پناه بر خانه
Description
پناه بر خانه به قلم مهسا نعمت عزیز
تا به حال فکر کردهاید که چاردیواری چیست؟
چهار مقوا را با زاویه ۹۰ درجه به هم بچسبانید. حالا داخل آن بنشینید و چشمانتان را ببندید. چاردیواری هر کس میتواند قلعهاش باشد. قلعهای که همه اختیارش با توست. برای توست. اگر بیرون طوفان شود تو امن میمانی. گویی که این چهار دیوار تو را بغل کردهاند. انگار گوش دارند و تو را شنیدهاند. خسته بودی؟ به تو پناه دادهاند. تنها بودی؟ تو را سرگرم کردهاند. غمگین بودی؟ محکم ایستادند تا کسی گریههای تو را نبیند و نشنود.
من نقطه امنم را همینجا یافتم. جایی که دیوارهایش را میشناسم. آنقدر آشنایش هستم که شبهنگام بدون باز کردن چشم در میانه خواب به سراغ لیوان آبم بروم و به در و دیواری نخورم. آنقدر اطمینان از او دارم که در روز و در سال هر اتفاقی بیافتد، پناه من خواهد بود و چه زیبا گفت مارگوت بیکل:
پس از سفرهای بسیار و عبور
از فراز و فرود امواج این دریای طوفانخیز،
بر آنم که در کنار تو لنگر افکنم؛
بادبان برچینم؛
پارو وا نهم؛
سُکان رها کنم؛
به خلوت لنگرگاهت درآیم
و در کنارت پهلو گیرم
آغوشت را بازیابم.
استواری امن زمین را
زیر پای خویش
این قسمت از پادکست را در بیپرواترین و خالصترین حالت ممکن، انگار که گپ شبانه سهدوست، صاف و صادق، با پیمان و شیرین درباره خانه، این استواری امن زمین را زیر پای خودمان به صحبت نشستیم.
اگر شما هم خانه برایتان پناهیست و مأمنی... این قسمت را گوش کنید. نوش گوشهایتان 💙
پ.ن : در انتهای هر اپیزود ٫ خانم دکتر سمانه جهانبخش از منظر روانشناختی و البته بدون شنیدن قصه اون پناهگاه به اون می پردازه و از منظر علمی اون رو بررسی میکنه. .
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
مهسا رو از هاگیر واگیر شناختم. و حالا طرفدارش شدم.
زیاد ارتباط نگرفتم با این اپیزود. به نظرم این صحبتها پادکست نیست. شبیه ی گپ و گفت دوستانه بود انگار یک نفر داره برای دوستاش خاطرات تعریف میکنه . و البته حوصله سر بر چون دنبال نکته و نقطه عطف موضوع بودم که خبری ازش نبود
اگه روزی خواستید اپیزودی به اسم (پناه بر پادکست) بسازید مدیونید کسی رو جز من دعوت کنید .
برای بار نمیدونم چندم امشب بعد از گوش دادن اپیزود پناه بر دویدن که عالی بود برگشتم و دوباره و دوباره و دوباره پناه بر خانه رو گوش دادم🤍🌿🤍🌿🤍
این قسمت فوق العاده بود
انسان از اگاهی زیاد تنها میشه انسان ها وقتی زیاد میفهمن تنها میشن و کمتر میخندن نه که نخندن ها به هر چیز بی محتوا و مسخره نمیخندن
یه نگاه به کامنتا انداختم دیدم انگار فقط من این اپیزود برام خسته کننده بود
اونجایی که گفت باید از این خونه برم و بزرگ بشم اینجا منم ترکیدم برای منم اتفاق افتاد 🥹🥲
ممنونم شیرین جان و آقا پیمان و تشکر از سمانه خانم که تحلیلهای خوب و ارزشمندی را در اختیار شنونده قرار میده و تجربیات خوب مهمان برنامتون. شاد باشید
این تعییراتی که خانم مهسا داره ازش حرف میزنه عوارض معمول افزایش سن و بلوغ فکریه . اونقدر تجربه ی خاصی نیست که یه اپیزود بهش اختصاص بدید. انتظارم از پناه بر خانه چیز بیشتری بود
منی که خونه و باغ و دوتا ماشینم رو فروختم تا فقط متراژ خونهم رو بیشتر کنم و الان دو سال هست درگیرم 🙄😟 اونم من که عااااشق فضای خصوصی خودم و دعوت کردن دیگران به خونم هست الان تو یه اتاق هستم تا خونه جدید آماده بشه ،کفگیر هم رسیده به تهِ تهِ دیگ ☹️
سلام، ممنون از پادکست عالیتون اگر میشه لطفا آهنگ های هر اپیزود رو در کانال تلگرامتون بذارید ممنون
دلیل دعوت از این مهمان و این فاز افسردگی و غم رو متوجه نشدم. امیدوارم مهمانها در این پادکست خوب بر اساس تعداد فالوئرها دعوت نشن از این به بعد 🙏
همه چی عالی بود. داستان های مهسا، جمع بندی روانشناستون ، انتخاب موسیقی. ممنون ازتون که حرفایی که نمیتونیم بزنیمو بهمون میزنید. حرف دلمونو میگید آدم میگه آخیش یکی گفت اینو😂❤️
چقدر گفتوگو واقعا قشنگ بود،من تا الان چندین بار این قسمت و گوش دادم...❤️🥰
خیلی عالی بود ممنونم مهسا جانم که با ما به اشتراک گذاشتی❤️
خیلی خفن
مهسا خیلی قشنگ بود و من از قبل سفر سی سالگیت فالوت کردم و از دیدن محتوات همیشه لذت بردم و کارهایی که میکنی.موفق باشی😘
عالی بود 👌
خطاب به میزبانهای پادکست میگم که سوال رو بپرسید و به شکل امن و بدون قضاوت بشنوید من خودم چندجا از واکنشتون به روایت مهسا دچار اضطراب شدم این جا اتاق درمان نیست ما هم رواندرمانگر نیستیم که تحلیلش کنیم و بخوایم ریشهی اینکه چرا الان سفر دوس نداره رو کشف کنیم قرار نیست بهش بگیم شاید ظرفیتت تموم شده بود یا در مورد رابطهی عاطفیش و خونهش وقتی حرف میزنه و گریهش میگیره قرار نیست واکنش داشته باشیم که آخی عزیزم؛ اشکی شد همهی اینها به اون راوی حس ناامنی میده بهتره بذارید در شرایط امن روایت ک