غزل ۷۷ حافظ
Description
شرح غزل 77 حافظ
بلبلی برگِ گُلی خوش رنگ در منقار داشت
و اندر آن برگ و نوا خوش نالههایِ زار داشت
گفتمش در عین وصل، این ناله و فریاد چیست؟
گفت ما را جلوهٔ معشوق در این کار داشت
یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض
پادشاهی کامران بود، از گدایی عار داشت
در نمیگیرد نیاز و نازِ ما با حُسنِ دوست
خُرَّم آن کز نازنینان، بختِ برخوردار داشت
خیز تا بر کِلکِ آن نقاش، جان افشان کنیم
کـاین همه نقشِ عجب در گردشِ پرگار داشت
گر مریدِ راهِ عشقی فکرِ بدنامی مکن
شیخِ صنعان خرقه رهنِ خانهٔ خَمّار داشت
وقتِ آن شیرین قلندر خوش که در اَطوارِ سیر
ذکرِ تسبیحِ مَلَک در حلقهٔ زُنّار داشت
چشمِ حافظ زیرِ بامِ قصرِ آن حوری سرشت
شیوهٔ جَنّاتُ تَجری تَحتِهَا الاَنهار داشت
برای حمایت مالی از این پادکست فرهنگی و ادبی
می توانید وارد وب سایت شوید
سمیه شکری
دکتر سمیه شکری
شرح غزلیات حافظ شیرازی
خوش گذشت زیبا بود
خانم دکتر عزیز لطفا ادامه بدید، ما منتظریم❤️
در آرامش و سلامت باشید 💜💛💜🙏
بسیار لذتبخش بود پاینده باشید استاد عزیز🙏❤🌺
غزل ۷۷ از غزلهای خیلی خوب حافظ است اگر شنیدی و لذت و بهره بردی منو دعا کن🙏❤️ و برای کسانی که نیاز دارند به شنیدنش بفرست #دکتر_سمیه_شکری #شرح_غزلیات_حافظ