پناه بر رویا
Description
من جهانی را کشف کرده بودم که با پناه بردن به آن رنجهایم را التیام میدادم. جهانی که در آن هیچ حد و حدودی دامنگیر آدم نمیشود. میتوانی رها باشی، خود خودت شوی، با هر کسی که دلت بخواهد ملاقات کنی، میتوانی با زرافهها، سیمرغ، اسبهای تکشاخ، پریان دریایی معاشرت کنی! میتوانی برای خودت یک اژدهای غولپیکر سورمهای داشته باشی. میتوانی خدای جهان خودت باشی و هرآنچه میخواهی خلق کنی. میتوانی بروی توی سرزمین لیلیپوتها و حتی عاشق فلرتیشیا شوی. میتوانی قهرمان جهان خودت باشی و فارغ از طعن و لعن دیگران، خود خود خودت باشی. من خیالباف در تمام زندگیام تلاش کردم آنی که در جهان خیال یافته بودم به دوش بگیرم و آنرا به جهان واقع بیاورم و لذتبخشترین لحظات زندگیام وقتهایی بود که آنچه در خیال بافته بودم در عالم واقع، ممکن شد. از پیمان و شیرین که فرصت به اشتراک گذاشتن تجربههای خیالانگیزم را دادند و همراه من سوار قالیچهی خیالم شدند ممنونم.
عوامل اپیزود یازدهم:
میهمان برنامه : داریوش ربیعی
کاری از: شیرین صمدی، پیمان حقانی
روانشناس : سمانه جهانبخش
تدوین: مرجان طبسی
گرافیست :شهرام ملک زاده
تهیه کننده: پیمان حقانی
با تشکر از : عباس حقانی ، محسن استاد علی ، وحید صداقت
عالی بود
مرسی از پادکست خوبتون، چقدر مهمون های رنگارنگی انتخاب می کنین🥰😍 و این باعث میشه هر دفعه با شنیدن پادکست جدید سوپرایز بشیم 🌟 فرق این پادکست با پادکست های دیگه این هست که آدم ها از نقطه امن و پناهشون صحبت می کنن نه از فلان موقعیت اجتماعی یا دستاورد ها و همین پناهشون و صحبت درباره اون باعث میشه زندگی شون دستخوش تغییرات مثبتی بشه🤍🩷🤍🩷
ازاین اپیزودهایی بود که خیلی لازم داشتم تو این مرحله از زندگی بشنوم . مرسی از سمانه قشنگ که هربار خیلی خوب داستان علمی هرپناهگاه رو شفاف میکنه. و اینکه، این قسمت از زندگیمو چه برام موفقیت باشه چه نباشه مدیون داریوش ربیعی ام که مهر تایید زد بر خیال🥹
ممنونم شیرین جان و آقا پیمان، لذت بریم. داریوش عزیز ، خاطرات زیادی برای من زنده کردی، سپاس از وجودت که پنجره ذهن مرا به سوی روشنایی گشود
✨رؤیا✨لوبیای سحرآمیز وجود در لحظه ی ناکامی!💫
من بیشتر از اینکه در بدنم زندگی کنم در ذهنم زندگی کرده ام.من شب های طولانی عمرم ؛ رویا می بافتم تا در روزهای بی چیزی و بی کسی بفروشم و روحم از آن تغذیه کند .من زندگی های بسیاری را تجربه کرده ام.خود را در کالبد هزاران نفر تجسم کرده ام .به سرزمین های بسیاری سفر کرده ام .با جنگجویان قدیم به جنگ رفته ام.با مصریان اهرام ساخته ام و در راه رو های تو در تو اش گم شده و پیدا شدم .من بارها ملکه حکمران جلاد راهزن و حتی کشیش بوده ام و در نهایت طعم مرگ های بسیاری را چشیده ام و اینک این منِ هزارساله خوب میدان
جمله برجسته این اپیزود: پادکستتون خیلی زود به بلوغ رسید .👌👌👌
اولین نفر ک گوش میده😍