پناه بر امید
Description
سالهای اول مهاجرتم تصور میکردم که بی پناه ترین آدم روی زمینم که حالا" باید پناهه دختر کوچولوی زیباش باشه!
با گذشت زمان فهمیدم دخترم پناه من بود و هر روز نور امیدی رو در دلم روشن میکرد. روزهای سختی که فکر میکردم دارم از پا در میام با تمام وجود خدا رو صدا میزدم و نور امید در دلم روشن و روشن تر میشد. در نهایت من در ۲۵ اکتبر ۲۰۲۳ مُردم و در جانا متولد شدم. جانا نامی بود که مادرم برایم برگزید ، او که از جانش متولد شدم و از مهرش جان گرفتم.
شیرین و پیمان عزیز جزو اولین کسانی بودند که که من با خیال راحت رو به روشون نشستم و از تمام سالهای سختی گفتم که از ترس قضاوت به هیچکس نگفته بودم. وقتی که حرف میزدم و نگاهم میکردند در چشمانشون میدیدم که راحت بگو، ما قضاوتت نمیکنیم. و من با آرامش خیال از همه ی روزهایی گفتم که تا امروز هیچکس نمیدانست. ❤️ "
عوامل اپیزود هشتم:
میهمان برنامه : جانا
روانشناس : سمانه جهانبخش
کاری از: شیرین صمدی، پیمان حقانی
تدوین: مهرنوش وصالی
گرافیست :شهرام ملک زاده
تهیه کننده: پیمان حقانی
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
























ما نسلی بودیم که فقط زمانی تحویلمون میگرفتن که زیادی مهربون بودیم؛ و همین شد که خیلیهامون تو چنین باتلاقی دستوپا زدیم. از سر دلسوزی و عذاب وجدانی که مدام تو گوشمون میگفت شاید مقصر تویی، شاید کم گذاشتی… و همین احساسها باعث شد مصیبتهایی رو تجربه کنیم که اصلاً حقمون نبود.
این خانم انگار سندرم استکهلم داشت.
بوردرلاین اصلا درمان نداره.
همه ی اپیزود هاتون رو گوش دادم ولی این اصلا خوب نبود . قشنگ مشخص بود یک جاهایی رو داره دروغ میگه و ...
یکی از دارک ترین چیزهایی بود که شنیدم و بنظرم میتونه خیلی عبرت و آموزش باشه برای دوست های دخترم که یاد بگیرن این طرحواره های آسیب زننده رو درستش کنن و تکرارش نکنن بسیار تاثیر گذار بود❤️🩹
ممنون از جانای عزیز که شجاعانه داستانش رو برای ما گفت، امیدوارم تلنگری باشه واسه کسایی که توی شرایط مشابه هستن و بتونن آگاهانه تر تصمیم بگیرن 🌿
اونقدر روی موضوع زیبایی تاکیدشون زیاد بود که پیجشون رو دیدم ، درسته هرکسی زیبایی منحصر به فرد خودش رو داره و ایشون هم خانوم زیبایی هستن ولی واقعا اون زیباییای که از اول هی تکرار شد و روش فوکوس بیش از حد داشتن نبود شاید تکرار بیش از اندازه توقع رو بالا برد و الان آدم دچار تردید میشه که آیا همهی این داستان مثل موضوع زیبایی که بزرگنمایی شده بود دچار بزرگنمایی شده یا خیر…
اصلا ارزش شنیدن نداشت.
واقعا متاسفم. من که نتونستم تا آخر گوش کنم از بس متناقض حرف میزد ، اینقدر دروغهاش رو تکرار کرده بود که خودش هم باورش شده بود. این رو میشد از فاصله های بین صحبتها و فکر کردن فهمید. کسی که آمریکا زندگی کرده باشه کاملا دروغهای این خانم رو متوجه میشه....
اپیزود ضعیفی بود با احترام
کاش عکسشون رو میذاشتین
اینکه اون خانواده قیافه..ات پاینن میاوردن چون خودشون در حدت نبودن!! ادمها در حدت نباشن تحقیرت میکنن و میارنت پایین افرین بهت..اما این همه از خودگذشتگی بقول شیرین دگ منم داشت کلافم میکرد…الهی موفق باشی و عالی زندگیت پیش بره
چقدر داستان فیک و چرتی بود
صحبت هاشون تناقضات زیادی داشت و حدس میزنم خیلی جاهای داستان رو سانسور کردن به نفع خودشان، مثلاً اون جایی که درباره برادرشوهر میگه : آقای ایکس زنگ زد و برادرش درباره خیانت من گفت همه ما میدونیم زن تو هرچی که باشه خائن نیست… بعدش میگه خب معلومه لذتش رو برده حالا هم پشت تو درمیاد، مثل اینکه فراموش کرده بود قبلش گفته برادر آقای ایکس اونروز اصلاً توی خونه نیومد🫤🫤
فقط بزرگترین شانس جانا بودنش در امریکا بوده چون اگر ایران بود حتما همه تقصیر ها بر گردن جانا میشده خداروشکر که الان درحال زندگی هستن
مهمان عزیز بسیار تاکید روی زیبا بودن و خاص بودن چهرشون داشتن و همینطور مصاحبه کننده ها من خیلی کنجکاو شدم و صفحه شون رو پیدا کردم و در کمال تعجب دیدم ایشون چهره ی بسیااار معمولی دارن اگه ایشون رو زیبا درنظر بگیریم ۹۹درصد خانوم های دنیا زیبا محسوب میشن!
مگه میشه وارد آمریکا شی بعد نگردنت ؟؟؟!!! چون پناهنده ها رو نمیگردن !!! هرویین ببری آمریکا !!! این اپیزود خیلی خالی بندی داشت متاسفانه ....
خانم جانا بدون هیچ تحصیلی با انگلیس چکار میکرد؟
تمام تلاشمو دارم میکنم ک قضاوت نکنمت جانا جان🫤
چقدر غمگین شدم، شاید هر زن عاشق دیگه ای هم بود همین کارارو میکرد من از نزدیک شاهد مشابه همچین زندگی بودم! و باید بگم قضاوت آدما که سندروم و فلان و … جانا داشته از همه بیشتر ناراحتم میکنه