پناه بر نقاشی

پناه بر نقاشی

Update: 2025-09-1677
Share

Description

پناه بر نقاشی 


میهمان این اپیزود از پناهگاه غزل قطبی است . غزل نقاشه و وقتی قصه اش رو باهامون در ایستاگرام تعریف کرد ازش دعوت کردیم که میهمان ما باشه در فصل پناهگاه با قصه تاثیرگذارش

جملات زیر را او درباره پناهگاهش برایمان نوشته است. 


“این روزا آدم‌ها رو نگاه میکنم.

ازشون میپرسم پناهگاهت کجاست؟

هر اتفاقی که بیوفته ، چه خوب چه بد به چی پناه میبری؟

شاید اولین انتخاب هر کس خانواده باشه، ولی واسه من فقط یه جواب داره ،نقاشی.

پناه بر رنگ بوم فرم یا حتی روایت گری.

حالا می تونم بایستم ، نفس بکشم و ادامه بدم.”


برای حمایت مالی از ما می تونین به حامی باش مراجعه کنید. 


این اپیزود با حمایت گروه معماری متاهاوس منتشر شد.

https://metahouse-architect.com/


عوامل اپیزود ۲۵ پناهگاه

میهمان : غزل قطبی

کاری از: شیرین صمدی،‌ پیمان حقانی

تدوین: مهرنوش وصالی، پیمان حقانی

گرافیست :‌ شهرام ملک زاده

ساخت تیزر: شیرین صمدی

تهیه کننده : پیمان حقانی

با تشکر از : مهناز کلاهدوزان، منیژه عارفی، عباس حقانی ، هوشنگ صمدی، محسن استاد‌علی و وحید صداقت 


برای حمایت مالی از ما می تونین به لینک حامی باش مراجعه کنید. 

https://hamibash.com/shirinstyle


#گفتگوی_شیرین #شیرین_صمدی #پیمان_حقانی #پناهگاه #پناه_بر_نقاشی



Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

Comments (120)

Elham Arab

واقعا دلتون میخواد قصه ما رو بشنوید…. فعععععکر نکنم!

Nov 13th
Reply

رحیم فلاحتی

چه شرایط غم انگیزی برای یک خانواده می تونه پیش بیاد . گاهی خیلی زود باید به سراغ آدم ها رفت.

Nov 7th
Reply

mehr

چقدر خوبه که دیگه روانشناس اخر برنامه ندارید

Oct 27th
Reply

Miara

بعد گوش کردن کل اپیزود های رادیو پیمان پناه اوردم به پناه😂❤🤌🏻

Oct 6th
Reply (1)

Ali ahmadi

من اصلا درک نمی کنم چرا خود غزل و شیرین و پیمان معتقد بودند باید غزل کاری می کرده و اون مقصره، به غزل ربطی نداشته، روابط بر پایه گرفتن و دادن، حتی از پدر و مادرت، چون پدرش پدرش بوده که بنباید بهش محبت می کرده، اگه محبت میدیده باید محبت می کرده. دمت گرم غزل

Oct 5th
Reply (6)

f shah

سلام سرنوشت الان منم همین گذشته شماست تبعاتش تا ۳۲ سالگی داخل رابطه های اشتباه و... و الان ک مینویسم برای پدرم هنوز مثل روحم و ….در حین توضیحتون ذهنم بیشتر رفت سمت مادرو برادر براشون اشک ریختم خیلی درد کشیدید! نمیفهمم چرا یکسری ها خودشون رو جای پدر گذاشتند و گریه کردن براشون

Sep 30th
Reply (4)

Maryam Akbari

خیلی شنیدنی بود ممنون از خانم قطبی که برامون لحظه‌هایی که زندگی کرده بود رو بازگو کرد. با خیلی از لحظه هاش بغض کردم گریه کردم .

