اپیزود هشتادم: تئاتر ارحام صدر
143Description
مکتب تئاتر اصفهان روزگاری به‌قدری اهمیت داشت که هم اندازه‌ی جاذبه‌های گردشگری این شهر و یا حتی بیشتر مخاطب به خودش جذب می‌کرد. این تئاتر با ورود و معرفی فردی چون رضا ارحام‌صدر وارد مرحله‌ی تازه و مهمی شد و به اوج رسید. رفته‌رفته با وقوع انقلاب و وقایع بعد از آن، تئاتر اصفهان ضعیف و تقریباً تعطیل شد. در این اپیزود رادیونیست به اصفهان سفر می‌کنیم و تاریخ تئاتر این شهر را با تمرکز بر ارحام صدر روایت می‌کنیم.
مالک و صاحب امتیاز پادکست: کانون تبلیغاتی اوژن (رضا میکاییل‌زاده)
تهیه‌کننده: رامیار منوچهرزاده
نویسنده و کارگردان: نگین فیروزی
پژوهشگر: اردلان صفدریان و نگین فیروزی
پشتیبانی: امین شیرپور
گویندگان متن: نگین فیروزی و وحید ناظمی
تدوینگر: فرزانه رضایی
ساخت و تنظیم موسیقی: محمد برزیده و آیدین انزابی‌پور
طراحی و ساخت هویت بصری پادکست: استودیو ملی
طراحی کاور: نرگس فداکار
پشتیبانی فضای مجازی: امین شیرپور
Website: https://radionist.com/
Instagram: https://instagram.com/radio.nist
Telegram: https://t.me/radionistpodcast
Twitter/X: https://twitter.com/radionist_
United States
هنر خوار شد جادویی ارجمند
خیلی عالی بود دمتون گرم
ممنونم که این اپیزود را به جناب ارحام صدر و چهره ماندگار تاتئر شهر من اختصاص دادید.ممنون🙏🌼
ممنون از زحماتتون لذت بردم🌹
دست مریزاد . این اویزود عالی بود. واقعا باید همگان رو با این نابغه هنرمند اشنا کرد
خیلی عالی بود. روح استاد عزیز شاد
دم شما گرم، خیلی عالی مثل همیشه سربلند و پیروز باشید
خیلییی ممنون از تیم رادیو نیست. یادم میاد من چند ماه پیش ازتون درخواست کرده بودم که یه اپیزود در مورد افراد و مکانهای خاطره انگیز اصفهان بسازید و با این قسمت واقعا خوشحال شدم. روحشون شاد و امید که نسل جدید اصفهان هم با این بزرگان آشنا بشن. خسته نباشید به تیم رادیو نیست میگم و امیدوارم در قسمت های بعدی هم بیشتر به اصفهان بپردازید.😍❤️
نوجوان بودم که فیلم شاهکار شب نشینی در جهنم ، با بازی خارق العاده استار رضا ارحام صدر باعث شد تا بشدت جذب تئاتر و سینمای کمدی انتقادی اجتماعی بشوم و نمایش های او که جو شادی و طنز انتقادی جذابی را برای اکثر مردم ایران ، شیرین و گرم و دلنشین بود و یکی از جاذبه های توریستی اصفهان ، رفتن به تئاتر ایشان بود ، روانشان شاد که سالها دنیای مردم را شادتر و زیبا تر و پر امید تر کردند .
اومدم بگم پرچم اصفها‌نی‌ها بالاست! ولی دیدم یکم رسیزم میشه.. درواقع پرچم انسانیت بالاست!!
اونی که هم خنده ساخت، هم هتل، هم اعتبار! ارحام‌صدر فقط یه اسم نیست، یه حال خوبه..
یه مرد، یه لبخند، یه تاریخ. ارحام‌صدر بدون اینکه بدونم، حال منو هم خوب کرد.
نمی‌دونم روی صحنه چجوری بوده، ولی اثرش هنوزم اینجاست. خنده، اصالت، انسانیت... ترکیب نایاب.
خون میخورم از غصه ویرانی ایران فریاد رسی نیست در این خانه ویران .تمام هنرمندان رو خانه نشین و تما جاهایی که روزی مایه نشاط مردم بود به ماتمکده تبدیل کردن باز هم فقط اشک و انتظار. مرسی مرسی و مرسی
اگر درست خاطرم باشه برای اولین بار هست که از تهران خارج شدین، درسته؟
خیلی خوبه که از شهرهای دیگه هم روایت دارین😎 ممنونم❤
درود، یادم هست زمانی که در اصفهان دانشجو بودم، سالهای ۷۰ الی ۷۴، و خانه ای دانشجوئی در مرداوویچ نزدیک برج کبوتر داشتیم، همیشه آقای ارحام صدر را پشت شیشه دفتر کارشون که به نظرم دفتر هواپیمائی و مسافرتی بود در مسیر راهم به دروازه شیراز در خیابان سعادت آباد می‌دیدم. محل استقرار ایشون برایم جالب بود؛ دفتر بزرگی بود که دیوار بلند تمام شیشه ای داشت و میز آقای ارحام صدر در بخش شرقی دفتر چسبیده به شیشه بود. اینطور همیشه عابران ایشون رو میدیدند ... یادش به خیر
فوق العاده بود
چقدر این اپیزود که راجع به یک انسان بزرگ بود، چسبید و کیف داد👏👏
از آدم های بزرگ گفتن گاهی جذاب تر از گفتن از مکان هاست