زندگی و آثار ژرژ سیمنون

زندگی و آثار ژرژ سیمنون

Update: 2025-03-041
Share

Description

ژرژ سیمنون نویسنده بلژیکی تبار در ۱۹۰۳ در شهر لیژ زاده شد. شوق نوشتن از یازده سالگی در او پا گرفت ولی هنوز باور نداشت بتواند نویسندگی را پیشه خود کند. 

در مدرسه انشا هایش را با نام ژرژ سیم امضا می کرد و آموزگاران او را در انتخاب  موضوع آزاد میگذاشتند. در ۱۹۱۸ به دنبال بیماری پدرش ترک تحصیل کرد و در نشریه  La Gazette de Liège آغاز به کار کرد.

پادکست ژرژ سیمنون و بازرس مگره را بشنوید

<figure class="wp-block-audio"></figure>

شروع نویسندگی ژرژ سیمنون

 نخستین رمانش بر پل آرشز Au Pont Des Arches را در شانزده سالگی نوشت. بر خلاف بسیاری از نویسندگان که برای تأمین معاش شغل دیگری را هم در کنار  نویسندگی بر می گزینند سیمنون تنها از راه قلم نیازهای مادی اش را بر طرف میکرد؛ شاید این یکی از دلایل پرکاری خیره کننده او باشد.

سیمنون آخرین کتابش، خاطرات خودمانی را در ۱۹۸۱ نوشت؛ گرچه در ۱۹۷۲ اعلام کرده بود دیگر دست به قلم نخواهد  برد. مرگ او در سال ۱۹۸۹ رخ داد. 

بی هیچ تردید ژرژ سیمنون یکی از بارورترین نویسندگان سده بیستم به شمار  می آید و آثاری که از خود به یادگار گذاشته عبارتند از

  • دویست اثر صرفاً برای کسب درآمد نوشت و تحت هفده نام مستعار منتشر کرد
  •  ۳۳۲ رمان و داستان کوتاه که از آن میان ۱۰۲ رمان و داستان کوتاه به ماجراهای کمیسر مگره اختصاص دارند
  •  بیست و پنج زندگینامه شخصی
  • 30 سری مقاله
  •  یک سناریو برای بالت

آثار سیمنون به پنجاه و هفت زبان ترجمه شده و بیش از ششصد میلیون نسخه از کتابهایش در سراسر دنیا انتشار یافته است

 با اقتباس از رمانهای او چهل و چهار فیلم سینمایی ۱۱۲  فیلم تلویزیونی چند سریال با شخصیت مگره و شش نمایش تئاتری ساخته شده است. 

آنچه بیش از حجم زیاد و چشمگیر نوشته های سیمنون موجب شگفتی می شود، کیفیت عالی آثار اوست

<figure class="aligncenter size-full">دانلود کتاب صوتی سایه گیوتین نوشته ژرژ سیمنون<figcaption class="wp-element-caption">دانلود کتاب صوتی سایه گیوتین نوشته ژرژ سیمنون</figcaption></figure>

محتوای رمان های ژرژ سیمنون

 رمانهای او آمیزه ای از روایت پردازی استادانه و  بازشکافتن هوشمندانه روان انسانها هستند، نقبی که سیمنون به لایه های زیرین شخصیتهایش  می زند، راه به تراژدی هستی انسانی میبرد

فرانسوا موریاک آثار او را به کابوسهایی  تشبیه می کند که هنرمندانه توصیف شده اند و کمتر کسی جرات آن را دارد تا به اعماق شان  نظر بیندازد

در رمانهای سیمنون ترسهای پنهان دسیسه ها و اضطرابهای نهفته در پس  پرده عادتهای روزانه زندگی و نظم حاکم بر آنها توصیف شده اند که ناگهان به لحظه انفجار  خویش میرسند و به بروز خشونت یا جنایت منجر میشوند

 او در کتاب وقتی که پیر  بودم، در این باره چنین می نویسد:

مانند طبیعت شناسان بزرگ دوست دارم توجهم را تنها  بر پاره ای از مکانیسمهای رفتاری و کنشهای انسانی متمرکز کنم، احساسات و هیجانات  عاطفی پرشور مرا به خود جذب نمیکنند،  موضوعهای بنیادین مربوط به اخلاقیات و  فضیلت شناسی نیز برایم جالب نیستند، من بیش از هر چیز خواهان مطالعه و بررسی فعل و  انفعالاتی هستم که در بسیاری مواقع کم اهمیت و ثانوی جلوه میکنند.

