Discoverداستانهای مقدساپیزود ۳۶: مرگ ابشالوم
اپیزود ۳۶: مرگ ابشالوم

اپیزود ۳۶: مرگ ابشالوم

Update: 2022-02-091
Share

Description

داود و صیبا


۱۶داود از آن طرف کوه سرازیر می شد که به صیبا، خدمتگذار مفیبوشت که منتظر او بود برخورد. صیبا با خود یک الاغ پالان شده آورده بود که روی آنها دویست نان معمولی، صد نان کشمشی، صد خوشه انگور، و یک مشک شراب بود. ۲ پادشاه از صیبا پرسید: «اینها را برای چه آورده‌ای؟»


صیبا جواب داد: «الاغها را برای اهل خانة تو آورده ام تا بر آنها سوار شوند. نان و میوه برای خوراک افرادت می باشد تا آنها را بخورند و شراب هم برای کسانی که در بیابان خسته می شوند.»


۳ پادشاه از او پرسید: «پس مفیبوشت کجاست؟»


صیبا پاسخ داد: «در اورشلیم ماند، چون فکر می کند اسرائیلی ها امروز تاج و تخت پدر بزرگش شائول را به او باز می گردانند.»


۴ پادشاه به صیبا گفت: «در اینصورت، هر چه مال او بود از این پس مال تو باشد.»


صیبا گفت: «من غلام شماهستم؛ لطفتان از سر ما کم نشود.»

Comments 
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

اپیزود ۳۶: مرگ ابشالوم

اپیزود ۳۶: مرگ ابشالوم

dastanhaye moghadas