Discoverخوانش‌های گنجورمولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۲۸ با خوانش فاطمه زندی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۲۸ با خوانش فاطمه زندی

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۲۸ با خوانش فاطمه زندی

Update: 2025-11-16
Share

Description

غزل شمارهٔ ۲۸۲۸ از (مولانا » دیوان شمس » غزلیات) را با خوانش فاطمه زندی بشنوید.


فایل صوتی متناظر را می‌توانید در قالب mp3 از این نشانی (اندازه 2.51 مگابایت) دریافت کنید.


متن خوانش:


خبری است نورسیده تو مگر خبر نداری



جگر حسود خون شد تو مگر جگر نداری




قمری است رونموده پر نور برگشوده



دل و چشم وام بستان ز کسی اگر نداری




عجب از کمان پنهان شب و روز تیر پران



بسپار جان به تیرش چه کنی سپر نداری




مس هستیت چو موسی نه ز کیمیاش زر شد



چه غم است اگر چو قارون به جوال زر نداری




به درون توست مصری که توی شکرستانش



چه غم است اگر ز بیرون مدد شکر نداری




شده ای غلام صورت به مثال بت پرستان



تو چو یوسفی ولیکن به درون نظر نداری




به خدا جمال خود را چو در آینه ببینی



بت خویش هم تو باشی به کسی گذر نداری




خردا، نه ظالمی تو که ورا چو ماه گویی



ز چه روش ماه گویی تو مگر بصر نداری




سر توست چون چراغی بگرفته شش فتیله



همه شش ز چیست روشن اگر آن شرر نداری




تن توست همچو اشتر که برد به کعبه دل



ز خری به حج نرفتی نه از آنک خر نداری




تو به کعبه گر نرفتی بکشاندت سعادت



مگریز ای فضولی که ز حق عبر نداری

Comments 
loading
In Channel
loading
00:00
00:00
1.0x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۲۸ با خوانش فاطمه زندی

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۲۸ با خوانش فاطمه زندی

ganjoor+ava@ganjoor.net (فاطمه زندی)