سیمنون نوشتن رمان را نوعی مجذوبیت و شورمندی میداند که نویسنده را به طور  در بست به اسارت و تسخیر خویش در می آورد و به او این امکان را می بخشد تا شیاطین و اجنه درونش را بیرون بریزد و در پهنه عالم رها کند.

او بر این باور است که علاقه مردم  به رمان از همین نیاز اساسی سرچشمه میگیرد؛ زیرا خواننده قصدش از مطالعه رمان گریز  از واقعیت نیست بلکه سعی میکند تا دریابد،آیا سایرین نیز گرفتار همین شهوات  تردیدها رذيلتها، وسوسه ها هراسها و ناامیدیها هستند یا نه

 با کشف این مطلب که با  دیگران همانند و یکسان است کمتر احساس شرمساری و گناه میکند و اطمینان خویش  به جهان و هستی را باز می یابد.

رمان مدرن از دیدگاه ژرژ سیمنون

از نظر سیمنون رمان مدرن چیزی نیست مگر بازآفرینی  تراژدی دوران ما و مانند تراژدیهای یونان باستان یگانه وظیفه اش مطرح کردن مسئله  تقدیر و سرنوشت بشری است.

او رمانهای خود را رمان تراژدی نامیده است و موقع  پرداخت آنها از بسیاری از قواعد حاکم بر تراژدیهای باستان تبعیت کرده است.

رمانهای سیمنون مانند تراژدیهای باستان در لحظه بروز بحران آغاز میشوند و با شتاب و به گونه ای اجتناب ناپذیر  به نتیجه تراژیک نهایی راه میبرند

در این آثار جایی برای مقدمه پردازیهای طولانی و  شرح مفصل گذشته شخصیتها وجود ندارد؛ به گذشته اغلب از طریق فلاش بکهایی سریع و  کوتاه اشاره میشود.

شخصیتهای داستان محدود هستند و از پیرنگهای فرعی نشان  نمی یابیم؛ عمل داستانی محدود است و توجه نویسنده بر درام ابدی حاکم بر هستی انسان  متمرکز است. 

فضای رمان های سیمنون

<figure class="aligncenter size-full">معرفی شخصیت بازرس مگره قهرمان رمان های ژرژ سیمنون</figure>

یکی دیگر از ویژگیهای برجسته آثار سیمنون وجود فضاهای حسی ملموس و  جانداری است که به گفته جولین سایمونز، موجب میشود عجیب ترین وقایع نیز معقول و  باور پذیر جلوه کند.

نویسنده با به کار گرفتن رنگها، بوها، نورها، سایه روشنها، صداها، طعم ها،  حرکتهای خفیف و جنبشهای نامحسوس، واقعیت زندگی را به داستان راه می دهد و با  بیدار کردن حواس پنج گانه خواننده ارتباط عاطفی او با اثر را مستحکم تر و عمیق تر  می سازد.

 سیمنون معتقد است آنچه منقدین از آن به عنوان فضاسازی نام می برند، در واقع  انطباق دادن امپرسیونیسم است با ادبیات مانند نقاشان امپرسیونیست، او می کوشد به جای  استفاده از واژه های انتزاعی برداشتهای حسی خود را از طریق کلمات مجسم و صورتهای  عینی به خواننده انتقال دهد. 

آثار سیمنون در کلیتش یکی از نمونه های منحصر در ادبیات مدرن به شمار می آید.  نویسندگان معاصری که توانسته باشند چنین کامل و همه جانبه یک دوران را در  نوشته های خویش بازآفرینی کنند بسیار اندکند.

