اپیزود چهلونهم - آسمون آبی (۱)
Update: 2025-07-21
242
Description
داستان هومن از سربازی در مرز
حامی این اپیزود: توشه
وبسایت توشه: https://www.toosheh.org/
اینستاگرام توشه: https://www.instagram.com/tooshehapp/
PayPal (حمایت از خارج از کشور): https://www.paypal.com/paypalme/mersenarabzadeh
Buy me a coffee (حمایت از خارج از کشور): https://www.buymeacoffee.com/onpodcast
سایت حامی باش (حمایت از داخل کشور): https://hamibash.com/onpodcast
اینستاگرام: https://Instagram.com/_u/thisisonpodcast
توییتر: https://twitter.com/thisisonpodcast
ِYouTube Channel: https://youtube.com/c/mersenlog
In Channel
























بسیار بسیار تاسف باره که تو کامنتها آقایون بیشتر کوبوندن داستان رو اتفاقا، گویا هنوز این اصل ساده که تجربه متفاوت ما نفی کننده تجربه شخص دیگری نیست رو نمیدونیم. و یک سوال، زمانی که این کامنت ها رو میگذاشتید یک لحظه با خودتون فکر نکردید اگر هومن که قطعا فضا به همین سختیای که توصیف کرده گذشته براش این ها رو بخونه چه حالی میشه و خراب کردن حال اون چه سودی برای شما داره؟
چقدر توصیفات تکراری و اضافی داره
چقدر هضمش سخت بود.چقدر روانشون داغون شده. انسانیتشون زیر پا له شده. چه تروماهایی رو تحمل کردن...
در طول شنیدن داستان متوجه شدم که استفاده زیاد از تشبیهات و توصیف لحظات گاهی باعث میشد تمرکزم رو از داستان از دست بدم اگرچه این تصویرسازیها بدون شک تاثیرگذارن ولی به نظرم اگر کمی تعدیل بشن روایت روانتر و متمرکزتر خواهد شد در کل از زحماتتون برای خلق فضای احساسی سپاسگزارم فقط فکر میکنم با کنترل بیشتر روی میزان توصیفها اثر نهایی حتی تاثیرگذار تر هم میشه🙏🏻🩵
اتفاقا خوبه باید ببینن دنیا و آدماش خیلی بیشتر از چیزی که فکرشو کنن بی رحمن دنیا و آدماش مثل ماماناشون نیستن که اگه گفتن چرا تو غذا پیاز زدی برن براشون یه غذای دیگه درست کنن شب پتو از روشون بره کنار بیان بپوشونن قلدری کنن روی بزرگترشون و هیچی جوابشونو ندن و فکرکنن خیلی بزرگ شدم نه دنیا و آدماش همینی که هسته تحت هر شرایطی مجبوری بپذیری مگه چیزی جز این رفتارهای خشک و خشن از خدمت سربازی و آموزش نظامی و پادگان انتظار میره؟!
۱:۲۰راننده هم نامردی نکرد کشنده ترین آهنگی که میشد روپخش کرد اشکم در اومد 😢
اونایی که میگن تخیلی و دروغه انگار یادشون رفته همین پارسال به سرباز سر مرز از سرما یخ زد و فوت کرد بقیه ی بلاهایی که سرشون میاد وما خبردار نمیشیم بماند
خیلی عمیق بود
چقدر دردناک بود . امکانات سربازان به خصوص در مرز باید خیلی خیلی بیشتر باشه همین طور تجهیزات ایمنی ، تغذیه و مراقبت از شرایط روحی و روانی مرزبانان .
تو سربازی آمریکا شورت هارو هم در میارن فقط میتونی دستت رو جلوت بذاری سالار دیده نشه پشتت رو همه میبینن خیلی این بده
چقدر باید مرگ که نه ، زجرکش شدن رو نزدیک دیده باشی که بگی تیر اخر رو برای خودت نگه دار!💔
با اینکه سیستم سربازی وظیفه در ایران چندان خوب نیست ولی حاضرم داوطلبانه دوران خدمتم رو لب مرزی بگذرونیم که عبور ازش به قیمت امنیت مردمم ممکنه تموم بشه
سربازیِ ارتش برای من چیزی جز وقت تلف کردن نداشت. انسان کم دیدم، از بین شاید ۵۰۰ کادری تیپ (موقعیتم طوری بود میچرخیدم بین تمام گردان ها) نهایتا ۵ کادری درست و حسابی دیدم مابقی از نبود شخصیت ویران. یک ماه اول آقام(بابا) خبر نداشت من سربازم، نگفته بودم، ۲۲ سالم بود رفتم سربازی ولی بچه هایی میدیدم ۱۷ ساله که واقعا خیلی زود بود اون همه فشار جسمی و روانی در حد توان اونها نبود و قطعا ریشه این فاجعه در پادگان نیست و از ساختار سیاسی کشور هست. اصلا چرا سربازیِ اجباری؟؟؟
این جایی که تعریف کردید پادگان محمد رسول الله بیرجند هست و من سال ۸۸ خدمت کردم که با توجه به قیمتهایی که راجب سیگار و کارت تلفن گفتید قطعا بعد از دوره ما بوده که وضع بهتر شده، میخوام بگم که این اقایی که داستان رو گفته شاید خیلی بچه خونگی بوده یا دوست داشته الکی پر و بال بده، نمیگم سخت نبود ولی اینطوری هم نبوده.
من 82 شهرضا خدمت کردم خیلی یاد اون روزا افتادم. واقعن خیلی از اون چیزا رو تجربه کردم
چه دلی داشته که به خانواده نگفته مرز خدمت میکنه 🫣
خيلى مزخرف بود! كه چى الان!؟
چقدر دارک بود. بعد شنیدن اپیزود تا مدتی احساس خفگی میکردم. یاد بدیهای دوران خدمت خودم افتادم. پایان دوره اموزشی مصادف شد با اتش گرفتن چاه نفت نزدیک اهواز. و پستهای دوازده ساعته ما سر چاهها. چه ضد حالی .
من هم سال هفتاد و یگ که آموزشی بودم خیلی از این توهینها و خورد کردنها و سختیها رو تجربه کردم. اما نه بی این شدت. درسته مرزبانی شوخی نیست و سختگیری حتما اونجا در بیشترین حد هست
چقدر دلم برای صدات تنگ شده بود مرسن عزیز کل پادکستاتو یکبار دیگه از اول گوش دادم و منتظر اپیزود جدید بودم پاینده باشی