سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۸ با خوانش محمدرضا مومن نژاد
Update: 2025-11-16
Description
غزل شمارهٔ ۲۹۸ از (سعدی » دیوان اشعار » غزلیات) را با خوانش محمدرضا مومن نژاد بشنوید.
فایل صوتی متناظر را میتوانید در قالب mp3 از این نشانی (اندازه 7.24 مگابایت) دریافت کنید.
متن خوانش:
شرط است جفا کشیدن از یار
خمر است و خمار و گلبن و خار
من معتقدم که هرچه گویی
شیرین بود از لب شکربار
پیش دگری نمیتوان رفت
از تو به تو آمدم به زنهار
عیبت نکنم اگر بخندی
بر من چو بگریم از غمت زار
شک نیست که بوستان بخندد
هر گه که بگرید ابر آذار
تو میروی و خبر نداری
واندر عقبت قلوب و ابصار
گر پیش تو نوبتی بمیرم
هیچم نبود گزند و تیمار
جز حسرت آن که زنده گردم
تا پیش بمیرمت دگربار
گفتم که به گوشهای چو سنگی
بنشینم و روی دل به دیوار
دانم که میسرم نگردد
تو سنگ درآوری به گفتار
سعدی نرود به سختی از پیش
با قید کجا رود گرفتار؟
Comments
In Channel




