بهرام رفت

به یاد بهرام عزیز

زنده یاد مهندس دریایی بهرام درویش

حضرت حافظ کجایی که ببینی، دل ما دیروز ریش ریش شد.

کژدم پلشت بیماری تن رفیق نازنینم را به ناز طبیبان نیازمند ساخت. وااسفا

رفیقم، مدتی با این کژدم مخوف پنجه در پنجه مبارزه کرد، جسم ش رنجور شده بود، اما روحیه اش عالی بود.

تا این که، چند روز پیش، حالش کاملا خوب خوب شد، به حدی که توانست پرواز کند و آسمانی شود، و برای ما مشتی خاک به امانت گذاشت، و ما هم خاک را به خاک سپردیم و یادش را به ذهن و جان مان.

مردی که دل ش دریا بود، امروز در آسمان است، 

و مثل همیشه مراقب و دلواپس خانواده و دوستان ش.

خدایش بیامرزد

خلد برین آشیان ش باد

⚓️🌀🖤

پی نویس:

قرار گذاشته بودیم که به مثابه ی کار مشترک سال گذشته، باز هم گپ و گفتی در قالب پادکست ارایه بدهیم.

البته این دفعه از جنس خاطره بازی و تجربه زیسته!

رفیقم به قرار نرسید و من را تنها گذاشت!😢

یه کم زمان بگذره، جایروم! برگرده رو خط،

خاطراتی از بهرام نازنین،تقدیم خواهم کرد.

در این جا فقط، چند جمله ی کوتاه درد دل و

بخشی از اپیزود بیست و سوم پادکست راب

(مدیر پروژه) وصحبت های رفیقم را باز نشر می کنم.

⚓️🌀🖤