشکان و مردم در آن نقش بازی کردند؛ سازماندهی محلات که عمدتاً جوانان در آن حضور پررنگی داشتند؛ احزاب کُردی که بعد از قیام ژینا، بهطور خاص در کردستان عراق (باشور)، درحال حاضر زیر فشار مضاعفی هستند و برخی سرنوشت آنان را با مجاهدین قیاس میکنند؛ و البته مدارس و دانشگاهها و سازمانهای مدنی، اکولوژیک و زنان.
برای فهم جایگاه منحصربهفرد کردستان و مبارزات زنان در قیام ژینا، شکافهای اجتماعی و سیاسی میان مرکز و حاشیه، و همینطور افقهای مبارزاتی پیش رو، در دومین سالگرد «زن زندگی آزادی»، زمانه با یکی از فعالان زنِ کُرد گفتوگو کرده است که خود در مبارزات زنان سقز و خیزش زن زندگی آزادی، از جمله در مراسم خاکسپاری ژینا، مشارکت داشته است. نام مصاحبهشونده بنا به دلایل امنیتی نزد زمانه محفوظ باقی میماند.
Ad placeholder
زمانه – بهعنوان یک فعال مدنی و سیاسی که در مبارزات قیام ژینا مشارکت داشتید، کمی از مشاهدات خیابانی و تجربه زیستتان از زن، زندگی، آزادی در کردستان بگویید. آیا روز یا واقعه خاصی هست که در خاطره شما حک شده باشد و بخواهید شرح دهید؟
آرمستان آیچی سقز فضایی از درهمتنیدگی سوگ و اعتراض بود. پیش از قتل حکومتی ژینا امینی، سقز بارها عرصه اعتراض، انتقاد و بهچالشکشیدن گفتارهای مردسالار دولتی و اجتماعی بود که باعث قتل زنانی همچون گلاله شیخی، فوزیه امینی و دیگران بود. اعتراضات زنان به این زنکشیها نه فقط اثرگذاری چنین گفتارهایی را در بروز خشونت واقعی علیه زنان نشان میداد بلکه همچنین برای فعالین زن و مرد یک رویکرد انتقادی رسالتی مهم و وظیفهای خطیر تلقی میشد.
این سنت مبارزاتی زنان در بطن جامعه کردستان و خودسازماندهی گروهها و جناحهای مختلف یک آمادگی همه جانبه را فراهم کرده بود تا مقاومتی بینظیر و اعتراضی گسترده را در روز خاکسپاری ژینا امینی رقم بزند. علیرغم تهدیدات نهادهای امنیتی، تلاش مذبوحانه برای تسریع در خاکسپاری پیش از زمان تعیین شده، بینتیجه ماند و جمعیت فراوانی از ساعتها قبل خود را به گورستان آیچی رسانده بودند و امتناع خانواده ژینا امینی از خاکسپاری تا زمان مقرر تصمیمات بالادستیها را ناکام گذاشت.
گرچه آن روز بیشتر مقامات امنیتی و نظارتی شهر حضور داشتند و ابتدا تلاش شد با نطق و حضور از التهاب آن رویداد بکاهند و آن را مرگی عادی – نه یک رخداد سیاسی – جلوه دهند، اما زمزمه اعتراضات ابتدا از سوی زنان بلند شد. وقتی خواستند بر جنازه ژینا نماز میّت بخوانند، زنی فریاد زد: «ژینا شهید است، بر شهید نماز نخوانید» و رسایی صدای او دیگر زنان و مردان را با خود همصدا کرد که بر شهید نماز نخوانید و درنهایت اجازه ندادند.
وقتی ژینا به خاک سپرده شد و مادرش برای آخرین بار با او وداع کرد، زنانی با پوشش مشخص شعار «ژن ژیان ئازادی» را سر دادند و در این حین مردی بر سنگ قبر او نوشت «ژینا جان تو نمیمیری، نام تو رمز میشود»؛ و چنین شد.
<figure class="wp-block-video aligncenter"><figcaption>آرامستان آیچی سقز، مراسم خاکسپاری ژینا امینی، شهریور ۱۴۰۱؛ ویدئو از شبکههای اجتماعی</figcaption></figure>
بعد از خاکسپاری ژینا ابتدا مردانی با گرایش دینی، ملیگرایی و فعالین کارگری از منظر خود زبان به انتقاد گشودند. سپس زنان خشمگین خواستند تریبون را به زنان واگذار کنند و در ازدحام جمعیت فضا را برای زنی باز کردند و روسریهایشان را بالا انداختند و گفتند «نه رووسری نه توسری تا به کی خاک بر سری». زنی بدون روسری بالا رفت و بر مزار ژینا گفتار سیاسی و ایدئولوژی دینی حاکم را که روزانه قربانی میگیرد محکوم کرد. بعد از او، زنی دیگر و مردانی دیگر لب به اعتراض گشودند و پیکان شعارها را به سمت حاکمیت نشانه گرفتند و آن هنگام بود که مقامهای رسمی عرصه را برای خود تنگ دیدند و گریختند.
پس از آن جمعیت به نشانه اعتراض به سمت فرمانداری شهرستان حرکت کرد و آنجا فرمانداری با ماشینهای آب پاش و نیروهای ویژه در آماده باش کامل بود و پیشروی مردم را که دیدند هراسناک به سمت مردم شلیک کردند و در تمام کوچه پس کوچههای شهر دسته دسته زنان و مردانی پراکنده شدند که هر لحظه امکان اصابت گلولههای پلاستیکی به آنها میرفت. بعد از آن به سرعت شهر در وضعیت نظامی قرار گرفت و انعکاس اخبار فراتر از تصور بود.
