کالبد🫀
Update: 2025-10-21 74
74
Description
الان که دارم اینارو مینویسم؛ تو روی همین تخت، یکم اون طرفتر خوابیدی. خیالم راحته چون صدای نفسهات رو میتونم بشنوم. بعضی شبها وقتی صدای نفسهات رو نمیشنوم، زل میزنم به قفسهی سینهت تا مطمئن شم بالا و پایین میره. قدیمها وقتی پیش مامان یا بابام میخوابیدم هم همینکارو میکردم. میدونی خیلی وقت بود که تصمیم گرفته بودم برات بنویسم، اما کلمههام اونجوری که دلم میخواست کنار همدیگه نمینشستن. راستش الان که فکر میکنم، به این نتیجه میرسم که من تا قبل از این دیدنِ تو، تعریفم از عشق، تعریفِ درستی نبود. به احساسم نسبت به آدمهای قبلی زندگیم احترام میذارم اما الان میدونم که هیچکدومشون قابل لمستر و واقعیتر از حسی که الان به تو دارم نبودن. وقتی با توام، انگار توی امنترین جای جهانم. وقتی مشکلی پیش میآد دلم میخواد خیلی زود حلش کنم، برای همین حس میکنم ایگوهام دارن از بین میرن چون دلم میخواد کنار تو بهترینِ خودم باشم. حتی وقتی زندگی خیلی سخت میشه و مشکلات همینطوری پشتِ سر هم اتفاق میافته، اونقدرم بهم سخت نمیگذره؛ انگار قدرتِ روحم دو برابر شده. میدونم که نه تو به من نیازی داری و نه من به تو. برای همین هیچ موقع اینقدر مطمئن نبودم از خالص بودنِ حسم به کسی؛ همینطور هیچ موقع از حسِ کسی نسبت به خودم هم این همه مطمئن نبودم. تعریفِ درستی ندارم برای این حس چون خیلی عمیق و گستردهست، فقط میدونم که تا حالا روحم به کسی تا این حد نزدیک نبوده برای همین تصمیم دارم تا همیشه از این احساسم محافظت کنم. الانم دیگه نیازی به بیشتر نوشتن نمیبینم؛ تو بدونِ این که حرفی بزنم همهچیز رو میفهمی، چون تو خودِ منی اما در یه کالبدِ دیگه...
.
موزیک های بی کلام داخل کانال بارگذاری میشه
خوشحال میشم عضو شید اونجا هم کنار هم باشیم♥️😊
https://t.me/hnalii
https://www.instagram.com/alihaghani.nb
.
موزیک های بی کلام داخل کانال بارگذاری میشه
خوشحال میشم عضو شید اونجا هم کنار هم باشیم♥️😊
https://t.me/hnalii
https://www.instagram.com/alihaghani.nb
In Channel



























امروزهم گذشت خیلی خوشحالم که آدمای دورمو بهتر شناختم و خدا این شانس رو بهم داد و فهمیدم هیچکس دوس نداره تو از اون بهتر باشی 💫🩷 خدایا شکرت بابت تمام اتفاقات زندگیم
وایب ی جنگل افسانه ای رو میده عاللللللی بود مچکرم
و منی که، نیازی به بودم نیست........
با تشکر فراوان، نام آهنگساز این اثر رو میدونید؟
عمر گران می گذرد خواهی نخواهی،،،،🥺❤️🤍
چقدر متن زیبا بود. عشق را باید در نهان خانهی جانمان بجوییم، آنجا که نیاز رنگ میبازد، آنجا که روحها به هم گره میخورد، آنجا که میدانی لمسِ روح کسی چقدر میتواند تو را به خودت نزدیکتر کند، آری عشق یعنی آسودگی خیال، وقتی او را در کنار داری، عشق یعنی آزادگی دو روح، عشق یعنی اصالتِ خویش را در آینهی او دیدن.
این بیکلام ک پلی شد یاد دستای مهربونت افتادم پسر :) میپرسی دست هم مگه مهربون میشه؟! آره میشه! دستای تو مهربونن .. وقتی سلام میدی وقتی گربه رو نوازش میکنی وقتی غذا میپزی وقتی گیتار میزنی و روح از تن آدم سوا میکنی :) دستای تو مهربونن مهربون تر از چهره ی معصومت… Arya.
خیلی زیبا بود خیلی
🤍✨🤍✨
ستاره ها نهفتم درآسمان ابری دلم گرفته ای دوست هوای گربه با من
مرسی
مدت ها بود که به دنبال خودم میگشتم اما در کالبدی دیگر ، نیافتم! اما در خودم قرار یافتم.
💕💕💕💕 روح او پاره پاره بود روح من سوخته اما وقتی باهم در کالــبدِ جـانان بودیم زخم هایمان کمتر درد میکردند 🌱 🌱 تشنه دیدارِ دوست راه نپرسد که چند...
👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼 و من عاشق ترینم و تو را با تمام وجودم میپرستمت ای تمام من
آن ترک پری چهره که دوش از برما رفت آیا چه خطا دیدکه از راه خطا رفت حضرت حافظ باصدای محسن چاووشی ادامه تارفت مرا ازنظر چشم جهان بین کس واقف ما نیست که از دیده چه ها رفت ۰۴،۰۷،۳۰ کالبد ❤️❤️❤️
سکوت چه بلایی که بر سر آدم ها نمی آورد.. یک دنیا حرف نگفته صف میکشد پشت دیوار لب ها... چه بغض هایی که دفن میشود در گلو... حتی هوا هم هوای دلخوری میشود... سکوت است دیگر.. شاید مملو باشد از حرف هایی که نیمه شب در صفحه ی چت هایتان تایپ شدند اما سرنوشتشان پاک شدن بود... نه شنیده شدن... سکوت هوای دلگیری دارد.. بغض سنگینی دارد... غم سهمگینی دارد... سکوت جنازه ی احساسی است که به دست خودمان به دار کشیده شد🍂🫀🍂
چ کاورِ قشنگی و همینطور بیوگرافی آهنگ. ممنون ازتون🌷🌿
خوراکِ این روزای سردِ پاییزی🍁🍂 به تمام معنا محشر بود✨️🌟
قلب و روح منو تسخیر خودش کرد❤️✨💚
آدمی نیست مگر کالبدی بی جان است، آن که گوید که مرا میل به دیدار تو نیست.🤍