سیمنون حال و هوا و محیط اجتماعی فرانسه را در نیمه اول قرن حاضر در رمانهای متعددش ترسیم و توصیف می کند.

زندگی روستایی جنب و جوش و تلاطم شهرهای بزرگ اقشار مختلف مردم با خصوصیات  باورها و آداب و رسوم خود همه و همه در این تابلوی بزرگ که آن را بارها با “«”کمدی  انسانی بالزاک” مقایسه کرده اند بازیافته میشوند – با این تفاوت اساسی که سیمنون بر خلاف بالزاک از هر گونه قضاوت و اظهار نظر اخلاقی و ارزشی خودداری می کند؛ زیرا  ترجیح می دهد به مطرح کردن مشکلات و مسائل بسنده کند و یافتن پاسخ را به خواننده  واگذارد.

زمان در داستان های ژرژ سیمنون

از سوی دیگر سیمنون به شخصیتهای آثارش خصلتهایی جهان شمول می بخشد و  آنان را در فراسوی زمان و مرزهای جغرافیایی جای میدهد. زمانهای او مانند پلی هستند میان رمان سنتی که صرفاً میکوشید داستانی را روایت کند و رمان مدرن که اهدافی  والاتر دارد. 

در آثار سیمنون مانند رمان نویسان سنتی ترتیب زمانی در ساختار پیرنگ داستانها  رعایت شده است. واقعیت و رویا به صورتی کاملاً واضح و آشکار از یکدیگر مجزا شده اند و به آسانی میتوان شخصیتها را از یکدیگر تمییز داد.

او بسیاری از موقعیتهای  کشمکش آفرین سنتی را برای خلق گره داستانی مورد استفاده قرار می دهد؛ و نظیر درگیری بر سر میراث تلاش مذبوحانه و از سر استیصال برای حفظ مال یا مقام و موقعیت اجتماعی و توسل جستن به اعمال جنون آمیز برای دست یابی به این مقصود و رقابت میان افراد هم تبار که منجر به قتل و جنایت میشود

ژانر رمان های ژرژ سیمنون

رمانهای سیمنون را از نظر نوع، می توان به تراژدی، تراژدی کمدی، درام و ملودرام تقسیم کرد، علت اینکه هرگز کمدی ننوشت  بی تردید ناشی از دیدگاه او بود نسبت به زندگی که غالباً آن را در این جمله خلاصه می کرد  انسان بودن کار سختی است. 

بر خلاف بسیاری از رمان نویسان دوران بعد از جنگ جهانی دوم، سیمنون تفکر درباره موضوعهای دینی ،سیاسی تاریخی و متافیزیک را به آثارش راه نمی دهد.

هدف او  به عنوان نویسنده کندوکاو در مسائل ابدی سرنوشت و تقدیر آدمی است. به این منظور  پس زمینه ای معاصر و در عین حال بی زمان را به عنوان صحنه وقوع ماجراها بر می گزیند.

از  نظر او موفقیت رمان نویس در این است که نوشته هایش برای انسانهایی با شیوه های  مختلف زندگی و در هر زمان قابل درک باشد. 

با این همه رمان های سیمنون به شکلی بارز زاییده قرن بیستم هستند و از سرشت  فکری این سده نشان دارند

 ناباوری او نسبت به زبان و اعتقادش به این که لفاظی و  پیرایه های کلامی در بسیاری مواقع موجب قلب تفکر میشوند و از این رو باید که زبان را 

صرفاً یک وسیله دانست و نه هدف همگی نقطه نظراتی هستند که بسیاری از نویسندگان  قرن بیستم به آنها معتقد و پایبندند.

رمانهای ژرژ سیمنون همچنین بازگو کننده هراسها و تشویشهای زمانه ما هستند احساس از خود بیگانگی خطا کاری و غربت و بی ریشگی – که رمانهای کافکا و کامو ما را به آنها خو داده اند – مضامینی هستند که بارها در نوشته های  سیمنون بازیافته میشوند.

شخصیت های آثار سیمنون

00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

زندگی و آثار ژرژ سیمنون

زندگی و آثار ژرژ سیمنون

لیلا کرمی