واقعا کسب وکار چیست؟!قسمت اول
Description
راب استوری-داستان چهارم-قسمت اول
درود-ایام به کام
اینجا به پادکست "راب" گوش می سپارید.در این پادکست تمرکز بر روی علم وهنرمدیریت می باشد.
پادکست راب سعی می کند در مورد کسب وکارهای نوپا و توسعه ی کسب وکارهای کوچک ومتوسط صحبت کند.
در فصل سوم پادکست راب؛ تحت عنوان "راب استوری"؛ داستانک هایی از جنس تجربه ی زیسته ارایه می گردد.
فصل سوم پادکست راب؛ بازه ی زمانی پاییز 1403 را پوشش می دهد. مانا و پایا باشید.
کاپیتان(کمیسر دریایی): علیرضا مهدی پور
=======================
☑️پادکست راب رو از کجا بشنویم؟👇👇
🔘کست باکس با این لینک:
https://castbox.fm/channel/id5436668?country=ir
🔘شنوتو با این لینک:
https://shenoto.com/channel/podcast/RAB
🔘تهران پادکست با این لینک:
============================
☑️ برای تعامل با پادکست راب چه کار کنم؟👇👇
📢لینک کانال تلگرامی پادکست راب👇
📢لینک گروه تعاملی- تلگرامی همراب👇
========================
☑️ پادکست راب را در آپارات و اینستاگرام؛ چگونه دنبال کنم؟👇👇
📢لینک آپارات پادکست راب👇
https://www.aparat.com/rab.podcast
📢لینک اینستاگرام پادکست راب👇
https://www.instagram.com/rab.podcast
=============================
آهنگ ها از کانال تلگرامی "جاری شو"با لینک ذیل:
استاد، باز که ما را در دریای شیرین خاطرات غرق کردی. سختی سال های دور با گذشت زمانمثل شراب کهنه ، شیرین میشود. مزه مزه کردن خاطراتش حال خوبی به آدم میدهد. اگر دور هم بنشینیم و خاطرات آن سال ها را بریزیم بیرون، یک کتاب قطور میتوان نگاشت که دلت میخواهد هر بار که به پایانش رسیدی باز از سر شروع کنی به مرور. پاینده باشی استاد
ضمنا رضا جان حالا اعتراف میکنی گنج داشتی رفیق .... آقا همان دوران راهنمایی هم که ما شاگردتان بودیم و در رکابتان بودیم ... هیچ نگفتی به ما و حالا که همه ی گنج را بدور از چشم ما و پنهانی مصرف کردی ، قضیه را رو میکنی رفیق قدیمی ؟؟؟؟
یک مثال به ذهنم رسید . فرض کنید شما یک سبد بزرگ برداشتید و از درختان سیب باغتان پر میکنید و میآیید همه آنها را یهویی در آب حوض حیاط تان خالی میکنید ... سیبها شوکه شده و غلطتان و غوطه خوران در آب حوض بالا و پایین میروند و اصلا نمیدانند موضوع چیه ؟؟ چه اتفاقی افتاده ، بدنبال چی در این آبها می لولند... درسته که در نهایت هدف باغبان تمیز شدن اونهاست .....
سلام رضا جان ... سه مشکلی که در باب تحصیل و آموزش فرمودی کاملا بر من هم مصداق داره ، اگر چه آن موقع که باید میفهمیدم تا با اشتیاق بیشتری به درس توجه داشته باشم ، به واقعیت موضوع پی نبردم ... اما حالا و در زمانی که زمانش گذشته تازه دریافته ام که برنامه ریزان و طراحان آموزش و پرورش دنبال چه هدفی بودند و حیف که معلمان و مسئولین مدارس آنزمان ، نقشداران اصلی را که همانا من و شما و بچه ها بودیم را جدی نمیگرفتند.....
جناب مهدی پور عزيز درود مثل همیشه عاللللللللللی
سلام، از شنیدن داستان لذت بردم. اما مثل درسهای دانشگاهی باید این داستان را یکبار دیگر گوش کنم و اینبار با چشمهای شسته و گوشهای بازتر
واقعا عالی بود
دودتان باد . تندرست و سرافراز باشید. روح رفیقان آسمانی قرین رحمت واسعه خداوند .
بسیار عالی ... لذت بردم
مثل همیشه عالی،وجداب
درود بر کاپیتان عزیز. دوران جالبی بود زمان ادغام امادها و تشکیل مرکز اماد. البته من مخالف ایده ادغام بودم ولی کسانی که در سال ٧٢ ادغام کردند ظرف دو ماه همه چی بهم ریخت و من که قرار بود منتقل شم تهران را گذاشتند بعنوان فرمانده که شش ماه سرو سامان بدم و سال بعد برم تهران که دوسال طول کشید و دوران سختی برام بود و وقتی شما در سال ٧٣ اومدید تاحدودی سیستم رو غلطک افتاده بود. خیلی به من در تعریف از ف اماد لطف داشتید و امیدوارم که سلامت سر بلند باشید. برام جالب بود.