Sep 30th
Reply (1)

Nafiseh Aghajani

تمامش رو بغض کرده بودم و برام باورش سخت بود خیلی خیلی زیبا و تاثیرگذار غم بی‌نهایتت رو که حتی شنیدنش هم در تحمل من نیست رو بیان کردی عزیزم و درسش برای من شاکر بودن بود برای پدری که همیشه پناهگاهم بوده و هست روح پدر عزیزتون در ارامش جانم🥹❤️🫂

Sep 28th
Reply (1)

Smohammad MOUSAVI

چقدر این قسمت خوب بود مرسی غزل و‌شیرین و‌پیمان

Sep 26th
Reply (1)

محبوب

خانم شیرین گفتن پدرت آدم خیلی تنهایی بود اتفاقا پدرت آدم خیلی خودخواهی بود که همیشه شما براش هیچ ارزشی نداشتین و بقیه تو اولویت بودن . میگن این دنیا عادلانه نیست ولی به نظرم این دنیا هم حساب و کتابی داره و دار مکافاته. پدرت همچین سرنوشتی حقش بود . هر آدمی که متوجه نشه خانواده اصلی خودش یعنی زن و بچه هاش عزیزترین و پشت و پناهش هستن بدتر از اینها باید سرش بیاد .

Sep 25th
Reply (2)

narges daee

چقدر این قسمت دوست داشتم♥️ مرسی غزل🧡

Sep 25th
Reply (1)

amir kiani

ضمنا گفت و گوی شیرین رفته توی لیست پادکست های مورد علاقه ی من البته بعد از اینکه همه قسمت های رادیو پیمان رو گوش دادم این پادکست رو شروع کردم =) خیلی خوبید شماها ♥️🤌

Sep 24th
Reply (3)

amir kiani

اونجایی که داداشت اومد پشت در و گفت برات گوشی میخرم و تلاشمو میکنم ، پشت موتور درحالی که داشتم پادکست رو گوش میدادم بغضم ترکید من هم داستان زندگیم کمی شبیه این قصه است و نقش اون برادر رو دارم و از دید اون داداش که داره تلاششو میکنه این داستان هم تلخی و تجربه های خودشو داره و چقدر این جمله ات رو دوست داشتم که گفتی ( توی مسیرم ) من همیشه به خودم سخت میگیرم که هیچی نشدم یا نیستم ( نسبت به توقع خودم از خودم ) ولی اینکه توی مسیر بودن هم ارزش خودشو داره خیلی قشنگ بود

Sep 24th
Reply (3)

Heli Jafari

غزل جان مرسی که روایتت رو با شجاعت و صداقت باهامون به اشتراک گذاشتی 💙

Sep 24th
Reply (1)

درود بر خوبان

با تشکر از صداقت مهمونمون به خدا وسط اون دادگاه خانوادگی گریه کردم خیلی غصه خوردم وای چقدر یه آدم میتونه درد و سختی رو تحمل کنه خیلی حالم بد شد درود بر شما شیرین خانوم و پیمان عزیز خداییش احسنت داره کارتون تبادل خاطرات گفتن بعضی خاطرات جگر شسر میخاد که مهمونمون داشت خدا بهش صبر بده عالی بودین همتون

Sep 24th
Reply (2)

Mohamad Davoodi

واقعا سوال پیمانآدمو عصبی میکنه!! شیرین عزیز باباش خودش خواسته که تنها باشه، عشقی که حق خانواده‌ش بوده رو، داده به دیگران! معلومه که به این عاقبت میرسه، غزل جان غزل عزیز تو هیچ تقصیری نداشتی،

Sep 24th
Reply (1)

Reza Sakhaeianhm

درود بر همگی مخصوصا میهمان پادکست

Sep 22nd
Reply (1)

Leila Masoudi

😢غزل چقدر دلم میخواست اونجا بودم و بغلت میکردم 🫠

Sep 22nd
Reply (1)

𝗘𝗩𝗢𝗟𝗩𝗶𝗡𝗚🦩

« کاش می شد تمام آدم های غمگین و تنهای جهان را در آغوش کشید برایشان چای ریخت کنارشان نشست و با چند کلام ساده به لحظاتشان رنگ آرامش پاشید و حالشان را خوب کرد ... »

Sep 22nd
Reply (4)

Mehdi

5:10 برادران لیلا🤦‍♂️

Sep 20th
Reply (1)
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

پناه بر نقاشی

پناه بر نقاشی