غزل ۷۸ حافظ
Update: 2025-07-02
12
Description
شرح غزل 78 حافظ
دیدی که یار، جز سَرِ جور و ستم نداشت
بشکست عهد، وز غمِ ما هیچ غم نداشت
یا رب مگیرش ار چه دلِ چون کبوترم
افکند و کُشت و عزتِ صیدِ حرم نداشت
بر من جفا ز بختِ من آمد وگرنه یار
حاشا که رسمِ لطف و طریقِ کَرَم نداشت
با این همه هر آن که نه خواری کشید از او
هر جا که رفت، هیچ کَسَش محترم نداشت
ساقی بیار باده و با محتسب بگو
انکارِ ما مَکُن که چنین جام، جم نداشت
هر راهرو که ره به حریمِ درش نبرد
مسکین بُرید وادی و ره در حرم نداشت
حافظ بِبَر تو گویِ فصاحت که مدعی
هیچش هنر نبود و خبر نیز هم نداشت
برای حمایت مالی از این پادکست فرهنگی و ادبی
می توانید وارد وب سایت شوید
سمیه شکری
دکتر سمیه شکری
شرح غزلیات حافظ شیرازی
In Channel
چقدر شیرین توضیح دادید 🌹🌹🙏
درود وسلام برشمااستاد گرانقدر وعزیز چقدر با تفسیر وتعبیر شمااز غزل ۷۸ حافظ لذت بردم وعلیرغم اینکه فرمودید این غزل ازسروده های زیبا وساده جناب ایشانست آنقدر شما شیوا وبلیغ معنایش کردید باتمام وجود دوبارشنیدمش ویکبار این تفسیر را باهندز فری دربارگاه وبرتربت جناب حافظ گوش گردم گوبا حافظ طلبید سخنان نغز شمارا وخواست شریک شود گویش شیرین وشیوای شمارا مطمنم اگر دراین عصر زنده بود دروصف شما وتفسیر زیبای شما قصیده ای مفصل میسرود .تشکر ازبیانات زیبا وشیوای شما .بهترینها رابرایتان آرزومنوم.