<figure class="alignleft size-large is-resized">
 <figcaption>خانواده فریدون محمودی، از کشتهشدگان قیام ژینا</figcaption></figure>
<figcaption>خانواده فریدون محمودی، از کشتهشدگان قیام ژینا</figcaption></figure>در روز سومِ بعد از خاکسپاری ژینا، دومین قتل حکومتی در سقز اتفاق افتاد و پدر جوانی به نام فریدون محمودی توسط یکی از نیروهای وابسته به سپاه پاسداران براثر تیراندازی به قتل رسید؛ دامنه اعتراضات گستردهتر شد و سایر شهرهای کردستان و دیگر شهرهای ایران را در بر گرفت. زنان و مردان معترض ابتدا کوچه و خیابان را به میدان مبارزه تبدیل کردند و بازار شهرها برای ماهها در اعتصاب به سر بردند و با گشودهشدن مدارس اعتراضات وارد فاز جدیدی شد، فضاهای مقاومتی جدیدی ظهور کرد و دانشآموزان دختر نیز به مقابله با حجاب اجباری پرداختند.
مدارس تبدیل به عرصههای مقاومت و سازماندهی برای حضور شبانه در خیابان و در طول روز شدند. فضای مدارس آکنده از شعارهای انقلابی و دیوارنوشته و سقفنوشته بود و هیچ نقطهای در مدارس یافت نمیشد که خالی از حضور عنصر مقاومت باشد. حاکمیت با سرکوب فعالین مدنی، صنفی، بازاریان و … اقدام به سرکوب دانش آموزان به عنوان تهدید بعدی برای تداوم سلطه خود گرفت. اما سرکوبها اعم از مسمومیتسازی، دستگیری موقت و زندانی کردن، ایجاد فضای رعب و وحشت و تهدید به اخراج بینتیجه ماند و دیگر حتی اگر حاکمیت نخواهد خانواده، مدارس و کلیت جامعه از اجبار به حجاب دست کشیدهاند و اثرگذاری جنبش ژینا فراتر از اینها بود. زنان بعد از جنبش ژینا فضای عمومی را بدون حضور نیروهای نظامی ایمنتر و برخورد با زنان را فارغ از نگاههای جنسیتی تصور میکردند. زنان علاوه بر اینکه خود را سوژههای سیاسی تلقی کرده که بر روابط نابرابر شوریدهاند، تعامل مردان با خود را نیز انسانی تلقی کردهاند و همواره این جمله بر زبان زنان جاری است که با انقلاب زن زندگی آزادی دیگر به عقب برنمیگردیم و پا پس نمیکشیم!
برخی جایگاه منحصربهفرد کردستان، بویژه زنان کُرد، را در ارتقای شورشهای پیشین میبینند، این ایده که ژن ژیان ئازادی در گسست با دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ اشکال مختلف ستم و سلطه را با یکدیگر پیوند داد: ستم جنسیتی، طبقاتی، ملی. نظر شما در این باره چیست؟
طبیعتاً اگر فردی همزمان از هویتهای سه گانه زن بودن، کرد بودن و فقیر بودن برخوردار باشد، فرودستی را به شیوه متمایزی تجربه میکند و ستمهای سهگانه جنسیتی، ملیتی و طبقاتی در تقاطع با هم میتوانند یک رخداد را بهتر تبیین کنند. اینکه استان کردستان و سیستان و بلوچستان منشاء و ادامهدهنده جنبش اعتراضی «ژن ژیان ئازادی» بودند دال بر نقش موثر معضلات منوط به محرومیتها و نابرخورداریها در تمام عرصههای آموزشی، بهداشتی و … در بروز و ظهور اعتراصات بوده است که درصورت وجود حکمرانی مطلوب تلاش برای رفع این محرومیتها در صدر تصمیم گیریها اولویت می یافت.
از آنجا که کردستان ایران بعد از انقلاب هیچ گاه انقطاع کاملی از فضای مبارزاتی را تجربه نکرده و همواره جامعه کردستان متأثر از فعالیت احزاب کرد ایران، عراق، ترکیه و این اواخر کردستان سوریه بوده است، همواره بستری فعال و پویا برای سازماندهی و مبارزه مدنی و سیاسی بوده است. احزاب کرد در همه شاخهها و با گرایشات فکری متمایز فعالیت داشته و در برخی از آنان زنان حضور برجستهای داشتهاند. کردستان ایران همسو با تحولات در سایر بخشهای کردستان واکنش داشته و از آن متأثر شدهاند. چنانچه مردم کردستان از نابودی رژیم بعث به وجد آمده، از دستگیری رهبر کُرد، عبدالله اوجالان، در کردستان ترکیه به خیابانها ریختند، با برگزاری رفراندوم در کردستان عراق به پایکوبی در خیابانها و میادین شهرها پرداختند، و آرزوی پیروزی مبارزین کُرد در جهبه نبرد با داعش در کردستان سوریه را داشته و از حضور شجاعانه زنان کُرد در مقابل داعش به خود بالیدهاند. زنان و مردان کُرد همواره از پیشتازان اعتراضات صنفی و کارگری بودهاند و برای حفاظت از محیط زیست کردستان به بهترین وجه خود را سازمان داده و در تمامی فجایع انسانی (یورش داعش به شنگال و نسل کشی ایزدیها) و سوانح طبیعی (زمین لرزه کرمانشاه) در کردستان به صورت خودجوش سازمان یافته و به یاری هم شتافتهاند.
<figure class="wp-container-6 wp-block-gallery-5 wp-block-gallery has-nested-images columns-default is-cropped">
<figure class="wp-block-image size-large"><img loading="lazy" width="600" height="347" data-id="833900" src="https://www.radiozamaneh.info/u/wp-content/uploads/2024/09/Kurdistan-Graffiti-3-600x347.jpg" alt="" class="wp-image-833900" srcset







