غزل ۷۳ حافظ بخش دوم
Update: 2025-05-07
9
Description
شرح غزل 73 حافظ
بخش دوم
تا دم از شامِ سرِ زلفِ تو هر جا نزنند
با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست
من از این طالع شوریده بِرَنجَم ور نی
بهرهمند از سَرِ کویت دگری نیست که نیست
از حیایِ لبِ شیرینِ تو ای چشمهٔ نوش
غرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نیست
مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز
ور نه در مجلسِ رندان خبری نیست که نیست
شیر در بادیهٔ عشق تو روباه شود
آه از این راه که در وی خطری نیست که نیست
آب چشمم که بر او مِنَّت خاکِ درِ توست
زیرِ صد مِنَّتِ او خاکِ دری نیست که نیست
از وجودم قَدَری نام و نشان هست که هست
ور نه از ضعف در آن جا اثری نیست که نیست
غیر از این نکته که حافظ ز تو ناخشنود است
در سراپای وجودت هنری نیست که نیست
برای حمایت مالی از این پادکست فرهنگی و ادبی
می توانید وارد وب سایت شوید
سمیه شکری
دکتر سمیه شکری
شرح غزلیات حافظ شیرازی
In Channel
ممنون از زحماتتون🌹🌹
سپاس از زحماتتون استاد.. روزگارتان خوش.. 🥀